🏴 اشعار #شب_ششم_محرم
===========================
#قاسم_بن_الحس
همهی عزت دنیای حسین است حسن
به خداوند مسیحای حسین است حسن
بی حسن سوی حسینش بروی باختهای
جان من! صاحب امضای حسین است حسن
این حسن کیست که عالم همه دیوانهی اوست؟
برترین اسم به لبهای حسین است حسن
هرکسی گفت حسین، از برکات حسن است
تا ابد پرچم بالای حسین است حسن
بنویسید که آقای جهان است حسین
بنویسید که آقای حسین است حسن
زیر قبه همه گفتیم الهی به حسن
باب حاجات گداهای حسین است حسن
همه در کرببلایند، حسین رفته بقیع
چه عجب؟! جنت اعلای حسین است حسن
او علی اکبر اگر داد، حسن قاسم داد
در بلا هم شده، هم پای حسین است حسن
بعد او خنده ندیدند به لبهای حسین
آی مردم غم عظمای حسین است حسن
🔸شاعر:
#سید_پوریا_هاشمی
@sabkemoharram
.
#شب_هفت_امام
#هفتم_امام
#هفده_محرم
هفت روز گذشت / #نوحه_سنتی
#سبک_حاج_اکبر_ناظم
-------------
در هفتمین روز عزا و ماتم
در خون نشسته دیده ی مُحرم
شد رشته ی فتح و ظفر منظم
خون دل عالم است
سینه غرق غم است
در چشم زینب اشک و خون است
انا الیه راجعون است
واویلتا آه و واویلا ....
جان جهان خسته و بر لب بُوَد
قلب صبور عشق در تب بُوَد
هفت آسمان همدرد زینب بُوَد
هفتمین روز غم
می رسد دَم به دَم
وقت عزای عالمین است
بر روی نی رأس حسین است
واویلتا آه و واویلا .....
در هفتمین روز عزای زینب
شد نقش هر دیده برای زینب
تصویری از کرب و بلای زینب
آه او روی لب
جان او در تَعَب
این بانوی پیوسته در غم
شد قافله سالار ماتم
واویلتا آه و واویلا ....
امام چارمین که جان فدایش
زنجیر کین دارد به دست و پایش
شد شهر کوفه همچو کربلایش
این شه مُلک دین
گشته حق را طنین
در هفتمین روز شهادت
از خود نشان داده رشادت
واویلتا آه و واویلا ....
**
حاج محمود تاری «یاسر»✍
@sabkemoharram
#شب_هفتم_محرم
#حضرتعلیاصغر_عزاداری
#زمزمه #سنگین #تک_ضرب
▪️نوحه شب هفتم محرم
🎙سبک: ای ساقی لب تشنگان
ای نازنین طفل رباب، ای کودک اطهر
جانم علی اصغر
هستی گل فاطمه و، از نسل پیغمبر
جانم علی اصغر
ای نازنین طفل رباب، ای کودک اطهر
جانم علی اصغر...
ای کودک دردانه ام،آورده ام میدان
تا که دهی جولان
گرفته ام قنداقه ات،چون جان خود در بر
جانم علی اصغر
ای نازنین طفل رباب...
ای آخرین سرباز من،ای همه هست من
بر روی دست من
با تیر کین حرمله،چون گل شدی پرپر
جانم علی اصغر
ای نازنین طفل رباب...
ای کودک شیرین زبان،عطش شده چاره
شد حنجرت پاره
با تیر کین زد بر گلو،آن دشمن کافر
جانم علی اصغر
ای نازنین طفل رباب...
ای کودک بی شیر من،جان دادی ای هستم
بابا روی دستم
شد قتلگاهت شانه ام،شد کربلا محشر
جانم علی اصغر
ای نازنین طفل رباب...
ای کودک جانباز من،از داغ تو سوزم
شعله برافروزم
منتظر از بهر تواند،اهل حرم یکسر
جانم علی اصغر
ای نازنین طفل رباب...
از داغ تو بابا ببین،ذکرم شده یا رب
جانم بود بر لب
آمده بیرون از حرم،عمه ی غمپرور
جانم علی اصغر
ای نازنین طفل رباب...
قنداقه ی پر خون تو،بر روی دست دارم
بر تو عزادارم
در وقت تشییعت علی،گریان شده مادر
جانم علی اصغر
ای نازنین طفل رباب...
✍حاج رضا یعقوبیان
@sabkemoharram
📄| شعر روضه حضرت #على_اصغر (ع)
تَرَكِ روى لبت آيه قرآنِ رباب
مثلِ قرصِ قمرى زينتِ دامانِ رباب
چه كنم ؟ تا كه کمى تر بشود لبهايت
مى چكد روى لبت اشكِ دو چشمان رباب
سينه ام شير ندارد پسرم چنگ نزن
آه ، بازى مكن اينقدر تو با جانِ رباب
بر ضريح لب خشكيده ءتو جا انداخت
لبِ عطشانِ حسين و لبِ عطشانِ رباب
پا برهنه پسرم خيمه به خيمه گشتم
قطره اى آب نبود ، اى گل ريحان رباب
رفتي و پشت تو "يا رادَّ يوسف" خواندم
كاش سيراب بيايى تو به كنعان رباب
پدر تو به سپاهى سَرِ تو رو زده است
تا خجالت نكشد از دل سوزان رباب
تير خوردى وسط خيمه زمين خوردم من
بعد از اين گريه شود روزى چشمان رباب
عاقبت بر جگرم حرمله زهرش را ريخت
واى بر حالِ دلِ بى سر و سامان رباب
اين زمين خوردن من دست خودم نيست على
سَرِ تو خورده زمين زانوى لرزان رباب
سَرِ هر كوچه به لالايى من خنديدند
كودكى نيست دگر بر روى دستانِ رباب
#قاسم_نعمتی
@sabkemoharram
#حضرت_علی_اکبر_ع_شهادت
شب هشتم شده و سینه فقط غم دارد
روضهی امشب ما پیر شدن هم دارد
مثل ارباب کنار تن مجروح علی
مستمع در شب هشتم کمری خم دارد
روضهی دفن حسین است و به تنهایی خود
داغ، اندازهی یک ماه محرم دارد
روضه میخوانم از آن سرو رشید مجروح
که تنش روی عبا چند قلم کم دارد
آسمان، غم زدهی روضه و خون میبارد
پای این روضه اگر مُرد کسی، حق دارد
روضه خوانِ شب هشتم بدنش میلرزد
مثل ارباب در این روضه تنش میلرزد
پدر داغ جوان دیده اگر هست اینجا
تازه شد داغ دلش باز، ببخشد ما را
جگرم سوخته مرهم بگذارید مرا
امشب ای سلسله سادات ببخشید مرا
نیمهی سیب رسول است و مسیحای حسین
رفت با رفتنش امید ز سیمای حسین
پسری غرق به خون، نقش زمین در صحراست
کمر روضه خم از واژهی ارباً ارباست
از کمر تا شده این پیکر چون کوهی که...
ریخته روی زمین قامت مجروحی که...
میچکد خون ز گلو، چشم و دهان، دست و سرش
جای یک بوسه نماندهست برای پدرش
دشت را چشم پدر پُر ز علی میبیند
گل پرپر شده را روی عبا میچیند
لشکری کرد اشاره پدر پیرش را
خندهها کُشت دوباره پدر پیرش را
گیسوان پسرش روی زمین پا خورده
دید یک تیغ میان کمرش تا خورده
نیزهای از وسط سینهی او رد شده است
خون نشسته به گلو، راه نفس سد شده است
حسین کردی
#شب_هشتم_محرم
#علی_اکبر(ع)
@sabkemoharram
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
9.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بفرمایید یک دقیقه روضه
#علی_اصغر ع
😭😭😭😭😭😭😭
به نفس استاد
#کربلایی_سعید_صادقی
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین