۳۸۰ #اسرار_الصلوه 💠 *ادامۀ بحث نماز ظاهری و باطنی* ✍ امام خمینی در ادامۀ بحث نماز ظاهری و باطنی می‌فرماید: اگر نماز، صورت ظاهری داشته و از روح برخوردار نباشد، فاعل نماز هم از صورت ظاهری برخوردار و باطن او مملو از حیوانات مختلف است؛ اما اگر تمام آداب و شرایط و اسرار نماز رعایت شود، خدای سبحان فاعل آن نماز را به مقام انسانیت صعود و تمام عالم را مسخر او قرار می‌دهد. 📗امام در کتاب اسرارالصلوه می‌گوید: نماز قیامت صغری است و از طرفی امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌فرماید: ✨یا حَارِ هَمْدَانَ مَنْ یمُتْ یرَنِی ✨ مِنْ مُؤْمِنٍ أَوْ مُنَافِقٍ قَبَلاَ ❇️ یعنی: (ای حارث همدانی هرشخصی که بمیرد خواه مؤمن باشد خواه منافق، مرا می‌بیند.) 📘بحارالانوار ج۶۶، ص۲۶۴ 💠 بنابراین *وقت نماز که قیامت صغری است، وقت توجه خاص به اولیاء خداست؛* زیرا در اثر توجه به اولیاء می‌توان به خدا هم توجه کرد همان اولیائی که در اذان از آنان نام می‌بریم. 🔷 از طرفی نیز در قیامت بحث ایستادن و قیام در محضر خدای سبحان مطرح می‌شود و این قیام بُعد شیرین‌تری به اسرار نماز می‌دهد، یعنی *انسان در مقابل بزرگ عالم قعود ندارد، بلکه با ادب کامل ایستاده و منتظر افاضات عظیم مطلق می‌شود.* 🔷 مسئلۀ دیگر در قیامت، پرده‌برداری است. 🔆 «...فَكَشَفْنَا عَنْكَ غِطَاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ» (ق/۲۲) ❇️ یعنی، مصلی حقیقی از مشاهده بدون پرده، لذت می‌برد. ربوبیت، عظمت، لطف… حق را مشاهده می‌کند که در سورۀ حمد این الطاف نمود دارد و بُعد لذت بخش آن این است که وقتی عظمت و لطف حق را مشاهده می‌کند دیگر به قصور و معاصی او بها داده نمی‌شود؛ اما مصلی پس از توجه به قصور خود، فوری به رکوع و سجود می‌رود و در مقابل خدای سبحان خضوع می‌کند. 📌ادامه دارد... 📚« بیانات استاد زهره بروجردی» کلاس شرح اسرارالصلوه ۹۴/۷/۱۳ 🍃🌸#سبک_زندگی_کریمانه @sabkezendegikareemane

🏴 پانزدهم شوال، سالروز شهادت حضرت حمزه و سالروز وفات حضرت عبدالعظیم (علیهماالسلام) را تسلیت می‌گوییم.

✨‌سلام امام زمانم ❤️ 🔹‌حلال تمام مشکلاتی ای عشق 🔹‌تنها تو بهانۀ حياتی ای عشق 🔹‌برگرد که روزمرّگی ما را کشت 🔹‌الحق که سفينة‌النجاتی ای عشق 🔹‌اللهم عجل لولیک الفرج🤲✨ 🔹‌برای رسیدن به امام زمان مواظب چشم‌هایت باش 🍃🌸#سبک_زندگی_کریمانه @sabkezendegikareemane

تجدید عهد روزانه با امام زمان (عج) 💚 #دعای_عهد ·—————··𑁍··—————· 🍃🌸#سبک_زندگی_کریمانه @sabkezendegikareemane

▪️ شهادت حضرت حمزه 🕊سیدالشهداء عموی گرامی پیغمبر (صلی الله علیه و آله) ▪️و وفات حضرت عبد العظیم حسنی 🕊 بر همه شیعیان‌ تسلیت باد 🍃🌸#سبک_زندگی_کریمانه @sabkezendegikareemane

✍امام هادی علیه السلام به مردی از اهالی ری فرمودند : اگر قبر عبدالعظیم را در شهر ری زیارت کنید چنان است که گویی امام حسین علیه السلام را در کربلا زیارت کرده اید 📚مستدرک الوسائل ج 3 ص 616 ▪️وفات سید الکریم ، حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام تسلیت باد. 🍃🌸#سبک_زندگی_کریمانه @sabkezendegikareemane

یه کار قشنگ که هر صبح میتونی انجام بدی! 🎙 استاد عالی 🌺اللهم عجل لولیک الفرج 🌺 🍃🌸#سبک_زندگی_کریمانه @sabkezendegikareemane

🍃🌸🍃🌸🍃 ❇️ #لوطیِ_نمک_شناس ✍یکی از خیرین اصفهان که به علامه مجلسی ارادت داشت، شبی بعد از نماز جماعت خدمت ایشان آمد و گفت: گرفتاری مهمی برایم پیش آمده است. 🔸علامه مجلسی گفت: چه گرفتاری؟ آن مرد گفت: لوطی باشی محل، به من خبر داده است که امشب با دوستانش می‌خواهند به خانه من بیایند و شام میهمان من باشند و قهراً می‌دانم اسباب لهو و لعب را هم می‌آورند و موجبات ناراحتی ما را فراهم می‌کنند و ما را در حرام می‌اندازند. 🔹علامه مجلسی گفت: خودم می‌آیم و به لطف خداوند، مسأله را آن طوری که خدا بخواهد حل و فصل می‌کنم. جناب علامه از راه مسجد جلوتر از میهمان‌ها به خانه آن مرد رسید، وقتی بعد از مدتی لوطی باشی و رفقایش وارد شدند، ناگهان چشمشان به شیخ الاسلام اصفهان؛ مرحوم مجلسی افتاد، تنبک و تنبورهای خود را پنهان کردند و مؤدبانه در محضر او نشستند. اما لوطی باشی از میزبان سخت ناراحت و دلگیر شد که او علامه مجلسی را موی دماغ و مزاحم عیش‌شان کرده بود. 🔸لوطی باشی شروع به سخن گفتن کرد و گفت: جناب مجلسی! ما لوطی‌ها صفات خوبی هم داریم، کمتر از اهل علم هم نیستیم. علامه مجلسی گفت: من که چیزی از خوبی‌های شما نمی‌دانم. لوطی باشی گفت: جناب مجلسی! تو با ما معاشرت نداری که بدانی ما چه صفات خوبی داریم؛ ما در نمک‌شناسی بی‌نظیریم. 🔹لوطی کسی است که اگر نمک کسی را چشید، تا آخر عمر یادش نمی‌رود و به صاحب نمک خیانت نمی‌کند. علامه گفت: ولی من این صفت را در شما نمی‌بینم. لوطی گفت: در اصفهان، از هر کس می‌خواهید، بپرسید تا ببینید ما نمک چه کسی را خورده‌ایم که نمکدانش را شکسته باشیم و به او بد کرده باشیم. 🔸مجلسی گفت: خودم گواهی می‌دهم که همگی شما نمک‌نشناس هستید. آیا شما نمک خداوند را نخورده و نمکدانِ او را نشکسته‌اید؟ خداوند که این همه نعمت به شما داده، نعمت سلامتی و چشم و گوش و دهان و دست و پا و… به شما داده و هر روز شما را بر سفره خود نشانیده و روزیِ شما را رسانیده است، 🔹چرا نمک به حرامی می‌کنید؟ این همه از نعمت‌های الهی استفاده می‌کنید و باز هم سرکشی و گناه و پیروی از هوا و هوس می‌نمایید؟! سکوت سراسر مجلس را فرا گرفت، رنگ خجالت بر چهره‌شان نشست، زیرچشمي به هم نگاهی کردند و بدون اینکه سخنی بگویند، خانه را ترک کردند. 🔸صبح روز بعد در خانه علامه به صدا درآمد، وقتی که در خانه را گشود، رئیس آن گروه را دید که پشت در خانه ایستاده است. رئیس زودتر از علامه سلام کرد و گفت: دیشب سخن شما مرا به فکر واداشت، اینک غسل کرده و توبه کرده‌ام و آمده‌ام تا شما مسائل دینی را به من بیاموزید، لبخند رضایت بر لبان علامه نشست و با روی گشاده او را به خانه خود دعوت و از او پذیرایی کرد 📚علی محمد عبداللهی. عاقبت بخیران عالم، ج1، ص81. قم نشر روح 1373، با اندکی تغییر 🍃🌸#سبک_زندگی_کریمانه @sabkezendegikareemane

🔹 از علی آموز ... ✅ هدایت، ثمره کدام سبک زندگی است؟ 🌹 کلام امام علی (ع): هر کس درخت #تقوا بکارد، میوه هدایت می چیند. ✍️ شرح: هر کس اهل #تقوا شود، در مسیر درست زندگی قرار می گیرد و هدایت می شود. #تقوا یعنی انجام #واجبات و ترک #محرمات 📖 منْ غَرَسَ أَشْجَارَ اَلتُّقَى جَنَى ثِمَارَ اَلْهُدَى 📚 بحار الأنوار , جلد۷۵ , صفحه۹۰ 🍃🌸#سبک_زندگی_کریمانه @sabkezendegikareemane

#کلام_بزرگان 💠 دستِ «خالی» زیارت نرو! 🎙حجت‌الاسلام محمدی ری شهری(ره): شاید حدود ۷۰ ۸۰ سال قبل، یکی از تجّار شهر تهران، ورشکست می شود. نذر می کند که چهل شبِ جمعه پیاده به زیارت حضرت عبدالعظیم علیه السلام برود. می‌گفت: سی و نه شب آمدم؛ اما شب چهلم برف سنگینی آمد و نتوانستم به زیارت بروم... شب خوابیدم و در عالم خواب دیدم که پیاده در برف به زیارت حضرت عبدالعظیم علیه السلام می روم. سر راه به قبرستان ابن بابویه رسیدم... جناب شیخ صدوق گفتند: «به زیارت حضرت عبدالعظیم علیه السلام می روی، هدیه ای هم می بری یا دست خالی می روی؟» گفتم: من که چیزی ندارم! چه چیزی برای ایشان ببرم؟ شیخ فرمود: «هر زمان خواستی به زیارت ایشان بروی، صد صلوات بفرست و به ایشان هدیه کن!». از خواب پریدم به قدری این خواب برایم مهیّج و شیرین بود، که تصمیم گرفتم همان شب به زیارت بروم. آماده شدم و راه افتادم همان طور که در خواب دیده بودم ابتدا به زیارت ابن‌بابویه رفتم و بعد به طرف حرم حضرت عبدالعظیم علیه السلام حرکت کردم... در گوشه ای نشستم و بعد به حالت نشسته خوابم برد در خواب دیدم که حضرت عبدالعظیم اشاره ای کردند و بسته‌ای را به دامنم انداختند. در این لحظه، یک دفعه به خودم آمدم، دیدم واقعاً یک بسته روی دامنم افتاده است، بسته را باز کردم و دیدم نُه قِران توی آن است، این نُه قِران را به کار بستم و الحمدالله کارم تو دوباره رونق گرفت». 📚نسیم های گره گُشا، ج ۱، نسیم ۴۰۴. 🍃🌸#سبک_زندگی_کریمانه @sabkezendegikareemane