eitaa logo
ارشيو ،زندگينامه شهداي نيرو ويژه صابرين
76 دنبال‌کننده
204 عکس
38 ویدیو
10 فایل
ارتباط @Hamadani_52
مشاهده در ایتا
دانلود
┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾••┈ 🌹•°°•.🇮🇷 { یادگاه شهدای} 🚩صابرین🚩 🕊🌹 ۵ 🍃برگه به خدمت روح‌الله وقتی رسید که در بیمارستان به دلیل عمل جراحی بستری بود. بعد از بهبودی، وسایلش را جمع کرد و به اسم اینکه محل خدمتش است، راهی آنجا شد. بعد از عزیمت روح‌الله، ماموران دولتی چندین‌بار به در خانه ما آمدند و گفتند: چرا پسرتان برای گذراندن دوره سربازی حاضر نمی‌شود؟! سردرگم مانده بودیم، روح‌الله که رفته، پس چرا این‌ها به در خانه ما می‌آیند و می‌گویند سرباز فراری است؛ تا اینکه بعدها فهمیدیم به ‌جای ارتش که یگان اعزامی پسرم بوده، به ملحق شده است. ✨✨✨🍃💦🌹 🍃مدت‌ها گذشت تا اینکه روزی روح‌الله تماس گرفت و از من خواست تا به گروه صابرین بپیوندد که به گفته پسرم اسیری و داشت و خدمت کردن در آنجا آسان نبود. من رضایت خودم را در گرو رضایت خدا و خود روح‌الله دانستم و سعی کردم حالا که چنین تصمیمی گرفته، به پسرم روحیه بدهم. با گوشه چادر شبش، گوشه چشمش را به آرامی پاک کرده، ادامه می‌دهد: از پشت گوشی را می‌شنیدم که به دوستانش می‌گفت: دیدید مادر من می‌دهد! 🍃مادر ادامه می دهد: پدرش سر نماز بود، روح الله منتظر ماند تا پدرش را هم بگیرد که گرفت. هشت ماه در آموزش‌های سخت دید. برادر روح‌الله با ایما و اشاره و گاهی کلامی مادرش را راهنمایی می‌کند. 🍃چند ماهی از وی خبر نداشتیم تا اینکه خودش تماس گرفت و گفت: جای هستم که نمی توانم بگویم، ولی همین حد بدانید که حالم است. بعد از ماه‌ها که روح‌الله به خانه برگشت متوجه شدیم چند روزی در بیمارستان یزد به دلیل زخمی شدن، بستری بوده است. 🌹روح الله ⏮ادامه دارد،،،