eitaa logo
سبک‌ زندگی کریمانه
1.3هزار دنبال‌کننده
20.4هزار عکس
9.1هزار ویدیو
157 فایل
با لبیک به ندای امام خامنه ای بایاری حق سعی در ترویج #سبک_زندگی_اسلامی داریم و مباحثی شامل خانواده و همسرداری،تربیت فرزند ،نکات اخلاقی ،...ارائه می دهیم حسینی/ مشاور ارشد خانواده ارتباط با مشاور > @fotros2 ارسال مطالب نویسنده با حفظ لینک کانال ✅
مشاهده در ایتا
دانلود
بزرگترین گناه .mp3
1.72M
  💥 بزرگترین گناه! ★ مهم‌ترین اتفاقی که باید در خانه شما بیفتد. منبع: مجموعه تربیت فرزند 🍃🌸 https://eitaa.com/sabkezendegikareemane
محبت در محیط خانه لازم است اما کافی نیست! خانه باید👈 محل "کسب آگاهی" باشد! 🍃🌸 https://eitaa.com/sabkezendegikareemane
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊🌹🕊 یادٺ خوشے حال همہ منتظران پــروازِ پر و بالِ همہ منتظران آمـاده شـدن بخاطرِ آمدنٺـــ شد افضل اعمالِ همہ منتظران سلام آرام جانم مهدے صاحب زمانم ❤️ تعجیل در ظهور سہ 🌸🍃 https://eitaa.com/sabkezendegikareemane
دفترچه آبی قسمت اول او دفترچه یادداشتی با جلد آبی داشت که اکثر دوستانش آن را به خاطر دارند. صفحات داخل آن را به جدول‌های محاسبه نفس و گناهان روزانه تبدیل کرده بود. هر روز کارهای خود را بررسی می کرد و از نفس خویش حساب می کشید. به محض اینکه بحثی پیش می آمد، سریع داخل جدول ها علامت می زد و شب که می شد با بررسی آنها سعی می‌کرد جبران کند و در روزهای بعد میزان حسناتش را بالا ببرد. بانگاه به این دفتر، بعضی ازاعمال اورا ازنظرمی گذرانیم: سکوت در برابر باطل! شب 1/10/58 در تاکسی سوار شدم، ترانه گذاشته بود. اخطار نکردم که راننده ضبط را خاموش کند. از همان اول صبح، کارم با برنامه و نظم پیش نرفت... برای صرف صبحانه خیلی وقت تلف کردیم... شهید حسین قجه ای 🌸🍃 https://eitaa.com/sabkezendegikareemane
مولاجانم 🌱کفر ما را تو بیا عشق، به ایمان برسان تشنه ام دست مرا بر تنِ باران برسان... 🌱فرق گیسوی تو و شام سیه در سحر است سحری بر شب یلدای زمستان برسان... تعجیل در فرج مولایمان صلوات ____🍃🌸🍃____ 🌸🍃 https://eitaa.com/sabkezendegikareemane
  ┄═❁🇮🇷﷽🇮🇷❁═┄ *🟥 امینی* *و داستان شفایافتن سنی ...!* یک جوان سنی(اهل سنت) آمد پیش علامه امینی و گفت: مادرم دارد می میرد! علامه گفت: من که طبیب نیستم! جوان گفت: پس چه شد آن همه کرامات اهل بیت شما ...؟؟؟ علامه امینی با شنیدن این حرف، تکه کاغذی برداشت و چیزی داخل آن نوشت و آن را بست. سپس آن را به جوان داد و گفت این را بگیر و ببر روی پیشانی مادرت بگزار... ان شالله که خوب می شوند... اما به هیچ وجه داخل آن را نگاه نکن. جوان کاغذ را گرفت و رفت... چند ساعت بعد دیدند جمعیت زیادی دارند می آیند... علامه پرسید چه خبر شده است؟ شاگردان گفتند: آن جوان به همراه مادر و طایفه اش دارند می آیند گویا مادرش شفا یافته است... سپس آن زن داستان را چنین تعریف کرد: زن گفت: من درحال مرگ بودم و فرشتگان آماده ی انتقال من به آن دنیا بودند... ناگهان مرد نورانی بزرگواری ( با وقار و شکوه غیرقابل وصفی) تشریف آوردند و به ملائک دستور دادند که من را رها کنند... و فرمودند: به آبروی علامه امینی ، او را شفا دادیم... سپس اطرافیان اصرار کردند و از علامه پرسیدند که: در آن کاغذ چه نوشته بودید؟ علامه گفت: چیز خاصی ننوشتم . باز کنید نگاه کنید.. کاغذ را باز کردند و دیدند علامه فقط این 3 جمله را نوشته بود: بسم الله الرحمن الرحیم از عبدالحسین امینی به مولایش امیرالمومنین(ع) اگر امینی آبرویی پیش شما دارد، این مادر را شفا دهید والسلام... 🟩🟢مبلغ غدیر باشیم🟢 🌸🍃 https://eitaa.com/sabkezendegikareemane