اسیر رسانه این روزها در حال خواندن کتاب دا بودم. در این کتاب از سرنوشت دختری برای ما بازگو می کند که در 17 سالگی بار یک زندگی را به دوش کشید. از همان ابتدای جنگ در غسالخانه ای شروع به کار کرد و کمرش زیر بار غم خم شد. اما باز صبوری‌ کرد. با سن کم توام توانایی های خود را به همه نشان داد. نسبت به تربیت خواهر و برادر های کوچکتر از خودش دغدغه بزرگی داشت. این دغدغه‌ی او بسیار در تربیت خواهر و برادرانش موثر بود. اینکه آن‌ها با چه کسی دوست شوند و نشست و برخاست کنند. اما در این دور و زمانه‌ای که ما زندگی می‌کنیم، تربیت بچه های ما در دست فضای مجازی و رسانه هاست. اغلب ما هیچ تلاشی برای اینکه فرزندان‌مان با دوستان خوب رفاقت کنند، نداریم. برای اینکه راحت تر زندگی کنیم یک گوشی و یا تبلت ای برای فرزندان‌مان تهیه می کنیم تا خودمان درگیر رفتار یا بازی با آنها نشویم. کودکان همه وقت خود را کنار تلویزیون و فضای مجازی می گذرانند. آیا فضای مجازی دوست و همراه خوبی برای کودکان ماست؟ کودکان از ما بزرگترها الگو می گیرند وقتی ما را مدام پشت گوشی و امثال اینها می‌بینند، احساس می کنند که چیزی کم دارند و آن محبتی را که در وجودشان کم است، می‌خواهند با نشستن پشت تلویزیون و یا گوشی همراه جبران کنند. ما نسبت به تربیت درست فرزندان‌مان مسئول هستیم. اگر حالا تربیت شان را به درستی شکل ندهیم، در آینده فردی بی مسئولیت بار می آیند، ما می‌خواهیم از تجربه های مادران انقلاب استفاده کنیم تا فرزندان‌مان انقلابی بار بیایند. آن‌ها باید بتوانند در آینده از پس مشکلات کشور خود بر آیند و اجازه ندهند کسی برای کشورشان تصمیم بگیرد. پس باید کنار بچه‌ها باشیم.. ✍ سیده مهتا میر احمدی @tollabolkarimeh