🌈🦋☔️🍄🌈🦋☔️
☔️🍄🌈🦋☔️
🍄🌈🦋
☀️هوالحبیب 🌈
🦋
#رمان_روژان 🍄
📝به قلم
#زهرا_فاطمی☔️
📂
#فصل_سوم
🖇
#قسمت_بیست_نهم
با لبخند نگاهم را از چشمان گرد شده اش گرفتم
_سلام صبح بخیر
_سلام عزیزم صبح شما هم بخیر.
سرم را پاین انداختم ومن من کنان گفتم
_فروغ خانوم بود؟اتفاقی افتادا
صدای دم و بازدم عمیقش به گوشم رسید،دستی به ته ریشش کشید
_چیز خاصی نبود عزیزم ،اصلا لازم نیست نگران باشی.خانوم خانما شما نمیخوای به ما صبحانه بدی،روده کوچیکه،روده بزرگه رو خورد.
لبخند دندان نمایی زدم
_چشم الان آماده میکنم.
عقب گرد کردم و به سمت آشپزخانه رفتم.
حمید کتری را روی گاز گداشته بود و آب در حال جوشیدن بود.دم نوش مورد علاقه ام ،چای خرما، را دم کردم.
با آرامش میز را چیدم و از همانجا حمید را صدا کردم
_حمیدآق......ا تشریف بیارید،نجلای مامان بیا صبحونه دخترم.
نجلاء با موهایی بهم ریخته و چشمانی نیمه باز وارد آشپزخانه شد
_علیک سلام نجلا خانوم
_سلام
_عزیزم برو صورتت رو بشور و بیا صبحونه بخوریم.
روی صندلی نشست و سرش را روی میز گذاشت
_خوابم میاد
_مامان جان حداقل برو تو اتاقت بخواب
حمید با صورت خیس در حالی که حوله را دور گردنش انداخته بود وارد شد،با دیدن نجلاء به سمتش رفت و صورت خیسش را روی صورت نجلاء گذاشت.
صدای جیغ نجلاء بلند شد
_ب....ا ب....ایی
_جونم دخترکم !حالا که خواب از سرت پرید عزیزم برو صورتت رو بشور بیا دورهم صبحونه بخوریم.
_خیلی خوب باشه
نجلا به سمت سرویس بهداشتی رفت و حمید هم روی صندلی نشست.
فنجان چای را جلویش قراردادم.
تا خواست لب تر کند صدای موبایلش بلند شد
_به به ! سلام بر داماد عزیز و برادرزن جان.فکر نمیکردم ساعت ۷ صبح دلتنگ من بشی داداش
_............
_نمیدانم روهام چه گفت که صدای خنده اش بالا رفت
_نمیری تو با این جک های مثبت چهلت.
_.........
_چیزی شده ؟
_..........
_غلط کردن اومدن اونجا من الان خودمو با وکیلم میرسونم.تو باش من میام داداش،یاعلی
انگار فراموش کرده بود من هم کنارش هستم
_حمید
_جانم
_اتفاقی افتاده؟روهام چی می گفت؟
_نگران نباش عزیزم چیز خاصی نیست .سرو کله عموی نجلا پیدا شده.
_منم میام
_عزیزم تو بمون پیش نجلا، من با مانی میرم زودبرمیگردم.
با نگرانی به بازویش آرام چنگ زدم.
_مواظب خودت باش
__چشم فداتشم من مواظبم .بشین صبحونه ات رو بخور من زود برمیگردم.
حمید چنددقیقه بعد آمآده شد و از خانه خارج شد.
&ادامه دارد...
☔️🍄🌈🦋☔️🍄🌈🦋☔️
📚
@ROMANKADEMAZHABI ❤️
eitaa.com/joinchat/1928331276C0b0ef4cbc1
❌کپی رمانهای رمانکده مذهبی بی اجازه جایزنیست❌
↪️ ریپلای(دسترسی به قسمت اول دیگر رمان ها وpdf رمان های ما)👇🏻👇🏻
@repelay