🌈🦋☔️🍄🌈🦋☔️ ☔️🍄🌈🦋☔️ 🍄🌈🦋 ☀️هوالحبیب 🌈 🦋 🍄 📝به قلم ☔️ 📂 🖇 با لبخند نگاهم را از چشمان گرد شده اش گرفتم _سلام صبح بخیر _سلام عزیزم صبح شما هم بخیر. سرم را پاین انداختم ومن من کنان گفتم _فروغ خانوم بود؟اتفاقی افتادا صدای دم و بازدم عمیقش به گوشم رسید،دستی به ته ریشش کشید _چیز خاصی نبود عزیزم ،اصلا لازم نیست نگران باشی.خانوم خانما شما نمیخوای به ما صبحانه بدی،روده کوچیکه،روده بزرگه رو خورد. لبخند دندان نمایی زدم _چشم الان آماده می‌کنم. عقب گرد کردم و به سمت آشپزخانه رفتم. حمید کتری را روی گاز گداشته بود و آب در حال جوشیدن بود.دم نوش مورد علاقه ام ،چای خرما، را دم کردم. با آرامش میز را چیدم و از همانجا حمید را صدا کردم _حمیدآق......ا تشریف بیارید،نجلای مامان بیا صبحونه دخترم. نجلاء با موهایی بهم ریخته و چشمانی نیمه باز وارد آشپزخانه شد _علیک سلام نجلا خانوم _سلام _عزیزم برو صورتت رو بشور و بیا صبحونه بخوریم. روی صندلی نشست و سرش را روی میز گذاشت _خوابم میاد _مامان جان حداقل برو تو اتاقت بخواب حمید با صورت خیس در حالی که حوله را دور گردنش انداخته بود وارد شد،با دیدن نجلاء به سمتش رفت و صورت خیسش را روی صورت نجلاء گذاشت. صدای جیغ نجلاء بلند شد _ب....ا ب....ایی _جونم دخترکم !حالا که خواب از سرت پرید عزیزم برو صورتت رو بشور بیا دورهم صبحونه بخوریم. _خیلی خوب باشه نجلا به سمت سرویس بهداشتی رفت و حمید هم روی صندلی نشست. فنجان چای را جلویش قراردادم. تا خواست لب تر کند صدای موبایلش بلند شد _به به ! سلام بر داماد عزیز و برادرزن جان.فکر نمیکردم ساعت ۷ صبح دلتنگ من بشی داداش _............ _نمیدانم روهام چه گفت که صدای خنده اش بالا رفت _نمیری تو با این جک های مثبت چهلت. _......... _چیزی شده ؟ _.......... _غلط کردن اومدن اونجا من الان خودمو با وکیلم میرسونم.تو باش من میام داداش،یاعلی انگار فراموش کرده بود من هم کنارش هستم _حمید _جانم _اتفاقی افتاده؟روهام چی می گفت؟ _نگران نباش عزیزم چیز خاصی نیست .سرو کله عموی نجلا پیدا شده. _منم میام _عزیزم تو بمون پیش نجلا، من با مانی میرم زودبرمیگردم. با نگرانی به بازویش آرام چنگ زدم. _مواظب خودت باش __چشم فداتشم من مواظبم .بشین صبحونه ات رو بخور من زود برمیگردم. حمید چنددقیقه بعد آمآده شد و از خانه خارج شد. &ادامه دارد... ☔️🍄🌈🦋☔️🍄🌈🦋☔️ 📚 @ROMANKADEMAZHABI ❤️ eitaa.com/joinchat/1928331276C0b0ef4cbc1 ❌کپی رمانهای رمانکده مذهبی بی اجازه جایزنیست❌ ↪️ ریپلای(دسترسی به قسمت اول دیگر رمان ها وpdf رمان های ما)👇🏻👇🏻 @repelay