🖌📍مصاحبه خبرنگار روزنامه مصری اخبار الیوم با شهید نواب صفوی دربهار ۱۳۳۲
🗒صفحه_۱
🎇در میان آن دیوارهای خراب، حیران و هراسان بودم. این چند دقیقه، چند ساعت بر من گذشت. در خلال آن صدای ضربان قلب خود را مانند آواز طبل میشنیدم! ناگهان در باز شد. قلبم یکدفعه فروریخت و به سرعت بر سرِ پا ایستادم. کسی که وارد اطاق شده بود، #نواب_صفوی بود. با قدمهای سریعی وارد اطاق گردید. به طوری که من در حال بلند شدن از زمین، نزدیک بود به او برخورد کنم!... دستهای لرزان خود را به سویش دراز کردم و میکوشیدم به قیافه خود که رنگپریده بود، حالت متبسمی بدهم.
🎇در بهار ۱۳۳۲
در اوج اختلافات شاه و مصدق از یک سو، و #مصدق و #آیت_الله_کاشانی از سوی دیگر، #نواب_صفوی، رهبر فداییان اسلام، به طور مخفیانه در تهران زندگی میکرد، روابطش با آیتالله کاشانی به سردی گراییده بود، و مصدق، نخستوزیر وقت نیز از ترور شدن توسط او هراس داشت.
🎇 در همین اثنا
خبرنگار روزنامه اخبارالیوم مصر به ایران آمد، او موفق شد در مدت حضورش با آیتالله کاشانی ملاقات کند، اما خیلی دوست داشت که حتما مصاحبهای هم با نواب صفوی داشته باشد،
اما نمیدانست نواب کجاست، چون او مخفی بود، دیگر کمکم داشت ناامید میشد که
یک روز صبح پاکت سربستهای به عنوان او در هتل فردوسی به دستش دادند. وقتی آن را باز کرد، نامهای به زبان فرانسه دید که در آن نوشته بود:
✉️«نواب صفوی، رهبر فداییان اسلام، فردا ساعت چهار بعدازظهر آماده ملاقات با شماست. نماینده او در ساعت سه و نیم به دنبال شما خواهد آمد.»
🎇 خبرنگار اخبارالیوم موضوع را با یک دوست ایرانی در میان گذاشت و نصیحت شنید که با این طرز مرموز و خطرناک به دیدار نوابصفوی نرود. اما کنجکاوی خبرنگاری نمیگذاشت که آرام بگیرد پس، دل به دریا زد. این خبرنگار مصری از سیر تا پیاز این ملاقاتش با نواب صفوی را
چند وقت بعد که نمیدانست از کجا جریان سر زبانها افتاده،
🖌برای روزنامه خوانندگان (سال سیزدهم، شماره ۷۶، بیستوسوم خرداد ۱۳۳۲) نوشت:
🔸فردا چند دقیقه مانده به سه ساعت بعدازظهر میخواستم از اطاقم در هتل فردوسی بیرون بیایم که ناگاه دستی به در اطاقم خورد. در را که باز کردم با جوانی مواجه شدم که لباس فرنگی سادهای در بر داشت ولی ریش گذاشته بود. خیلی خونسرد و آرام مینمود. با تبسمی به من سلام گفت و به زبان ایرانی که من هیچ نمیفهمیدم شروع به صحبت کرد ولی من در میان عبارات طولانی او فقط نام خود را تشخیص دادم!
🔸خواستم به زبان انگلیسی یا فرانسه با او صحبت کنم ولی او هیچیک از این زبانها را نمیدانست و من ناچار شدم با اشاره دست به سینه خود، به او بفهمانم آن کسی که میخواهد خودم هستم و پس از آن با اشارات سر و دست با هم صحبت میکردیم!
🔸او به من فهمانید که پشت سرش حرکت کنم مسافتی که از هتل فردوسی دور شد، یک تاکسی صدا زد و سوار شد و من هم در کنارش نشستم. خیلی سعی میکردم با اشاره سر و دست از او سوالاتی بکنم و بپرسم که «به کجا میرویم؟»، «دور است یا نزدیک؟»
و «هنگام ملاقات با رهبر فداییان اسلام چه مراسمی باید بجا آورد و طرز ملاقات با او چیست؟»
تنها جوابی که او به تمام این سوالات من میداد، خندههای آرام و تبسمهای اطمینانبخشی بود که هردم بر لب میراند و دیگر حتی یک کلمه هم به زبان فارسی نیز به زبان نمیآورد!👇
#فدائیان_اسلام
#شهید_سید_مجتبی_نواب_صفوی
@sayyedmojtabanavvabesafavi
https://eitaa.com/joinchat/3404988610C1629cb9d4a
ادامه 👇
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛
تاریخ شفاهی » عناوین تاریخ شفاهی
4⃣┄┄┅┅✿🍃🍃❀🍃❀🍃🍃✿┅┅┄┄
🗒برگی از خاطرات آیتالله خزعلی
♻️نقش شهید نواب صفوی در مبارزات اسلامی
من بر اين عقيدهام كه حركت اسلامى ما هم پايهگذارش مرحوم نوابصفوى بود. افرادى مانند ايشان و شهيد مدرس اين توفيق را به دست آوردند تا فكر خود را انتقال دهند. هر وقت امام(ره) از سيدحسن مدرس ياد مىكردند بهشدت تحت تأثير قرار مىگرفتند. اين افكار اسباب زحمت دربار پهلوى گرديد، گرچه براى مدتى پيام افرادى چون #نواب و #مدرس بىجواب ماند، اما هيچ گاه فراموش نگرديد.
#نواب_صفوى توانسته بود در دل دولت رعب و هراس بيفكند.
چند نفر از سران حكومت به دست فداييان از بين رفته بودند، به همين علت دستگاه پهلوى از دست اين افراد معدود به تنگى نفس مبتلا شده بود. شاه يكبار درصدد بود با نمايش قدرتى نواب را مرعوب كند. روزى شاه ايشان را احضار كرد.
در اطراف محل ملاقات عده زيادى نظامى مستقر شده بودند تا ديدن آنها نواب را تحت تأثير قرار دهد؛ اما نواب به اين نظامىها هيچ وقعى ننهاد و با ديدن شاه به او گفت اين ضعيفالرأىها را از خود دور كن. اين سخن در شاه تأثير فراوان نهاد.
شاه كه نقشه كشيده بود تا نواب را به لكنت بيندازد خود ضربه سختى خورد و براى نخستين بار ديد كه مردى در مقابلش قد علم كرده است.
#فدائیان_اسلام
#شهید_سید_مجتبی_نواب_صفوی
@sayyedmojtabanavvabesafavi