🔸در ایست بازرسیهایی که برگزار میکردیم خیلی خوش رو، خوش خنده😍 و مهربان بود.
🔹از هر کدام از رفقایش👥 بپرسید، اولین نکته ای که از این #شهید به یادشان می آید #لبخندی بود که همیشه بر صورتش حک شده بود و رنگ وبوی شهدا🌷 را داشت.
🔸در برنامه های ایست و بازرسی ای که در #اسلامشهر می گذاشتیم. وقتی مجرم یا متهمی را دستگیر میکردیم به هیچ وجه اهانت نمیکرد❌ و میگفت #وظیفه ماست با برخورد مناسب این ها را اصلاح کنیم.
#شهید_هادی_شجاع🌷
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
وَهَب زمان🕊
🌷شهید هادی شجاع
تاریخ تولد: ۲۳ / ۸ / ۱۳۶۸
تاریخ شهادت: ۲۸ / ۷ / ۱۳۹۴
محل تولد: تهران
محل شهادت :سوریه
🌷مادر شهید← هادی ۹ ساله بود. یک روز وقتی آمد خانه، کاپشنش را درآورد، قوطی تیلههایش را توی کمد گذاشت و گفت: از این به بعد دیگه نمیرم کوچه.🥀 گفتم چی شده هادی جانم؟ گفت: تیلهبازی و الک، دولک دیگه بهم حال نمیده. میخوام از این به بعد بچه مثبت بشم. میخوام برم بسیج و بسیجی بشم.»🌙 در سال ۱۳۸۹ وارد دانشگاه دامغان شد و در رشته معماری به تحصیل پرداخت.🌱سال 91 به زیارت خانه خدا در مکه مشرف شد. یک شب در خواب دید که خداوند برگه شهادت را به دستش داد.🌙با آغاز درگیریهای گروههای تروریستی عازم سوریه شد آن هم درست ۱۰ روز پس از دامادیاش! 💍همسر شهید← آخرین بار که در شهرمان شهید آوردند، رو کردند به من و گفتند:«فاطمه جان! شهید بعدی إن شاءالله خودمم»🕊 همان موقع فهیمدم که ایشان را از دست میدهم.🥀همان هم شد و شهید بعدی آقا هادی شجاع بود.🌙همیشه میگفتند که من به سوریه میروم و سعی میکردند ما را آماده کنند. ده روز بعد از عروسی💍به سوریه رفتند،🕊یعنی ۵ مهر ۱۳۹۴ عروسی کردیم و ایشان ۱۵ مهر عازم جهاد شدند.🌙ایشان تکتیرانداز ماهری بود که به گفته همرزمانش حتی یکی از گلولههایش خطا نمیرفت.💥عاقبت ۲۸ مهر ۱۳۹۴ در سن ۲۶ سالگی به شهادت رسید🥀تا تاریخ خونبار عاشورا ، وَهبی دیگر در خود ببیند.🕊🕋
نکته: برادر شهید هادی شجاع، مرحوم کربلایی حامد شجاع هم تازه داماد بود که چند سال بعد از شهادت هادی ایشان هم دار فانی را وداع گفت و به برادرش پیوست🥀
#شهید_هادی_شجاع
#شادی_روح_پاکش_صلوات💙🌷