#شب_زیارت
خبری در دنیا نیست!
خیری هم از آن ندیدهام!
تنها دلخوشیمان؛
محبت حسین است!
ما از این دنیا...
چیزی نخواستیم؛
جز روضه!
و نَفَسکشیدن...
در هوای نوکری!
💢↶ اعمال پسندیده در #شـبجمعـه
↫◄ شب جمعه بسیار شب با فضیلتی است
که انشاءالله با دعا و نیایش و عبادت
به بهترین نحو سپری کنیم
☑️ با این اعمال مستحبه در شب جمعه
اقیانوس بیکرانی از فضائل و ثوابها را
در پرونده اعمال خود ثبت کنید ↯
❶ فرستادن هزار مرتبه #صلوات در شب جمعه
که در لوح نقرهای و با قلم طلایی ثبت میشود
شيخ طوسى فرموده در روز پنجشنبه
مستحب است فرستادن هزار صلوات
بر محمد و آل محمد و در آن بگويد:
《اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَ اَهْلِكْ عَدُوَّهُمْ مِنَ الْجِنِّ وَالْاِنْسِ مِنَ الْاَوَّلِينَ وَالْآخِرِينَ》
و گفتن اين صلوات صد مرتبه از بعد از عصر
پنجشنبه تا آخر روز جمعه فضيلت بسيار دارد
❷ شیخ طوسی فرمود كه در آخر روز پنجشنبه
#استغفار كردن استجاب فروان دارد
یکصد مرتبه《اَستَغفِرُلله رَبّی وَ اَتُوبُ اِلَیه》
و نيز شيخ فرموده:
مستحب است در آخر روز پنجشنبه
به اين صورت استغفار كنند
《اَسْتَغْفِرُ اللهَ الَّذِی لا اِلَهَ اِلّا هُوَ الْحَیُّ الْقَيُّومُ وَ اَتُوبُ اِلَيْهِ تَوْبَةَ عَبْدٍ خَاضِعٍ مِسْكِينٍ مُسْتَكِينٍ لا يَسْتَطِيعُ لِنَفْسِهِ صَرْفا وَلا عَدْلا وَلا نَفْعا وَلا ضَرّا وَلا حَيَاةً وَلا مَوْتاً وَلا نُشُورا وَ صَلَّى اللهُ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَ عِتْرَتِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ الْأَخْيَارِ الْاَبْرَارِ وَ سَلَّمَ تَسْلِيما》
❸ بسیار #تسبیحاتاربعه گفتن
همانا روایت شده که جمعه شبش نورانی است و روزش بسیار روشن پس بسیار بگوئید:
《سُبْحانَ اللهِ وَالْحَمْدُللهِ
وَ لا اِلهَ اِلاّ اللهُ وَاللهُ أکْبَرُ》
پاک و منزه است خداوند
و ستایش مختص خداست
و معبودی جز خدا نیست
و خداوند بزرگتر است
❹ خواندن دعای دائِمَ الْفَضْلِ ده مرتبه
در شب جمعه ثواب سه میلیون پاداش و حسنه
《يا دائِمَ الْفَضْلِ عَلَی الْبَريِّةِ
يا باسِطَ الْيَدَيْنِ بِالْعَطِيَّةِ
يا صاحِبَ الْمَواهِبِ السَّنِيَّةِ
صَلِّ عَلىٰ مُحَمِّدٍ وَ آلِهِ
خَيْرِ الْوَرى سَجِيَّةً
وَاغْفِرْلَنا يا ذَاالْعُلى فِى هذِهِ الْعَشِيَّةِ》
❺ دعای علامه مجلسی در شب جمعه
که ملائکه نتوانستند ثوابش را بنویسند
《اَلْحَمْدُلله مِنْ اَوَّلِ الدُّنْیا اِلی فَنائِها وَ مِنَ الآخِرَة اِلی بَقائِها اَلْحَمْدُاللهِ عَلی کُلِّ نِعْمَة اَسْتَغْفِرُالله مِنْ کُلِّ ذَنْبٍ وَ اَتُوبُ اِلَیْه وَ هُوَ اَرْحَمُ الرّاحِمینَ》
❻ از حضرت رسول صلی الله عليه و آله
منقول است که هر که هفت مرتبه اين دعا را در شب جمعه يا روز جمعه بخواند، اگر در آن شب يا آن روز بميرد داخل بهشت شود و دعا اين است:
《اَللَّهُمَّ أَنْتَ رَبِّی لا اِلَهَ اِلّا أَنْتَ خَلَقْتَنِی وَ اَنَا عَبْدُکَ وَابْنُ أَمَتِکَ وَ فِی قَبْضَتِکَ وَ نَاصِيَتِی بِيَدِکَ أَمْسَيْتُ عَلَی عَهْدِکَ وَ وَعْدِکَ مَا اسْتَطَعْتُ اَعُوذُ بِرِضَاکَ مِنْ شَرِّ مَا صَنَعْتُ اَبُوءُ بِنِعْمَتِکَ [بِعَمَلِی] وَ اَبُوءُ بِذَنْبِی [بِذُنُوبِی] فَاغْفِرْ لِی ذُنُوبِی اِنَّهُ لا يَغْفِرُ الذُّنُوبَ اِلّا اَنْتَ》
❼ سه مرتبه زیارت امام حسین علیهالسلام
《صَلَّی اللهُ عَلَیکَ یا اَباعَبدِالله》
که آیة الله به این جهت سفارش نموده که ثواب زیارت خداوند در عرش اعلی نوشته خواهد شد
❽ خواندن هزار مرتبه ذکر《لا اِلهَ اِلَّا الله》
تا از عذاب الهی در امان باشید
❾ طلب آمرزش و دعا در حق مؤمنان
در حق مؤمنان دعا بسیار كنید چنانچه از
حضرت زهرا سلام الله علیها روایت شده
اگر كسی برای ده نفر از برادران مؤمن
در گذشته خویش طلب آمرزش كند
بهشت بر او واجب شود.
❿ خواندن دعای کمیل
°❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀°
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شب_جمعه
✍️ تو پناهمی
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِكَ عَلَيْكَ مِنّى سَلامُ اللّهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَ بَقِىَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلاجَعَلَهُ اللّه ُآخِرَالْعَهْدِ مِنّى لِزِيارَتِكُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
📝 #یادمون_باشه
آدمای اَمــــــن ؛
گوشاشون نمیشنوه!
چشماشون نمیبینه!
حافظهشون ضعیفه، و چیزی یادشون نمیمونه..؛
البته فقـــط ضعفها و بدیهای دیگران،
و مسائل بیاهمیت و کمارزش پیرامونشون رو ...
بهتره بگیم ؛ آدمای اَمن ؛
پاسبانِ گوش و چشم و حافظهشون هستند؛
که مشغولِ دیگران نشه ... چرا؟
👈 تا ورودیهای قلبشون رو، برویِ چیزای لغو و کثیف ببندند، و برای رفت و آمد اهالیِ آسمان، خالی نگهش دارند!
🌛 #شب_بخیر
خدایا مرا از بند گناه نجاتم ده
فرازی از #دعای_کمیل
🔸خدایا بیامرز مرا که من محتاجم ...
🔸و نجات ده مرا که از اسارت همراهی با انواع گناه نجات یابم
الهی العفو...
•┈┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈•
صالحین تنها مسیر
"رمان #پلاک_پنهان #قسمت2⃣4⃣ روبه پرستار گفت: ــ براش پتو بیارید،نمیبینید سردشه ــ قربان،دوتا پت
"رمان#پلاک-پنهان
قسمت3⃣4⃣
تا رسیدن به اتاق امیرعلی کلی به سهرابی و بشیری بد و بیراه گفت،امیرعلی با دیدن کمیل از جایش بلند شد:
ــ چی شد کمیل؟حالشون بهتره؟
ــ خوبه،امیرعلی حکم دستگیری رضایی کی میاد؟
ــ شب میرسه دستمون،صبح هم میریم میاریمش
ــ دیره،خیلی دیره،پیگیر باش زودتر حکمو بفرستن برامون
ــ اخه
ــ امیرعلی کاری که گفتمو انجام بده
ــ نباید عجله کنیم کمیل،باید کمی صبر کنیم
ــ از کدوم صبر حرف میزنی امیرعلی؟سمانه حالش بده؟داغونه؟میفهمی اینو
با صدای عصبی غرید:
ــ نه نمیفهمی این حالشو وَاِلا حرف از صبر نمیزدی
با خودش عهد بسته بود ،که تا آخر هفته سمانه را از اینجا بیرون ببرد ،حالا به هر صورتی،فقط نباید سمانه اینجا ماندنی شود.
امیرعلی انقدر خیره کمیل بود که متوجه خروج او نشد ،با صدای بسته شدن در به خودش آمد.
از حرف ها و صدای بلند کمیل دلخور نشده بود، چون خودش هم می دانست ،که کمیل در شرایط بدی است،مخصوصا اینکه به سمانه هم علاقه داشت،امروزانقدر حالش بد بود ،که به جای اینکه خانم حسینی بگوید،سمانه می گفت،و این برای کمیل حساس نشانه ی آشفتگی و مشغول بود ذهنش بود.
هیچوقت یادش نمی رفت،آن چند روز را که سمیه خانم کمیل رامجبور به
خواستگاری از سمانه کرده بود،با اینکه کمیل آرزویش بود اما به خاطر خطرات کارش قبول نکرد و چقدر سخت گذشته بود آن چند روز بر رفقیش.
سریع به سمت تلفن رفت و باهماهمنگیهای زیاد،بلاخره توانست حکم دستگیری رویارضایی را تا عصر آماده کند
کمیل منتظر در اتاقش نشسته بود،یک ساعت از رفتن امیرعلی و بصیری که، برای دستگیری رضایی،رفته بودند،می گذشت.
با صدای در سریع از جایش بلند شد،امیرعلی وارد اتاق شد و گفت:
ــ سلام،رضایی رو آوردیم،الان اتاق بازجوییه
ــ سلام،چته نفس نفس میزنی
امیرعلی نفس عمیقی کشید!
ــ فهمید از کجا اومدیم پا به فرار گذاشت،فک کنم یک ساعتی فقط میدویدیم تا گرفتیمش
ــ پس از چیزی ترسیده که فرار کرده
ــ آره
ــ باشه تو بشین نفسی تازه کن تا من برم اتاق بازجویی
امیرعلی سری تکان داد و خودش را روی صندلی پرت کرد.
کمیل پوشه به دست سریع خودش را به اتاق بازجویی رساند،
پس از ورود اشاره ای به احمدی کرد تا شنود و دوربین را فعال کند،خودش هم آرام به سمت میز رفت و روی صندلی نشست،رویا سرش را بالا آورد و با دیدن کمیل شوکه به او خیره شد.
کمیل به چهره ی ترسان و شوکه ی رویا نگاهی انداخت،او هم از شدت دویدن نفس نفس می زد.
ــ رویا رضایی،۲۸سال،فوق لیسانس کامپیوتر،دو سالی آمریکا زندگی می کردید و بعد از ازدواج یعنی سه سال پیش به ایران برگشتید،همسرتون به دلیل بیماری سرطان فوت میکنن و الان تنها زندگی میکنید.
نیم نگاهی به او انداخت و گفت:
ــ درست گفتم؟؟
🌹نویسنده:فاطمه_امیری
ادامه رمان
"رمان #پلاک_پنهان
قسمت4⃣4⃣
رویا ترسیده بود باورش نمی شد دستگیر شده بود.
ــ چرا گفته بودید بشیری رو ندیدید؟؟
ــ م .. من ندیدم
کمیل با اخم و صدای عصبی گفت:
ــ دروغ نگید،شما هم دیدین هم باهاشون بحث کردید
عکس ها را از پوشه بیرون آورد و روبه روی رویا گذاشت.
ــ این مگه شما نیستید؟؟
کمیل از سکوت و شوکه شدن رویا استفاده کرد و دوباره او را مخاطب قرار داد؛
ــ چرا به خانم حسینی گفتی که بیاد کامپیوترو درست کنه ،با اینکه شما خودتون
رشته اتون کامپیوتر بوده،و مشکل سیستم هم چیز دشواری نبوده
رویا دیگر نمی دانست چه بگوید،تا می خواست از خودش دفاع کند،کمیل مسئله دیگری را بیان می کرد،و او زیر رگبار سئوال ها کم اورده بود.
ــ چرا اون روز گفتید سیستم شما خرابه،اما سیستم شما روشن بود و به اینترنت وصل بود.من میخوام جواب همه ی این سوال هارو بدونم،منتظر جوابم.
کمیل می دانست رویا ترسیده و مردد هست،پس تیر خلاص را زد و با پوزخند گفت:
ــ میدونید،با این سکوتتون فقط خودتونو بدبخت میکنید،ما سهرابی رو گرفتیم
رویا با چشمان گرد شده از تعجب به کمیل خیره شد و با صدای لرزانش گفت:
ــ چی؟
ــ آره گرفتیمش،اعتراف کرد،گفت کشوندن رویا به اونجا نقشه ی شما بوده،و همه فعالیتایی که توی دانشگاه انجام می شد،با برنامه ریزی شما انجام می شده،و طبق مدارکی که داریم همه ی حرف هاشون صحت داره،پس جایی برای انکار نمیمونه.
رویا از عصبانیت دستانش به لرزش افتاده بودند،احساس می کرد سرش داغ شده و هر آن ممکن است مواد مذاب از سرش فوران شود،فکر اینکه دوباره از مهیار رو دست خورده بود داغونش می کرد،چشمانش را محکم بر روی هم فشردکه باعث
جاری شدن اشکانش بر روی گونه های سردش شد،با صدای بغض داری گفت:
ــ همه چیز از اون روز شروع شد
ــ کدوم روز
ــ برای بیماری کاوه همسرم رفته بودیم آمریکا،البته دکترا گفتن که باید بریم،چند روز همسرم زیر نظر دکترا بود حالش بهتر شده بود،اما هزینه های اونجا خیلی بالا بودند و هنوز درمان کاوه تموم نشده بود ،پول ماهم ته کشیده بود،کسی هم نبود که کمکمون کنه،کاوه گفت برگردیم اما قبول نکردم حالش داشت تازه خوب می شد نمیتونستم بیخیال بشم.
دستی به صورتش کشید و اشک هایی که با یادآوری کاوه بر روی گونه هایش روانه شده بودن را پاک کرد و ادامه داد:
ــ با مهیار،همون سهرابی تو بیمارستان آشنا شدیم،فهمید ایرانی هستم کنارم
نشست و شروع کرد حرف زدن،من اونموقع خیلی نیاز داشتم که با کسی حرف بزنم برای همین سفره ی دلمو براش باز کردم،اونم بعد کلی دلداری شمارمو گرفت و گفت کمکم میکنه،بعد از چند روز بهم زنگ زد و یک جایی قرار گذاشت،اون روز دیگه واقعا پولی برام نمونده بود و دیگه تصمیم گرفته بودیم برگردیم که مهیار گفت او پول
های درمان همسرمو میده اما در عوض باید براش کار کنم.اونم پرداخت کرد و کاوه دوباره درمانشو ادامه داد.
ــ اون موقع نپرسیدید کار چی هست،همسرتون نپرسید پول از کجاست؟
🌹نویسنده:فاطمه-امیری
ادامه دارد ...
السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَلَمُ الْمَنْصُوبُ وَ الْعِلْمُ الْمَصْبُوبُ
سلام بر تمامی رأفت
سلام بر انتهای مهربانی
سلام بر پاره ی تن رسول خدا
#سلام_امام_زمانم
🏅شرفش مال مادر است
🔻امام خمینی: اگر این بچهاى که شما تربیت کردید یک تربیت صحیح باشد و آن وقت آن بچه در رأس جامعه واقع بشود، یک ملت را سعادتمند مىکند؛ و آن شرفش مال شماست؛ یعنى شما این سعادت را براى یک ملت بیمه کردید.
#قدرت_و_شکوه_زن
15.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴چینش تاریخی نشست پوتین در مقابل اقتدار ایران
پاسخ به تمام شبهات مجازی که دنبال کم اهمیت نشان دادن مانور اقتدار ایران هستند.
#انتشارحداکثری
✅با بدون سانسور متفاوت بیاندیشید👇
http://eitaa.com/joinchat/404946944Ceab6f2b794
یا مهدی فاطمه عجل الله
جمعه را سرمه کشیدیم، مگر برگردی!
با همان سیصد و دلتنگ نفر برگردی!
زندگی نیست ،ممات است تو را کم دارد!
دیدنت ارزش آواره شدن هم دارد!
از دل تنگ من ،آیا خبری هم داری؟
آشنا، پشت سرت مختصری هم داری
به نظر میرسد این فاصله ها کم شدنی ست!
غیرممکن ترازاینخواستههاهم شدنی ست!
دارد از جاده صدای جرسی می آید!
مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید!
منجی ما به خداوند قسم آمدنی ست!
یوسف گم شده اهل حرم آمدنی ست!
امروز خالصانه صلواتهامون را به
نیت سلامتی و ظهور مولایمان
با دونه دونه های تسبیح میفرستیم
اللهمعجللولیڪالفرج🤲
4_5996662054826544754.mp3
11.7M
#انسان_شناسی ۵
#استاد_شجاعی
#شهید_بهشتی
⚡️مگر نمیگویند اصلیترین کلید حل تمام مشکلات انسان،
خودشناسیست؟
پس چرا بسیاری از ما، هرچه برای فراگیری این مباحث، وقت میگذاریم، باز هم تغییر قابل توجهی در زندگیمان احساس نمیکنیم؟! ✘
چرا حال دل خودمان، آن روزها که بسیار کمتر خود را میشناختیم، بارها بهتر از امروز بود؟! ✘
@Ostad_Shojae
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 گوشههایی از دیدار صمیمی مسلمانان روسیه با آیتالله رئیسی در مسجد جامع مسکو
🔹سلام ما را به اقای خامنه ای برسانید🔹
#نجوای_جمعه
✍️سلام بر تو ای حجّت خدا در زمینش، سلام بر تو ای دیده خدا در میان مخلوقاتش، سلام بر تو ای نور خدا که رهجویان به آن نور ره مییابند و به آن نور از مؤمنان اندوه و غم زدوده میشود، سلام بر تو ای پاکنهاد و ای هراسان از آشوب دوران، سلام بر تو ای همراه خیرخواه، سلام بر تو ای کشتی نجات، سلام بر تو ای چشمه حیات، سلام بر تو، درود خدا بر تو و بر خاندان پاکیزه و پاکت، سلام بر تو، خدا در تحقق وعدهای که به تو داده از نصرت و ظهور امرت شتاب کند، سلام بر تو ای مولای من، من دلبسته به تو و آگاه به مقام و موقعیت دنیا و آخرت توأم و به دوستی تو و خاندانت بهسوی خدا تقرّب میجویم و ظهور تو و ظهور حق را به دست تو انتظارمیکشم؛از خدا درخواست میکنم بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستد و مرا از منتظران و پیروان و یاوران تو در برابر دشمنانت و از شهیدان پیش رویت، در شمار شیفتگانت قرار دهد، ای سرور من، ای صاحب زمان، درودهای خدا بر تو و بر خاندانت، امروز روز جمعه و روز توست، روزی که ظهورت و گشایش کار اهل ایمان به دستت در آن روز و کشتن کافران به سلاحت امید میرود و من ای آقای من در این روز میهمان و پناهنده به توأم و تو ای مولای من بزرگواری از فرزندان بزرگواران و از سوی خدا به پذیرایی و پناهدهی مأموری، پس مرا پذیرا باش و پناه ده، درودهای خدا بر تو و خاندان پاکیزهات. بر تو نازل مىشوم هرکجا که راحلهام روى آورد و مرا وارد نماید.و میهمان تو هستم در هرکجا که باشم از شهرها.