eitaa logo
🌴سنگر عشق🌴
307 دنبال‌کننده
21.1هزار عکس
8.9هزار ویدیو
71 فایل
┄──┅┅═🔶═┅┅──┄ ﷽ باسلام و عرض خوش آمد حق او با گریهِ تنها نمیگردد ادا ... #شهدا_آماده_ایم آدرس کانال 👇👇👇 https://eitaa.com/saangareshgh ارتباط با ما 👈 @SeyedAli75 ┄──┅┅═🔶═┅┅──┄
مشاهده در ایتا
دانلود
#انتشار انار خوری فرمانده😊 #شهید_احمد_کاظمی #یلدای_شهدایی
#انتشار انار خوری فرمانده😊 #شهید_احمد_کاظمی #یلدای_شهدایی
#کلام_شهید ☘امروز زیر پرچم حضرت آیت‌الله العظمی ‌خامنه‌ای داریم این لشکر و این سپاه و این سازمان رو اداره می‌کنیم که تحویل بدیم به حضرت مهدی عج ... #شهید_احمد_کاظمی 🌷
#وصیت‌نامه خداوندا! باتمام وجود #درک کردم عشقـ❤️ واقعی✨ تویی و عشق #شهادت بهترین👌 راه برای دست یافتن به این #عشق! #شهید_احمد_کاظمی 💞 سنگر عشق http://eitaa.com/joinchat/1940389899Ccfe69b9c58
🔰 | 🔻 بساط چایی ؛ بهانه‌ ای بود .... برای یک دورهمی ساده باصفا و لذت بخش ... ~ رزمندگان لشکر۸ نجف‌ @saangareshgh 🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
🌹 شهید احمد کاظمی 🔸 ما اهل اینجا نیستیم ما اهل جای دیگر هستیم باید برای اونجا خیلی ما تلاش بکنیم ، ما یک صف بزرگی جلومون وایسادن ماها رو تحویل می‌گیرن اون صف رو ما کاری نکنیم رو برگردونه از ما ، دلها رو بسپارید به خدای متعال متوسل بشید به ائمه اطهار در راس اونها امام حسین شهید عزیز ، پرچم دار این حرکته ما و افتخار بکنیم که ما سربازان فرزند او حضرت مهدی (عج) هستیم و امروز زیر پرچم حضرت ایت الله العظمی‌خامنه ای داریم این لشکر و این سپاه و این سازمان رو اداره می‌کنیم که تحویل بدیم به حضرت مهدی (عج) .
هیچ وقت دین خدا رو، دستور خدا رو، وظایف شرعیتون رو با هیچ چیزی معامله نکنید. 🕊🌹
3.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🩸دوست دارم زمانی شهید شوم که خبری از شهادت نیست ... 🔹 تصاویری از آخرین لحاظات سقوط هواپیمای شهید احمد کاظمی 🌷یاد و خاطره والامقام ◇ سردار سرلشكر پاسدار احمد كاظمی ◇ ‌سردار سرتيپ پاسدار سعيد مهتدی جعفری ◇ ‌سردار سرتيپ پاسدار سعيد سليمانی ◇ ‌سردار سرتيپ پاسدار نبی الله شاه‌مرادی ◇ ‌سردار سرتيپ پاسدار خلبان عباس كربندی مجرد ◇ ‌سردار سرتيپ پاسدار غلامرضا يزدانی ◇ ‌سردار سرتيپ پاسدار صفدر رشادی ◇ ‌سردار سرتيپ پاسدار خلبان احمد الهامی نژاد ◇ ‌سردار سرتيپ دوم پاسدار حميد آذين‌پور ◇ سرهنگ پاسدار مرتضی بصيری ◇ ‌برادر پاسدار محسن اسدی
📌 ماجرای پیام تولد پسر شهید کاظمی از پشت بیسیم 🔹️ در عملیـات کـربلای ۵ به مـا اطلاع دادنـد، حـاج احمـد کـاظـمی پسـردار شـده است و از قبل هم گفته بود اسـمش را "محـمـد" بگذارند. ◇ وقتی پشت بیسیم به او گفتم که: «خـدای متـعال به تو هدیـه ای داده»؛ ابتدا فکر کرد رزمندگان به پیروزی خاصی دست پیـدا کرده اند. ◇ ولی وقتی به او گفتم پسردار شدی ابتدا خیلی خوشـحال شد، اما بعداز چند ثانیه مکثی کرد و گفت: «بگذارید بعـداز عملـیات صحبت می کنیم.» ◇ من فکر میکنم؛ او یک جهــاد نفسی انجام داد برای جلوگیری از تاثیر این خبر بر روحیه خودش هنگام رزم. ◽راوی: محسن رضایی 📚 «پــرواز در پــرواز» زندگیـنامه و خـاطـرات
🌊 حاجی حواسش به همه چیز بود؛ ازمحتوای سخنرانی و مداحی‌ها و نماز جماعت‌های ظهر عاشورا و تاسوعا گرفته، تا گذاشتن چند نفر مأمور جهت جفت کردن کفش‌های عزاداران و گرفتن اسفند دم در و دقت در توزیع صبحانه و غذا ی ظهر عاشورا و تاسوعا که به بهترین شکل انجام شوند. ✅ برگزاری هیأت و مراسم عزاداری در دهه اول محرم، برایش از اهم واجبات به شمار می‌آمد و سنگ تمام می‌گذاشت، اما کیفیت اجرای آن برایش خیلی مهم‌ تر بود. طوریکه می‌توان ازهیأت عاشقان ثارالله(ع)،لشکر۸ نجف اشرف،به‌ عنوان یک الگوی نمونه عزاداری نام برد. از چند وقت پیش بزرگ ‌ترها و معتمدین خود را در لشکر خبر می‌کرد؛ چندتا بسیجی و یکی، دوتا پیر غلام امام حسین (ع). بعدهم تقسیم کار می‌کرد. حاج حسین، حاج عباس، سیدناصر، حاج فاضل، حاج رضا ،حاج غلام‌علی، حاج‌آقا جنتیان، برادر احمدپور و بسیجی‌ها، هرکدام براساس تخصص و توانشان، مسئولیتی را برعهده می‌گرفتند. آن‌ها هم حاجی را خوب می‌شناختند؛ باوجود اخلاص و صبر، اما جدی، منظم و ریزبین. 🔷 اول کار تذکرات را می‌داد، سخنران و تک‌ تک موضوعات و مطالب قابل بحث برایش خیلی مهم بود و می‌گفت : 🔴 انقلاب ما بر گرفته از قیام امام حسین (ع) و همین مراسم‌ها بود و تداوم آن هم منوط به آن است؛ پس باید محتوای این مراسم‌ها قوی باشد. 🍃🌸 🌹 : ۱۳۳۷، نجف آباد - اصفهان :۱۹دی ۱۳۸۴، ارومیه
📌سوار بر بال ملائک... 🔸شهید احمد کاظمی مى گفت:شهید حسین خرازی پیشم آمد و گفت: من در این عملیات شهید مى شوم. 🔹گفتم: از کجا مى دانى؟ مگر علم غیب داری؟گفت: نه، ولی مطمئنم ▪️چند عملیات قبل، یک خمپاره کنار من خورد، به آسمان رفتم فرشته ای دیدم که اسمهای شهدا را مى نويسد تمام اسم ها را مى خواند و مى گفت وارد شوید. ▫️به من رسید، گفت: حاضری شهید بشی و بهشت بری؟یه لحظه زمین را دیدم گفتم: یک بار دیگر برگردم بچه و همسرم را ببینم، خوب مى شود. 🔻تا این در ذهنم آمد زمین خوردم چشم باز کردم دیدم دستم قطع شده، بیمارستانم اما دیگر وابستگی ندارم اگر بالا بروم به زمین نگاه نمى كنم...