دوستان میتونید عکس های زیباتون از جشن امروز رو برای ما ارسال کنید
تا در کانال به اشتراک گذاشته شده و همه با هم در جشن میلاد دو نور غرق شادی و شعف بشیم 🎊🎊🦋🦋🎉🎉🎉
4_6026183229067762816.mp3
11.14M
🎤•|سیدرضانریمانۍ|•
🔊سرود_توی میخونه ی حضرت ساقی مطرب عشقمووترانه پردازم..؛💚✨•~
مداحی آنلاین - عزیز عالم اومده - بنی فاطمه.mp3
6.19M
🌸 #میلاد_پیامبر_اکرم(ص)
🌸 #میلاد_امام_جعفر_صادق(ع)
💐عزیز عالم اومده
💐شرف آدم اومده
🎤 #سید_مجید_بنی_فاطمه
👏 #سرود
🎈🎈🎈🎈🎈
سَلامٌ عليٰ آلِ يٰس ...
پدرمهربانم،
#مولاي_غريبم !
هر چند خیلی
گنهکار و روسیاهم!
هر چند خیلی
بنده ی خوبی نبودم
و اون جور که باید و شاید تغییر نکردم!
اما خوشحالم !
که غمم با غم شما بوده
و شادیم با شادی شما...
ان شاءالله
یه روز لبخندتون می بینیم
خیلی زود ...
روز انتقام...
#سلام_علی_آل_یاسین
ساعت به وقت #دعای هفتم صحیفه سجادیه
به نیت از بین رفتن تمام موانع ظهور، موفقیت همیشگی جبهه حق و سربلندی ایران قوی به زعامت آقاجانمون "امام خامنه ای" ✅🌺
رفع بیماری کرونا و شفای بیماران کرونایی 🌷🌷
"اللهم صل علی محمدوآل محمد و عجل فرجهم♡
صالحین تنها مسیر
🍃✨⚘🍃⚘﷽⚘🍃⚘✨ 📚 #نگاه_خدا 📝 #قسمت_هجدهم عاطی: چی شده باز - هیچی بابا... آها به خاطر هیچی منو کشوندی
🍃✨⚘🍃⚘﷽⚘🍃⚘✨
📚 #نگاه_خدا
📝 #قسمت_نوزدهم
رسیدیم بهشت زهرا ،اول رفتیم سر خاک مامان فاتحه ای خوندیم بعد رفتیم سمت گلزار ،راست میگفت عاطفه اینجا آدم حس خوبی پیدا میکنه نمیدونم برای چی ولی این حسو خیلی دوست داشتم عاطفه طبق معمول نشست کنار شهیدش و زیر لب زمزمه میکرد و گریه میکرد، منم رفتم یه دوری اون قسمت زدم و به سنگ قبر ها نگاه میکردم چقدر اینا جووون بودن ،چقدر سنشون کم بود
عاطفه: سارا بیا اینجا بشینیم
نزدیکی گلزار چند تا نیمکت بود رفتیم نشستیم
عاطی: خوب ،حالا شروع کن!
- از کجاش بگم ،من یه تصمیمی گرفتم
عاطی: چه تصمیمی
- اینکه با یکی ازدواج کنم صوری بعد که رفتیم اون ور از هم جدا شیم
عاطی: بسم الله ،سرت به جایی خورده احتمالا نه؟
- دیگه هیچ راهی نمیمونه برام
عاطی: دیونه شدی تو ،زندگیتون میخوای خراب کنی به خاطر اینکه میخوای بری اون ور درس بخونی ،،، واییی سارا این چه کاریه - من تصمیم خودمو گرفتم ،،موندن تو اینجا هم هیچ فایده ای نداره
عاطی: سارا جان ،قربونت برم چرا با آینده ات بازی میکنی - آینده، کدوم اینده ، من اصلا آینده ای دارم ؟
چپ و راست خاله زهرا و مادر جون دارن زنگ میزنن که راضیم کنن بابام ازدواج کنه حالا تو میگی آینده
عاطی: نمیدونم چی بگم بهت
- بگذریم حالا ،نمیخوام حال امروزم با این حرفا خراب بشه ،بگو ببینم برادر شوهر داری
عاطی: عمرن فکرشم نکن ،اون از این بچه مثبتای عالمه
- هیچی پس بدرد من نمیخوره
عاطی: الان همه پسرا میرن خاستگاری ،مال تو برعکسه تو داری میری خاستگاری
- اره دقیقا چقدرم کار سختیه
بعد از یه عالم صحبت کردن ،عاطفه رو بردم رسوندم دم خونشون خودمم رفتم خونه
رسیدم خونه ساعت ۸ بود بابا هنوز نیومده بود
رفتم اتاقم لباسمو عوض کردم و رفتم پایین که بابا در و باز کرد اومد داخل
چه حلال زاده
سلام بابا جون خسته نباشین؟
بابا رضا: سلام به روی ماهت ،بیا غذا رو بگیر تا من برم لباسامو عوض کنم بیام - چششششم
شامو که خوردیم میزو جمع کردم ،ظرفا رو شستم، داشتم میرفتم توی اتاقم که
بابا رضا: سارا جان بابا - جانم بابا
بابا رضا: خاله زهرا و مادر جون زنگ زدن گفتن از دیروز هر چی زنگ میزنن برات یا بر نمیداری یا خاموشی
- ببخشید بابا شارژ گوشیم تمام شده بود ،الان میرم زنگ میزنم
بابا رضا: اره بابا حتما زنگ بزن نگرانتن
- چشم
بابا : چشمت بی بلا....
ادامه دارد ....
🌾🌾🌷🌷
🍃✨⚘🍃⚘﷽⚘🍃⚘✨
📚 #نگاه_خدا
📝 #قسمت_بیستم
رفتم توی اتاقم شماره مادر جونو گرفتم
- الو مادر جون خوبین؟
مادرجون: واییی سارا مادر،ما که از دلشوره مردیم - ببخشید مادرجون گوشیم شارژش تمام شده بود یادم رفته بود بزنم به شارژ
مادر جون: دخترم چرا یه سر نمیزنی خونه ما ،از من دلخوری
- الهی فداتون بشم این چه حرفیه ،دانشگاه دارم بعد اینقدر خستم که جایی نمیرم اصلا
مادر جون: سارا جان فردا میتونی بیای خونمون - چیزی شده؟
مادر جون : نه مادر کارت دارم
- چشم شنبه بعد دانشگاه میام
مادر جون : قربونت برم پس منتظرتم - باشه ،به اقا جون سلام برسونین ،خداحافظ
وااییی میدونستم چیکارم داره ،باز میخوان همون حرفای قبلو بزنن فردا جمعه بود و دلم نمیخواست جایی برم ،تصمیم گرفتم یه کم اتاقمو تمیز کنم و دستی به خونه بکشم
بابای بیچارم هم هیچی نمیگفت بابت خونه
اینقدر تمیز کردن خونه سخت بود که بدون شام رفتم اتاقم خوابیدم
صبح به زور از خواب بیدار شدم که برم دانشگاه ،بلند شدم لباسامو پوشیدم مقنعه امو سر کردم رفتم پایین
یه لقمه واسه خودم درست کردم که تو راه بخورم به دانشگاه رسیدم ماشین و پارک کردم پیاده شدم وارد محوطه دانشگاه شدم احساس میکنم همه دارن منو زیر چشمی نگاه میکنن نمیدونستم چرا
یه دفعه دیدم یه دختری اومد جلوی من : سلام اسم من مرجانه - سلام درخدمتم ( مرجان ،همکلاسیم بود ولی اسمشو هنوز نمیدونستم ،من زیاد ازش خوشم نمیاومد،همیشه دورو بره یاسریه ،ظاهرش هم که ،یک کیلو مواد مالیده بود به صورتش ،مانتوش اینقدر تنگ بود و کوتاه بود نگاه همه رو به خودش جلب میکرد ،همیشه هم از حراست بهش گیر میدادن)
مرجان: چرا پویا دوروبرت میچرخه ؟
- هااا، پویا دیگه کیه؟
مرجان:خودتی دختر...
همونی که چند روز پیش داخل کافه اومد پیشت - آها یاسری و میگی،من اصلا نمیخوام سر به تنش باشه
مرجان : عکسایی رو که فرستادم دیدی
- تو فرستاده بودی؟
مرجان: اره ،قشنگ بودن نه؟
- به چه منظور این عکسارو برای من فرستادی؟
مرجان: هیچی همینجوری خواستم بدونی طرفت کیه - اول اینکه من خودم میدونم طرفم کیه ،دومم الان چرا تو اینقدر ناراحتی...
اصلا خودت تو عکس نبودی چرا؟
( همین لحظه یاسری وارد محوطه شد از کنارمون داشت رد میشد)
مرجان : سلام پویا جان خوبی
( یاسری هم بدون هیچ حرفی رفت) ...
ادامه دارد ....
🌾🌾🌷🌷
#سلام_امام_زمانم
عشق تو مهربان را باید بہ جان خریدن
باید براے یوسف از چاه دل بریدن
آقا بگو ڪجایے ما منتظر نشستیم
از تو بہ یڪ اشاره از ما بہ سر دویدن
#اللهم_عجلـــ_لولیڪ_الفرجـ 🤲🌷
حدیث ِ دل
کسی که ده مرتبه خدا را صدا کند ، یا الله بگوید
به او خطاب میشود،لبیک بنده ی من...
حاجتت را بخواه تا اجابتت کنم...🌱
_امام صادق(؏)_
همین قدر عاشقانه...❣
#راه_روشن
🌹پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمودند :
🔺مسلمانان با هم برادرند و هیچکس بر دیگری برتری ندارد، جز به تقوی.
📚 کنز العمال، جلد۱، صفحه ۱۴۹
#راه_روشن
🌹امام خمینی (ره):
🔺آنهایی که اسلام را خلاصه میکنند در اینکه بخورند و بخوابند و یک نمازی بخوانند و یکروزهای بگیرند و در گرفتاری این جامعه دخالت نکنند، حسب روایت رسول اکرم، اینها مسلم نیستند
#راه_روشن
🌹امام خامنهای:
🌹وحدت و اتحاد مسلمانها یک امر تاکتیکی نیست که بعضی خیال کنند حالا به خاطر شرائط خاصی ما بایستی باهمدیگر متحد باشیم، نه یک امر اصولی است. همافزایی مسلمانها لازم است؛ اگر مسلمانها متحد باشند همافزایی میکنند، همهشان قوی میشوند. اتحاد مسلمانان یک فریضهی قطعی قرآنی است.
۱۴۰۰/۰۸/۰۲
#حدیث
🌸رسول خدا صلیالله علیه و آله و سلم فرمود:
◽️ أصابَ المؤمنَ مِن نَصَبٍ و لا وَصَبٍ و لا حَزَنٍ حتّى الهَمُّ يُهِمُّهُ إلاّ كَفَّرَ اللّه ُ بهِ عَنهُ مِن سيّئاتِهِ
💎به انسان مؤمن، رنج و درد و اندوهی نرسد، مگر ان که خداوند به ان وسیله از گناهش چشم پوشد.
📘ابنشعبه حرّانی؛ تحفالعقول
✍ #جلسات_اخلاقی
🎧👆
✨ متن #حدیث:
۹۷ - عن ابى عبدالله عليه السلام قال : او حى الله عزوجل الى داود: ما اعتصم بى عبد من عبادى دون احد من خلقى عرفت ذلك من نيته ثم يكيده السماوات و الارض و من فيهن الا جعلت له المخرج من بينهن و ما اعتصم عبد من عبادى باحد من خلقى عرفت ذلك من نيته الا قطعت اسباب السماوات من يديه و اسخت الارض من تحته و لم ابال باى واد يهلك .
ترجمه :
۹۷ - امام صادق عليه السلام فرمود: خداوند عزوجل به سوى داود عليه السلام وحى فرستاد كه : هيچ بنده اى از بندگان من به من چنگ نزده است كه اين را از نيتش دانسته باشم سپس تمامى آسمانها و زمين و هر كه در آنهاست به مكر و كيد با او بپردازد، جز اينكه راه خروج از كيد و مكر آنها را برايش قرار مى دهم و هيچ بنده اى از بندگان من به يكى از مخلوق من چنگ نزده است كه اين را از نيت او دانسته باشم جزء اينكه همه وسيله هاى آسمانها را از پيش روى او قطع مى كنم و زمين را از زير پاى او فرو مى برم و باكى ندارم كه او در چه دره اى هلاك گردد.
📚 کتاب #جهاد_با_نفس