پدر خونِ پسر را پاشید روی دامنِ آسمان.
قطرهقطره خونِ اصغر شبیهِ بذری که در خاک فرو میرود و به ثمر مینشیند در پهنهی عرش فرونشست و از آن فرزندهایی روییدند که از دامنِ مادر با ذکر حسین آشنا بودند.
حالا دیگر رُباب یک مادرِ فرزند از دستداده نبود، رباب صاحب تمام فرزندهایی شده بود که تا پهنهی قیامت نامِ همسرش را روی سر و دست بالا میبردند و جای خالیِ پسرش را برایش پر میکردند...
همهی بچههای ما فدای یک دانه بچهی رباب💚
✍ملیحه سادات مهدوی
ویدئو رو حتما ببینید.🥰
بچههای رباب قراره جایی باشه برای به اشتراک گذاشتنِ قشنگیهای رابطهی بچهها و همسرِ خانوم رُباب!💚
👇
@bachehayehosein