🔰موعظه های قرآنی ✅ نصیب انسان از دنیا 💠 حضرت استاد "دام ظله": «وَ لاتَنْسَ نَصيبَكَ مِنَ الدُّنْيا». در این‎که مفاد این جمله چیست، محتملاتی است. در مورد این قسمت از آیه باید از دو جهت بحث کرد. 1️⃣یکی این‎که به حسب تفسیر و استظهار از آیه‌ی مبارکه چه چیزی مقصود است. 2️⃣جهت دوم این است که مفاد آیه هر چه که می‎خواهد باشد، این جملات خودش موعظه‌آمیز است. بنده از جهت دوم آن‎ها را ذکر می‌کنم، نه از جهت اول که تفسیر آیه‌ی شریفه است. 🔷 احتمال اول این است که جمله‎ی «وَ لاتَنْسَ نَصيبَكَ مِنَ الدُّنْيا» همانی است که در جمله‌ی قبل ذکر شد. جمله‌ی قبل این بود که ابتغاء کن بماآتاک‌الله الدارالآخرة. این یک موعظه‌ است. بعد برای اهتمام به آن می‌فرماید که آن را فراموش نکن! نصیب انسان از دنیا چیست؛ آن هم نصیب حقیقی‌اش؟ نصیب واقعی انسان ابتغاء بماآتاک‌الله فی الدنیا الدار الآخرة است. بعد تأکید می‎کند که آن را فراموش نکن. 🔶احتمال دوم «وَ لا تَنْسَ نَصيبَكَ مِنَ الدُّنْيا» مقصود از آن، مایبتغی به‌الآخرة است، نه خود ابتغاء؛ یعنی بلکه مراد نعمت‎هایی است که ما با آن‎ها می‌توانیم ابتغاء آخرت کنیم و این‎ها در واقع نصیب واقعی ما از دنیا است. 🔷احتمال سوم اینکه مرحوم علامه طباطبایی و غیر ایشان از مفسران فرموده‌اند که مقصود از «وَ لا تَنْسَ نَصيبَكَ مِنَ الدُّنْيا» یک دفع دخل مقدر است؛ یعنی کسی ممکن است بگوید که اگر من امکانات و دارایی‎هایم را خرج خیرات و مبرات کنم، برای آینده‎ام چیزی نمی‎ماند. یادم می‌آید کسی که قریب به حال احتضار بود و شخص ثروتمندی هم بود، بعضی از اهل خیر رفته بودند که حالا که داری می‌روی، خدمت و کارهای خیر انجام بده، گفته بود که بچه‌های من را می‌خواهید به خاک سیاه بنشانید. ترس داشت که من اگر بخواهم با این ابتغاء دار آخرت کنم، فرزندانم بیچاره‌ و فقیر می‌شوند، لذا این یک دفع دخل مقدر است که می‌گوید «وَ لاتَنْسَ نَصيبَكَ مِنَ الدُّنْيا»؛، فراموش نکن که تو برای زندگی دنیا متاع قلیلی لازم داری و آنچه که تو در دنیا به آن نیاز داری، خیلی نیست که بترسی و نخواهی با آن آخرتت را آباد کنی و کار خیر انجام ندهی و از دیگران دستگیری نکنی. اگر این باشد، مطلب جدیدی است. بنابراین، اگر با مازاد امکاناتت، آخرتت را آباد نکنی، برای دیگران می‌ماند. این هم احتمالی است که مرحوم علامه طباطبایی فرموده‌اند و احتمال خوبی هم است. ▫️منبع: کتاب پندهای سعادت جلد یک ص 31 ... 🔗 @pand_saadat