eitaa logo
کانال سیدمحمد خردمند
295 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
128 ویدیو
185 فایل
سیدمحمد خردمند
مشاهده در ایتا
دانلود
یا درمان شناختی رفتاری (2) رشد و تکامل رفتار درمانی شناختی (سی بی تی) در سه مرحله رخ داد: 1) ابتدا رفتار درمانی یعنی بی تی، در ۱۹۵۰ تا ۱۹۷۰ شکل گرفت. 2) در مرحله ی دوم از نیمه های دهه ی ۱۹۶۰ به بعد، شناخت درمانی رشد کرد. 3) در مرحله ی سوم و در سال های پایانی دهه ۱۹۸۰ درمان های رفتاری و شناختی، در قالب رفتار درمانی شناختی شکل گرفت. رفتار درمانی شناختی امروزه به عنوان مطمئن‌ترین و گسترده‌ترین نوع درمان روانشناختی نام برده می‌شود. در حرکت‌های آغازین رفتار درمانی در امریکا آموزش و نگرش اسکینری با تمرکز بر این مطلب که تمامی اختلال‌ها ناشی از یادگیریِ ناقص است پیگیری شد و تنها و به طور انحصاری در رفتار متمرکز شدند آن ها عمدتاً روی کسانی کار می‌کردند که در موسسات و بیمارستان‌ها ساکن بودند و مشکلات شدید و بهبودی ناپذیر داشتند. آن ها محیط گرایی مطلق را برگزیدند و تمایل داشتند تا خود را مهندسین رفتار بنامند؛ اما رفتار درمانی در بریتانیا بیشتر متمرکز بیماران سرپایی بود. آن ها منتقد اندیشه‌های اسکینر بودند و به نظریه خاصی وابسته نبودند. البته احترام شایسته‌ای به دیدگاه پاولوف و آیزنک و ولپی داشتند. بیشتر فعالیت بریتانیایی ها پیرامون روان نژندها و به طور مشخص اضطراب و افسردگی بود. البته بریتانیایی‌ها هم کانند امریکایی ها، اختلال‌های روانپزشکی و روانشناختی را به مثابه ی یادگیری معیوب تشریح می‌کردند اما سهم وراثت را نیز نادیده نمی‌گرفتند. دانشمندان بریتانیایی محیط‌گرایی محدود را برگزیدند و در نظر آنان چنین بود که اختلال‌های اضطرابی نتیجه ی رخدادهای ناخوشایند شرطی شده است. بیشتر انگاره‌های شرطی‌سازی و دیگر نظریه‌های یادگیری برخاسته از تحقیقات آزمایشگاهی در زمینه رفتار حیوانات است. تقریبا هیچ پژوهشی بر روی انسان وجود نداشت تا اینکه در سال ۱۹۲۰ یک واکنش شرطی در آلبرت کوچولو مورد توجه قرار گرفت و الهام بخش تحقیقات ارزشمندی در سال ۱۹۲۴ پیرامون یاد زدایی ترس‌های کودکان شد. ماورر در سال ۱۹۶۰ بیان کرد که رفتار اجتنابی دقیقاً به این دلیل تداوم می‌یابد که موثر است و هر رفتار اجتنابی یا سایر رفتارهایی که اضطراب را کاهش می‌دهند استحکام می‌یابد. «بیرون هراسی» جزئی از رفتار اجتنابی ناسازگار است. آیزینک جایگاه رفتار درمانی را به یک شیوه ی روان درمانی پیشرو ارتقاء داد؛ او نقد هایی جدی به روان درمانگران تعبیری و پایه‌های نظری درمان «روان پویا» پرداخت و توانست رفتار درمانی را به عنوان یک جایگزین سازنده مطرح کند. آیزینگ به رد نظریه‌ای پرداخت که روان نژندی‌ها را ناشی از کشمکش‌های ناخودآگاه جنسی می‌دانستند و کانفلیکس و نشانه‌های بارز این بیماری ها را عبارت از دفاع‌هایی بر ضد آشفتگی می‌دید؛ او دیسترس را به سبک تحریک کننده و بحث انگیزی مطرح ساخت که چنانچه از دست نشانه‌ها رهایی یابیم از بیماری روان نژندی نجات می یابیم. آیزنک مدعی شد که رفتار مختل در حقیقت علامت چیز دیگری نیست بلکه خود مشکل است، و ادعا کرد که رفتار روان نژند آموخته می‌شود پس می‌توان آن را یادزدایی کرد؛ به عبارت دیگر رفتار مختل یک مسئله است و یادزدایی این رفتار حل مسئله ی آن است. * برگرفته از کتاب: درمان‌های شناختی رفتاری؛ دانش و روش‌های کاربردی رفتار درمانی شناختی. (فصل 1 تا ابتدای عنوان زمینه ی مشترک). اثر: کلارک و فربورن. ترجمه دکتر حسین کاویانی. انتشارات: مهر کاویان. چاپ چهارم، 1400. https://t.me/S_M_Kheradmand Telegram
مباحثی در «مبانی فیزیولوژی و عصب روانشناختی» صرف وقت، حدود 220 ساعت عصب‌روانشناسی یا نوروسایکولوژی (به انگلیسی: Neuropsychology) که مقدمات آن در مباحث «فیزیولوژیکی» جستجو می شود، گرایشی از روان‌شناسیِ آزمایشی است که به مطالعه ی تأثیراتی که ساختار و عملکرد مغز در شکل گیری فرایندهای روانشناختی ایجاد می‌کند می‌پردازد. هدف این زمینه از روانشناسی تجربی درک مباحثی همانند چگونگی رفتار و شناخت در مغز است. دانشی عجیب، بهت آور، خاضع کننده در برابر خالق علی الاطلاق عالم وجود، آشکار کننده ی کوچکی و ضعف آدمی و ... من چه گویم؟ یک رگم هوشیار نیست! در حالی که عصب‌شناسی کلاسیک بر روی سیستم عصبی تمرکز کرده، عصب روانشناسی به دنبال کشف نحوه ی همبستگی مغز و ذهن است که به همین خاطر اشتراکاتی را با عصب‌شناسی رفتاری و روانپزشکی پیدا می‌کند. گرچه عصب روانشناسی یک رشته ی نسبتاً جدید در روانشناسی محسوب می‌شود اما ریشه‌های شکل گیری تاریخی اش را می‌توان از سلسله ی سوم در مصر باستان یا شاید حتی قبل تر از آن پیدا کرد؛ به عنوان مثال ۳۵۰۰ سال قبل از میلاد ایمهوتپ یکی از کاهنان و پزشکان مصری مشهوری بود که سعی کرد کارکرد مغز را درک کند. رنه دکارت فیلسوف و ریاضیدان فرانسوی بود که بیشتر آزمایش‌های آناتومیکی خود را متمرکز در مغز کرده بود و توجه ویژه‌ای به غده صنوبری (بافت مخروطی شکلی که در عمق مغز قرار دارد) داشت. از نظر او ذهن یا روح با بدن فیزیکی در تعامل و ارتباط بود و رفتارهای بدن را کنترل می‌کرد و متقابلاً بدن هم بر روی ذهن تأثیرگذار بود. از نگاه او غده ی صنوبری در مغز «محل قرارگیری روح» بود که باعث ارتباط بین روح و بدن می‌شد! باید اعتراف کنم که اوائل راه به اهمیت این مباحث اشراف نداشتم ولی به مرور زمان کار به آن جا رسید که گاهی فکر می کردم با فرضِ ورود دوباره به دنیا (در شرایطی که اوضاع به همین منوال باشد) حتماً برای این شاخه از دانش بشری فرصتی ویژه خواهم گذاشت! https://t.me/S_M_Kheradmand
تصویر جالبیست! شما از آن چه برداشت می کنید؟ https://t.me/S_M_Kheradmand
(65) - در پیام رسان ایتا عنوان بحث: خوانش کتاب شریف مجموعه مباحثی در ارتباط با وجود مقدس امام زمان علیه السلام قطره ای از فضائل حضرت، چرایی و اهمیت دعای بر حضرت و اهتمام بر دعا جهت سلامتی و ظهور آن عزیزِ غریب همراه با گفتارهایی پیرامون برخی از اصحاب حضرت سیدالشهداء علیه السلام، بدان امید که به شفاعت ایشان، ما هم از اصحاب آخرین وصی و حجت الهی باشیم. جلسه ی چهل و ششم، بخش اول تا جلسه ی پنجاه، بخش دوم. حتما شنیدن فایل های صوتی به صورت کامل، سخت تر از شنیدن یا دیدن کلیپ های کوتاه است؛ اما ان شاء الله مطالب بیشتری را برای شنونده ی صبور آن به یادگار می گذارد. به لطف امام عصر علیه السلام. سپاس دار خواهم بود، این فایل ها را برای اقوام و دوستانتان نیز ارسال فرمائید؛ هر شخصی شنید و از روایات اهل بیت علیهم السلام بهره مند شد، شما هم مأجور خواهید بود. ان شاء الله 🌷👇🏻🌷👇🏻