✅شرح و تفسیر حکمت ۲۳۱ نهج‌البلاغه...👇🏻👇🏻👇🏻 ✨✨خداوند در این آیه شریفه به سه چیز امر و از سه چیز نهى کرده است؛ مى‌فرماید: «خداوند به و و به خویشاوندان فرمان و از و و نهى مى‌کند» و در پایان آیه مى‌افزاید: «خداوند به شما اندرز مى‌دهد تا متذکر شوید» ✨این آیه دربرگیرنده یکى از جامع‌ترین برنامه‌هاى اجتماعى بشر است که هر گاه جامه عمل به خود بپوشد، و بر او حکمفرما مى‌شود. 🔹در این که میان عدل و احسان چه تفاوتى است مفسران احتمالات فراوانى ذکر کرده؛ 1⃣بعضى گفته‌اند: عدل اداى و احسان انجام است. 2⃣برخى دیگر عدل را و احسان را اداى مى‌دانند 3⃣و عدّه‌اى عدالت را به معناى ظاهر و باطن و احسان را به معناى باطن نسبت به ظاهر دانسته‌اند. 🔸این تفسیر نیز از سوى گروهى عنوان شده که عدالت مربوط به جنبه‌هاى و احسان مربوط به جنبه‌هاى است. ✅ولى از همه این تفسیرها بهتر همان است که در کلام امام (علیه السلام) آمده که عدل را به معناى تفسیر فرموده، زیرا رعایت انصاف آن است که کسى را به او بپردازند. 🔺سپس این واژه به معناى هرگونه آمده است. 🍃«احسان» همان‌گونه که از مفهوم آن استفاده مى‌شود، به دیگران است و این نیکى همان است که امام (علیه السلام) در کلام بالا فرموده است. 💠بدون شک برقرار شدن جامعه انسانى بدون و و و امکان پذیر نیست، 🔺زیرا ترک عدالت و انصاف سبب خشم کسانى مى‌شود که حقوقشان پایمال شده و طبعا برمی‌خیزند و نظم جامعه را به هم مى‌ریزند و اى بسا منجر به خون ریزى‌هاى وسیعى گردد. 🔸در مورد «احسان» بسیار مى‌شود که تنها با استفاده از اصل عدالت و انصاف جامعه حل نمى‌گردد؛ 🔺مثلاً سیل عظیمى آمده و خانه‌هاى فراوانى را ویران کرده و یا زلزله شدیدى رخ داده و منجر به ویرانى‌هاى وسیعى شده است، در اینجا نمى‌توان تنها با استفاده از حقوق واجب و حتى مالیات‌هاى معمولى مشکلات را حل کرد. ❇️اینجاست که اصل و باید به میدان آید و نیکوکاران دامن همت به کمر بزنند، ویرانى‌ها را آباد و ضایعات را جبران و مشکلات ناشى از حوادث را حل کنند. ✨در معانى الاخبار که این حدیث را قبل از سید رضى نقل کرده مى‌خوانیم: امیرمؤمنان بر اصحاب وارد شد در حالى که آنها درباره بحث مى‌کردند فرمود: "چرا در این باره به سراغ قرآن نمى روید" عرض کردند: "کجاى قرآن درباره مروت بحث کرده؟" فرمود: این آیه شریفه که مى‌فرماید: "عدل همان انصاف است و احسان همان تفضل."