🌸🌸 👇👇 🌳گفتگوى لوط عليه ‏السلام با قوم تبهكار🌳 وقتى كه قوم شرور، به درِ خانه لوط رسيدند، به لوط گفتند: آيا ما تو را از جا دادن مردم نقاط ديگر منع نكرده ‏ايم؟ لوط عليه ‏السلام كه هوى و هوس آن‏ها را ميدانست، سخن از ازدواج (كه امرى طبيعى براى ارضاى غريزه جنسى و بقاى نسل است) به ميان آورد و فرمود: اينها دختران منند، براى شما پاكيزه‏ ترند (با آن‏ها ازدواج كنيد و از عمل شنيع لواط دورى كنيد) از خدا بترسيد و مرا در ميان مهمانهايم، رسوا نكنيد. ⭐️اَلَيسَ مِنكُم رَجُلٌ رَشيد⭐️ٌ؛ آيا در ميان شما يك نفر داراى رشد و غيرت نيست؟ آن‏ها در پاسخ گفتند: تو كه مى‏دانى ما حق (و ميلى) در دختران تو نداريم و خوب می‏دانى ما چه می خواهيم. وقتى كه حضرت لوط از آن قوم اصلاح‏ ناپذير، مأيوس شد، گفت: كاش داراى نيرو يا تكيه گاه و پشتيبان محكمى بودم (آنگاه می دانستم با شما پست‏ فطرتان چه كنم؟!) آرى لوط در اين هنگام از غربت و بى كسى خود ياد كرد و گفت: اگر نيرويى می داشتيم چنين خوار و گرفتار شما نمی شدم و در برابر تعدى و گزند شما دفاع می ‏كردم و در مقابل فشار شما مقاومت می ‏نمودم. عجبا حتى يك مرد سالم و غيرتمند نبود كه به پشتيبانى از لوط بر خيزد، و تعبير به‏ ⭐️اَلَيسَ مِنكُم رَجُلٌ رَشيدٌ؛ ⭐️ آيا در ميان شما يك مرد رشيد نيست؟ حاكى است كه اگر يك انسان عاقل و فهميده، و متعهد در ميان شما بود، كار شما به افتضاح و رسوايى نمی ‏كشيد. ادامه دارد.... @ranggarang