eitaa logo
🌴سنگر عشق🌴
324 دنبال‌کننده
19.3هزار عکس
8هزار ویدیو
67 فایل
┄──┅┅═🔶═┅┅──┄ ﷽ باسلام و عرض خوش آمد حق او با گریهِ تنها نمیگردد ادا ... #شهدا_آماده_ایم آدرس کانال 👇👇👇 https://eitaa.com/saangareshgh ارتباط با ما 👈 @SeyedAli75 ┄──┅┅═🔶═┅┅──┄
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5960806959169932304.mp3
2.79M
...وتمام این شهر پُر است ازغربت و اضطرارتو! این را از ناآرامی هایی میتوان فهمید؛  که تمامِ زمیـ🌎ـن رااحاطه کرده است! نمیدانم؛ کِی،روزگار غربتت تمام میشود؟ صلے‌الله‌علیڪ‌یا‌اباعبدللھ الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلفــَرَج بحق‌ حضࢪٺ‌زینب‌ڪبرۍسلام‌الله‌علیها‌ 🌴🕯🥀🕯🌴
4_6019605383574719047.mp3
6.76M
اجر و پاداش سربازی در رکاب امام زمان علیه السلام 🎙 صلے‌الله‌علیڪ‌یا‌اباعبدللھ الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلفــَرَج بحق‌ حضࢪٺ‌زینب‌ڪبرۍسلام‌الله‌علیها‌ 🌴🕯🥀🕯🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
13.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
◾️میدونم بَدَم امّا آقا... تو دُعا کنی من خوب میشم (عج)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بنام خدا سلام                                               اللهم عجل لولیک الفرج                      یکی از دوستام تعریف میکرد : روزهای اول جنگ مجروح بودم که اسیرم کردند . منو به بیمارستان شهر خانقین بردند اونجا لباسای دیگه ای  تنم کردم و خودمو سرباز معرفی کردم. از اونجا به استخبارات بغداد انتقالم دادند . 17 ، 18 نفر دیگر هم اونجا بودند . بعضیها رو می شناختم ، از سپاه قصرشیرین بودند همگی وانمود میکردند که همدیگه رو نمی شناسند . ناگهان درباز شد و افسر بعثی با یه مامور اطلاعاتی و یه وطن فروش ایرانی اومدند تو .سکوت وحشت باری تو اتاق حاکم شده بود . افسر عراقی اسامی اسرا رو از رو  کاغذی که تو دستش بود می خوند و اون وطن فروش شناسایی میکرد وهمه رو پاسدار معرفی کرد . مامور اطلاعاتی لحظه ای درنگ کرد و پرسید : شما همه پاسدارید ؟. گفتیم : نه "جندی مکلف " (سرباز) . گفت : به سرباز احتیاج نداریم اونارو می کشیم ، اما پاسدارهارو نگه می داریم تا با افسرای اسیر خودمون مبادله کنیم . اون خیلی حیله گر بود می خواست بچه های سپاه رو شناسایی کنه و گیر بندازه . اونا گفتند : پنج دقیقه بهتون مهلت میدیم تا هرکی پاسداره خودشو معرفی کنه واز مرگ نجات پیدا کنه وگرنه تموم سربازا  رو طبق دستور می کشیم . بعد رقتند ودرو بستند . قلب اتاق مضطربانه می تپید هر کی زیر لب می گفت :  "یا امام زمان به فریادمون برس " پنج دقیقه چه زود گذشت ! در با صدای وحشتناکی باز شد وافسر عراقی با سه نفر مسلح اومد تو اتاق  و گفت : "هرکی پاسداره خودشو معرفی کنه " ! کسی حرفی نزد بار دوم تکرار کردو بازم سکوت ما . برای بار سوم  قریاد زد و بازم کسی جوابشو نداد . گفت : "پس همه ی شما سربازید "؟  افسر بعثی یکی از دوستان را که محاسنی سیاه و قامت استوارتری نسبت به دیگران داشت از جا بلند کردو گفت : تو سربازی یا پاسدار؟ او جواب داد : " سرباز "  افسر بعثی سلاح کمری اش رو بر شقیقه او ن گذاشت و رو به جمع کرد و گفت : " ببینید این سرباز ه و ما به سرباز نیاز نداریم "  ودر کمال قساوت ،  ماشه رو چکوند . پیکر اون دلاور در مقابل چشمامون چرخی خورد و رو زمین افتاد و روح مطهرش به اسمون پرواز کرد . صدای قاتل دوباره بلند شد : "یه دقیقه فرصت دارید تا خودتونو معرفی کنید ."! دوباره سکوت حاکم شد ، اما این بار آرامشی بر دل  همه ی بچه ها سیطره یافت . همه بدون هماهنگی تصمیم گرفتند  که به افس بعثی " نه " بگند . افسر بعثی با خشم و غضب داد زد : " هرکی پاسداره بلند شه و اون طرف بشینه و سربازا بمونند و اماده کشته شدن باشن . هیچ کس تکو ن نخورد همه موندیم و سکوت کردیم . قاتل کینه توز برلبه پرتگاه شکست ایستاده بود لحظه ای به فکر فرو رفت . بعد دستور داد جسد مطهر  اون شهید را از اتاق ببرند بیرون . خودش هم رفت . راوی آزاده سیامک عطایی . این خاطره رو می تونید در کتاب شهدای غریب بخونید . "نکته ای از این حقیر  " همانطور که در خاطرات قبلی عرض کردم عراقیها تو جبهه موقع اسارت بچه ها و در اردوگاه در پی شناسایی پاسدارها بودند بچه های سپاه هم خودشونو بسیجی یا سرباز ارتش معرفی میکردند . سال گذشته در موزه دفاع مقدس کرمان سندی مشاهده کردم که نامه ای بود که در زمان جنگ از فرماندهی عراق به کلیه نیروهای مستقر در جبهه ارسال شده بود . و دستور داده بودند چنانچه پاسداری را اسیر کردید بعد از تخلیه اطلاعاتی با آنها همانند جنایتکاران جنگی برخورد کنید .....  یادمه سال 1361 وقتی بردنمون اردوگاه موصل یک بچه های قدیمی تعریف می کردند .یه وطن فروش چهار نفر از بچه های سپاه رو لو داد وعراقیها آنها را بردند و دیگرخبری  از آنها نداریم .   شادی ارواح مطهر شهدا ؛ امام شهدا ؛سید آزادگان شهید حاج سید علی اکبر ابوترابی ؛ سردار دلها شهید حاج قاسم سلیمانی ؛  اموات و گذشتگانمون  الفاتحه مع الصلوات