eitaa logo
🌷لاله‌های بهشتی🌷
968 دنبال‌کننده
12.4هزار عکس
5.2هزار ویدیو
216 فایل
مجموعه‌ای از زندگینامه، وصیتنامه، خاطرات و عکسهای شهدا قصه کتابهای شهدایی امثال دخترشینا، من‌میترانیستم و..... احادیث، ادعیه و نکات ناب معنوی @sabbarenshakoor ارتباط با مدیر اینستا، تلگرام و... @sabbaren_shakoor
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•┈┄┅═✧❁🌷 *﷽* 🌷❁✧═┅┄┈• امروز ۲۵ اسفند ۱۴۰۱ شهید علی پورعلی (استان تهران، شهرستان ری) (۱۳۶۱ ه. ش) • شهید محمود محمد طاهری (استان البرز) (۱۳۶۲ ه. ش) • شهید کرم‌الله پناهی (استان لرستان، شهرستان خرم‌آباد، روستای پاپی) (۱۳۶۲ ه. ش) • شهید حاج‌کاظم نجفی‌رستگار (استان تهران، شهرستان ری) (۱۳۶۳ ه. ش) • شهید علی تجلایی (استان آذربایجان‌شرقی، شهرستان تبریز) (۱۳۶۳ ه. ش) • شهید علی‌اکبر جوادی (استان آذربایجان‌شرقی، شهرستان تبریز) (۱۳۶۳ ه. ش) • شهید فرهاد زیرک (استان آذربایجان‌شرقی، شهرستان تبریز) (۱۳۶۳ ه. ش) • شهید اصغر قصاب‌عبداللهی (استان آذربایجان‌شرقی، شهرستان تبریز) (۱۳۶۳ ه. ش) • شهید عبدالحسین برونسی (استان خراسان‌رضوی، شهرستان تربت‌حیدریه، روستای گلبوی‌کدکن) (۱۳۶۳ ه. ش) • شهید شاپور (محسن) غفوریان آذرخش (استان خراسان‌رضوی، شهرستان مشهد) (۱۳۶۳ ه. ش) • شهید عبّاس بابلی‌توت (استان خراسان‌رضوی، شهرستان مشهد) (۱۳۶۳ ه. ش) • شهید محمدجواد وفانیا (استان خراسان‌رضوی، شهرستان مشهد) (۱۳۶۳ ه. ش) شهید حسن درویشی (استان خراسان‌رضوی، شهرستان مشهد) (۱۳۶۳ ه. ش) • شهید عباس حامدبرادران‌کوهی (استان خراسان‌رضوی، شهرستان مشهد) (۱۳۶۳ ه. ش) • شهید محمدعلی قنبری (استان خراسان‌جنوبی، شهرستان بیرجند) (۱۳۶۳ ه. ش) • شهید مهدی باکری (استان آذربایجان‌غربی، شهرستان میاندوآب) (۱۳۶۳ ه. ش) • شهید حسن رجب‌زاده (استان اردبیل، شهرستان اردبیل) (۱۳۶۳ ه. ش) • شهید اسماعیل محمدصلاحی (استان اردبیل، شهرستان اردبیل) (۱۳۶۳ ه. ش) • شهید منصور جلالی (استان سمنان، شهرستان شاهرود) (۱۳۶۳ ه. ش) • شهید محمدجعفر فنائی‌شاهرودی (استان سمنان، شهرستان شاهرود) (۱۳۶۳ ه. ش) • شهید اسماعیل شکری (استان همدان، شهرستان همدان، شهر مریانج) (۱۳۶۳ ه. ش) • شهید مهدی پوراسماعیل (استان مازندران، شهرستان بابل) (۱۳۶۳ ه. ش) • شهید هادی کریمی (استان خوزستان، شهرستان ترکالکی) (۱۳۶۳ ه. ش) • شهید جواد رحمانی (استان لرستان، شهرستان الیگودرز) (۱۳۶۳ ه. ش) • شهید محمود یوسفی (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۴ ه. ش) • شهید علیرضا موسیوند (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۴ ه. ش) • شهید سعید کلاگرنفت‌چالی (استان مازندران، شهرستان سوادکوه شمالی) (۱۳۶۴ ه. ش) • شهید فاروق صدیقی حسن کیاده (استان مازندران، شهرستان ساری) (۱۳۶۴ ه. ش) • شهید اسماعیل نیک‌صفت (استان سمنان، شهرستان گرمسار) (۱۳۶۶ ه. ش) • شهید ابوالحسن ایرانی (استان کرمانشاه، شهرستان سنقر، روستای عالی‌بلاغ) (۱۳۶۶ ه. ش) شهید ابراهیم اسدی (استان مازندران، شهرستان فریدون‌کنار، روستای بنه‌کنار) (۱۳۶۶ ه. ش) • شهید ملک‌ابراهیم زمانی‌فریدونی (استان مازندران، شهرستان فریدون‌کنار) (۱۳۶۶ ه. ش) • شهید مهدی رجبی‌یزدی (استان خراسان‌رضوی، شهرستان سبزوار) (۱۳۶۶ ه. ش) • شهید حمیدرضا قلی‌زاده (استان تهران، شهرستان ری) (۱۳۶۶ ه. ش) http://eitaa.com/sabbaren_shakoor •┈┄┅✾❀🌸🦋🌷🦋🌸❀✾┅┄┈•
•┈┄┅═✧❁🌷 *﷽* 🌷❁✧═┅┄┈• ۲۵ اسفند ماه سالروز شهادت قهرمان ملی، شهید مهدی باکری و روز شهردار گرامی باد. http://eitaa.com/sabbaren_shakoor •┈┄┅✾❀🌸🦋🌷🦋🌸❀✾┅┄┈•
11.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•┈┄┅═✧❁🌷 *﷽* 🌷❁✧═┅┄┈• مکالمه بیسیم شهید مهدی باکری و شهید احمد کاظمی ساعاتی پیش از شهادت http://eitaa.com/sabbaren_shakoor •┈┄┅✾❀🌸🦋🌷🦋🌸❀✾┅┄┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•┈┄┅═✧❁🌷 *﷽* 🌷❁✧═┅┄┈• شهرام درِ خانه را به رویم باز کرد صدا زدم: زینب، زینب مامان برگشتی؟ وقتی وارد خانه شدم، صورت نگران مادرم را که دیدم فهمیدم زینب برنگشته است. مادرم زیر لب آیت الکرسی می‌خواند و نمی‌توانست حرف بزند صدای قلبم را می‌شنیدم میخواستم زیرگریه بزنم از مادر و بچه ها خجالت کشیدم. شهلا برای من یک لیوان آب آورد گلویم بسته شده بود که هیچ، نفسم بالا پایین نمی‌شد. شهلا گفت مامان بریم خونه دارابی از آنجا به خونه چندتا از دوستای زینب زنگ میزنم شاید اونا ازش خبر داشته باشن. آن زمان ما تلفن نداشتیم و برای تماس های ضروری و خانه همسایه می‌رفتیم. به شهلا گفتم: این چه حرفیه، مگه میشه زینب بی خبر خونه دوستاش رفته باشه، زینب هیچ وقت این کار رو نمیکنه. با اینکه این حرف را زدم ولی بلند شدم و پشت سر شهلا به خانه‌دارابی رفتم. سفره هفت سین وسط اتاق پذیرایی خانه پهن بود و خانواده دارابی دور هم تلویزیون نگاه می کردند و صدای خنده آنها بلند بود با شرمندگی وارد شدیم. شهلا ماجرای برنگشتن زینب را برای خانم دارابی گفت خانم دارابی ناراحت شد و گفت توکل به خدا و انشالله که چیزی نیست و همین دور و بره و با این حرف به من قوت قلب داد. او گفت راحت هر جا که میخواین زنگ بزنید تا خبری از زینب بگیرید شهلا روی یک کاغذ شماره تلفن‌ها را نوشته بود اولین دومین و سومین تلفن را زد اما هیچ کس از زینب خبر نداشت. خجالت می کشیدم که بگویم زینب گم شده است. دوستانش چه فکر می کردند؟ نگاه من به لب های شهلا بود و منتظر بودم حرفی بزند که معلوم کند زینب کجاست. اما برعکس نه تنها خبری از زینب نگرفتیم که دستی دستی به همه خبر گم شدن دخترم را دادیم. خانم دارابی با سینی چای و شیرینی آمد به من اصرار می‌کرد که چیزی بخورم. بیماری آسم داشتم، تا فشار روحی و جسمی به من می آمد رنگ و رویم می پرید و دهانم خشک می شد. http://eitaa.com/sabbaren_shakoor •┈┄┅✾❀🌸🦋🌷🦋🌸❀✾┅┄┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•┈┄┅═✧❁🌷 *﷽* 🌷❁✧═┅┄┈• در آخرین پنجشنبه سال یاد میکنیم از شهـــدا که عِنــدَ رَبِّهــم یُرزَقوننــد... تو رفتـی وطن خونـه غـم نشـه سرِ ما جلو هیچکس خم نشه نوشتــی با خونت بمیــرم ولــی یه مو اَزسرِ این وطن کم نشه http://eitaa.com/sabbaren_shakoor •┈┄┅✾❀🌸🦋🌷🦋🌸❀✾┅┄┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا