🌸‌•°•🌸•°•🌸•°•🌸•°•🌸•°•🌸 🌸•°•🌸•°•🌸•°•🌸‌•°•🌸 🌸•°•🌸•°•🌸•°•🌸 🌸•°•🌸•°•🌸 🌸•°•🌸 🌸 ✨﷽✨ ♥ بہ قلم ✍ : - امیرمحمد : مش حسین آقا کیه که تولدشه ؟ - آقا حامد : پول قلکاتون جواب داد بالاخره ، نی نی خریده شد رفت - میثم : ی دونه داداش یا آبجیه که داره بهتون اضافه میشه واییییی نه ... کی این بحث مزخرف تموم میشه ، مثلا نمی‌خواستم کسی بفهمه چی شد - پوریا : مگه بچه ها پول جمع میکردن برای بچه ؟؟؟!!! - آقا حامد : چه جورم نبودی ببینی - پیام : وایییی پسر اینا چه با حالن ، چقدر بی معرفتید خب کمکشون میکردید پول قلکاشونو سریع تر جمع کنند تا مشت حسین آقا زودتر بیاد دیگه و خونه رفت رو هوا امیرحسین خیلی جدی لبخندی رو به میثم زد ، که یه حالی ازت بگیرمِ خاصی توش نهفته بود و انگار همه ی خانوادش معنی این لبخندشو زود فهمیدنو خودشونو جمع و جور کردند آقا میثم هول شده تک سرفه ای کرد - ای بابا جمع کنید این بساطو ، اینا جنبه ندارند داداش ، خودم توجیهشون میکنم که دیگه به مشت حسین آقاتون ، توهینی نشه آقا پیام بلند زد زیر خنده - آقا مجتبی : سرش به تنش زیادی کرده داداش ، و رفت ی پس گردنی بهش زدو گفت : پاشو بیا پیش خودم بشین کنترلت کنم تا امشبمونو خراب نکردی - میثم : عه چرا میزنی ؟ نترسید بابا تا وقتی ضامنش کنارش نشسته خیال همگی تخت باشه شبتون خراب نمیشه منظورش از ضامن منم ؟؟!!! این دفعه دیگه امیرحسین بلند شدو همزمان گفت ی ضامنی من به تو نشون بدم ... که آقا میثم پا به فرار گذاشت با رفتنش تازه متوجه ی بچه ها شدم که چه برق شادیی تو چشماشون بود امیرعلی دست گذاشت رو شکمم و گفت : آخ جون دیگه ما هم نی‌نی داریم زینب : میرم به دایی علی میگم ما خودمون دیگه نی نی داریم دیگه هی با هلیات برای ما پز نیا چشمام گرد شد و اینبار امیرحسین بود که بلند بلند خندید راضیه با ی جعبه کادوی قرمز که روش ی پاپیون بزرگ بود اومدو داد به امیرحسین اینم برای داداش عزیزم ، الهی که همیشه مثل امشب از ته دل بخندی - دستت درد نکنه آبجی گ - پوریا : چی شد چی شد ، داری خواهر شوهر بازی در میاریا راضیه، این هدیه رو معمولا میدن به مامانِ بچه نه باباش - رضوان : هدیه ی مامان بچه سر جاشه ولی این سوپرایزه بابای بچه ست - میثم : بابای بچه خودش همه رو سوپرایز کرد ، وسط دعوا همچین بچم بچم میکرد که من تا دو ساعت هنگ بودم - امیرحسین : باز تو برگشتی ؟ مثلا نمیدونم میثم اینقدر تو ذوقشون نزن - آقا حامد : خدا رو چه دیدی شایدم واقعا سوپرایز بود - پیام : حالا باز کن ببینیم چی هست این سوپرایزتون ؟ 🌸اَلّلهُمـّ؏َجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج‌َ‌واَقِمنابِخِدمَـتِه🌸 ┄•●❥ @salambaraleyasin1401 🔴هرگونہ کپے حࢪام و پیگࢪد الهی و قانونی داردونویسنده به هیچ وجه راضی نیست🔴 ارتباط با ما https://eitaa.com/hoseiny110