🌕
#خواندنی | *پایان شاهنامه*
📚 *خوانش بخشی از کتاب «آن مرد با باران میآید»*
👌 راست گفتهاند «شاهنامه آخرش خوش است». با اینکه همه این آخرِ خوش را میدانند، صدها سال است که شاهنامه را از اول میخوانند و کیف میکنند. ما هم آخرِ این کتاب را میدانیم. نخوانده هم میدانیم؛ چون بر اساس یک ماجرای واقعی نوشته شده. کاملاً واقعی، مثل سرنوشت یک ملت، مثل نامهای از سرگذشت یک شاه. اما دانستن پایان داستان، دلیل نمیشود که از خواندن صفحه صفحه این کتاب لذت نبریم. کدام کتاب؟ «آن مرد با باران میآید».
👀 تازهترین رمان «وجیهه سامانی»، نویسنده پرکار ادبیات کودک و نوجوان کشورمان، کتابی است که باید آن را در قفسه «داستان انقلاب» بگذارید؛ چون داستان آن از مهرماه تا بهمن 1357 اتفاق میافتد، همان سالِ آشنایی که تا امروز، سرنوشتسازترین سال تاریخ وطن ما بوده. این یعنی یک عالم اتفاق ریز و درشت و جذاب هستند که میتوانند در دل یک رمان روایت شوند. از دیوارنویسیهای ضد رژیم پهلوی گرفته تا «اللهاکبر» گفتنهای پشتبامها. از کشتار دانشآموزان انقلابی همدان و قیام مردم قزوین علیه حکومت شاه گرفته تا اتفاق بزرگی مثل قیام دانشآموزی سیزدهم آبان.
❌ اشتباه نکنید! «آن مرد با باران میآید» یک کتاب مستند تاریخی نیست؛ بلکه تخیل نویسندهاش به دل این اتفاقات راه پیدا کرده و آنها را تا زندگی شخصیت اولش، «بهزاد» کشانده. شخصیتی که مثل مخاطبانش، یک نوجوان است با همه افکار و احساسات نوجوانانهای که او را در مواجهه با اتفاق بزرگی مثل انقلاب، سر دوراهی قرار میدهد. گرچه از همان مهر 57 که داستان آغاز میشود، نگفته، بهمن خوشش را میدانیم، اما قلم نمکین نویسنده و ماجراهای جذابی که برای بهزاد و برادر بزرگترش، «بهروز»، اتفاق میافتند، آنقدر پرکششاند که نمیتوانیم کتاب را زمین بگذاریم. بفرمایید خودتان ببینید...
🔻 برای خواندن قسمتی از این کتاب به سایت یا
#نرم_افزار_موبایلی نو+جوان مراجعه کنید👇
🌐
http://nojavan.khamenei.ir/showContent?text&ctyu=16159