﴿شھیدباشتاشھیدشوے﴾
﴿شھیدباشتاشھیدشوے﴾
- تیر،راباسرِ،زانوشکشیدازچشمش؛ حیفازآنچشم،کھمژگانترشریختبہهم .. ؛
- خواھرشخورد،زمینمادراصغرغشکرد! اوکھافتادزمین،دوروبرشریختبھهم ..؛