🖌رابطه ذات و صفات حق (25)
🔴 موضوع : صرافت ذات حق به مثابه حكم او
🔶 از مواردي كه در فلسفههاي رايج بهعنوان حكم ذات حق مطرح شده است
#صرافت_ذات_حق است، فيلسوفان معتقدند كه صرافت به مثابهي يك حكم بر ذات حق حمل ميشود و لذا بر اين مبنا ميگويند: «حق تعالي
#صرف_الوجود است.»
🔸يعني ذات حق به گونهاي است كه به هيچ گونه خليط و آميزهاي آميخته نيست (مجموعة مصنفات شيخ اشراق، ج 1 ص 35؛ ؛ صدرا ؛ المبدأ و المعاد، ص 25؛ ابن سينا، رسائل ابن سينا، ص 316 ).
🔷 در مورد
#صرافت_ذات_حق نيز بايد حقيقت اين ادعا روشن گردد كه آيا فلاسفه صرافت را بهعنوان يك حكم وجودي بر ذات حق حمل ميكنند يا اين كه صرافت عبارت است از سلب خليط از ذات حق. در هر دو صورت صرافت را نميتوان حكمي (=
#عارض_ذاتي) از احكام ذات حق قرار داد؛
🔹 صورت اول: اگر صرافت حكم سلبي باشد:
اگر گزارهي «ذات حق، صرف است» به اين معني است كه «ذات حق، آميزه ندارد» يا «ذات حق، با آميزهاي آميخته نيست» يا تعابيري مشابه اين دو گزاره باشد، در اين صورت اصل گزاره درست و حق است؛ اما نميتوان محمول اين گزاره را با چنين مفاد سلبي، حكمي (= عارض ذاتي) از احكام ذات قرار داد؛
🔻زيرا گزارههاي سالبه، سلب حكماند نه حكم به سلب؛ بنابراين در اين فرض گرچه گزاره درست است، اما براي ذات حق حكمي ثبوت نيافته است.
🔹صورت دوم: صرافت ذات حكم ايجابي باشد:
اگر گزارهي «ذات حق، صرف است» چنانكه ظاهرش هست، ايجابي باشد و محمول حيثيتي و حقيقتي باشد در مقابل «آميخته» (در انقسام ماهيت به صرف و آميخته) كه لازمهاش نفي آميزهها و خليطها از ذات حق باشد،
🔻در اين صورت صرافت يك حقيقت متعين و محدود و متمايز از ساير حقائق خواهد بود؛ روشن است، در اين صورت اصل گزاره نادرست و باطل است؛
زيرا در اين فرض (1) اگر خداوند بهحسب مرتبه ذاتش مصداق حقيقي صرافت (كه طبق فرض يك حيثيت محدود و متعين است مقابل آميختگي) باشد لازمهاش محدود و متناهي بودن ذات حق است؛ كه چنين لازمهاي با
#اطلاق_ذات_حق سازگاري ندارد؛
(2) و اگر خداوند در مرتبه متأخر از ذاتش صرف باشد، لازمهاش اين است كه صرافت بهعنوان يك حيثيت محدود و متعين در رتبه متأخر به ذات حق لحوق داشته باشد و در كنار ذات حق قرار گيرد، و اين خود خلف در صرافت ذات اوست؛
🔳 بنابراين در فرض ايجابي بودن صرافت، ذات حق تعالي به خليطي و آميزهاي (كه همان حيثيت صرافت است) آميخته گشته است؛ حال آن كه فرض اين بود كه خليطي و آميزهاي نداشته باشد؛ بنابراين اگر صرافت يك حقيقت متعين و محدود و متمايز از ساير حقائق باشد، در هر صورت گزارهي «ذات حق، صرف است» باطل و نادرست است؛ و بالتبع ممكن نيست صرافت حكمي از احكام ذات حق باشد.
#رابطه_ذات_با_صفات_حق (25)
@oshaghierfan
#Eitaa &
#Telegram