📚قسمتی از کتاب نظریه‌ی طنز✍ بخش دوم✏️✏️ و مسئله‌ی دوم یا، چنان‌که در عنوان این بحث نوشتیم، طنز به جای همه‌چیز را خانم رؤیا صدر از طنزپردازان خوش‌نام و اهل تحقیق در این عرصه، این‌گونه توضیح داده‌اند: 🔹 مورد دیگر به‌کارگیری عبارت طنز، در عنوان، دیباچه و فصل‌های گوناگون کتاب است. در این میان، منظور از طنز جز در موارد مشخص نه مفهوم تخصصی آن، که گونه‌های مختلف شوخ طبعی است. این امر مصطلح است و نگارنده نیز چاره‌ای جز به‌کارگیری نداشت و تا زمانی که دوستان فرهنگستانی و غیر فرهنگستانی واژه‌ای در نظر نگیرند که تمامی گونه‌های شوخ‌طبعی اعم از هزل، هجو، طنز یا غیره را شامل شود، طنز محکوم است که یک تنه بار تمامی این عناوین را به تنهایی بر دوش کشد، همان‌طور که هم اکنون در همه‌جا بر دوش می‌کشد. (صدر،۱۲:۱۳۸۱) 🔹 جالب است که ایشان به این کاربرد فراگیر طنز عنایت کرده‌اند، اما پنداشتند که می‌باید یا می‌توان واژه‌ی دیگری که همه‌ی گونه‌های شوخ‌طبعی را شامل شود، یافت و جایگزین طنز کرد! وقتی طنز چنین کارکردی دارد، تغییر آن با واژه‌ای دیگر چه سودی خواهد داشت؟ یا به حل چه مشکلی کمک خواهد کرد؟ علاوه بر این، قطعاً هیچ واژه‌ای به تنهایی نمی‌تواند شامل انواع و اقسام خود باشد، مگر آن‌که این انواع با واژه‌هایی دیگر از هم تفکیک شود یا به‌جای یک واژه از چندین واژه‌ی متفاوت استفاده شود، آن‌گونه که مثلاً در زبان و ادبیات انگلیسی مرسوم است. 🖇🖇🖇 منبع: (نظریه‌ی طنز. نیما تجبّر. صفحه۶۲-۶۳) @tarzetanz