#اُمّ_اَبیها
#زندگینامه_حضرت فاطمه زهرا (س)🌿
#قسمت_دوم
امین مکه با بیان شیرین خود جریان فروش کالاها را برای خدیجه ، شرح می دهد .
خدیجه ، از لیاقت و توفیق کارمند جدیدش ، بسیار راضی است.
یکی از خدمتکاران خدیجه که همراه محمد به سفر رفته است ، از خوبیها و کرامات محمد ، خاطراتی نقل می کند و خرسندی خدیجه از محمد ، تبدیل به شیفتگی می شود .
روز بعـد که محمد می رود تا مزد خویش را بگیرد ،
خدیجه ، علاوه بر مبلغ قرارداد ، پولی را به عنوان جایزه ، به جوان قریش تقدیم می کند ؛ اما او ، فقط اجرتی را که در آغاز کار تعیین شده بود ، برمی دارد .
این کار ، برای خدیجه ، شگفت انگیز است ؛ بنابراین پرسش خود را با حالتی تعجب انگیز بر زبان می آورد :
_ چرا این پول را نمی پذیری ؟!
_ من مزدی را که قرار گذاشته بودید ، دریافت کردم و ...
_ولی ، من به میل خویش این پول را می پردازم .
_ باید در این مورد با ابوطالب مشورت کنم !
_آه ... بسیار خوب !
و محمد ، از خانه خدیجه بیرون می آید ... روزها ، می گذرند و خدیجه همچنان در اندیشه است .
او ، سخنان خدمتکارش را برای « ورقة بن نوفل » نقل می کند .
این شخص ، عموی خدیجه است و یکی از کاهنان عرب به حساب می آید .
« ورقة بن نوفل » پس از شنیدن سخنان خدیجه می گوید :
_ دختر برادرم ! صاحب این کرامات ، پیامبر می باشد ! ...
و خدیجـه ، با شگفتی فراوان ، از عمـوی خویش خداحافظی کرده و به خانه خویش باز می گردد .
چند روز بعد ، او در خانه اش نشسته است . اطرافش را تعدادی از خدمتکاران و کارکنانش گرفته اند .
یکی از دانشمندان یهود نیز ، در این محفل حاضر است .
محمد ، برای انجام کاری به خانه خدیجه وارد می شود .
دانشمند یهودی از محمـد ، تقاضا می کند که چند دقیقه ای در جلسه آنها حاضر باشد .
پیامبر می پذیرد و در مقابل خواسته او ،کتف خویش را برهنه می سازد ، تا علامت پیامبری را در مقابل دیدگان حیرت زده آن عده ، به دانشمند یهودی نشان بدهد .
خدیجه ، که ناظر بر چنین جریانی است ، خطاب به دانشمند یهودی می گوید :
_ اگر عمـوهـای او از این کنجکاوی تو آگاه شوند ، ناراحت خواهند شد !
_چرا ؟ ای بانوی قریش !
_عموهای محمد بیم دارند که یهودیان به برادر زاده آنها آسیب برسانند.
دانشمند یهود؛ با آهنگی مطمئن به خدیجه میگوید:
_مگر میشود به محمد صدمه رسانید.دست تقدیر او را برای ختم نبوت و ارشاد مردم، پرورش داده است!
_خدیجه که هر لحظه متعجب تر میشود؛ میپرسد:
_تو از کجا چنین پیشگویی را میکنی؟
_من علائم آخرین پیامبر خداوند را در تورات خوانده ام و...
#ادامه_دارد...
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ https://eitaa.com/s56592
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
▪️ایستگاه روضه
▪️بر حاشیهی برگ شقایق بنویسید/ گل تاب فشار در و دیوار ندارد
▪️امروز روز شهادت بزرگ بانوی جهان اسلام یگانه دختر مظلوم و غریب پیامبر گرامی اسلام، بی بی دو عالم حضرت زهرا سلام الله علیها هست به همین مناسبت چند روضه کوتاه محضر شما سوگواران فاطمی تقدیم میگردد
🔸این روضه های بسیار زیبا و جانسوز در خلوت خود گوش کنیم و همراه با دل داغ دار امام زمان برای مادرشان اشک بریزیم و گریه کنیم
🔸خیلی ها پای این روضه ها اشک ریختند و سوختند ببینم این روضه با دل شما چه میکند
🔸در این روز جمعه و روز شهادت همه اموات،گذشتگان، پدران، مادران همه را یاد کنیم،ثوابی از این روضه به روح همه آنها برسد
🔸هر کسی هر حاجتی داره گرفتاره مشکل داره مریض داره گره افتاده تو کارش بسم الله⬇️
[WWW.SARALLAH-ZN.IR]ma0109175.mp3
46.32M
#روضه حضرت زهرا سلاماللهعلیها
هیئتثاراللّٰهزنجان
مداح: #حاج_مهدی_رسولی
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ https://eitaa.com/s56592
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
1_1396564750.mp3
14.02M
🔳 ایام فاطمیـــــــــــه
🌴گر نگاهــی به ما کنـد زهـــــــــرا
🌴درد ما را دوا کنـد زهــــــــــرا
🎤 محمدرضا طاهــــــری
🦋✨🦋✨🦋✨🦋✨
زمینه (3).mp3
18.36M
🔊 #صوت_مهدوی ؛ #مداحی
👤 کربلایی حسین #ستوده
🏴 مادر از دست دادی این شبها
تسلیت میگم به محضرت...
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ https://eitaa.com/s56592
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐