eitaa logo
🕊سبک بالان عاشق🕊
562 دنبال‌کننده
27.9هزار عکس
16.7هزار ویدیو
64 فایل
﷽ آسمونی شدن نه بال میخواد و نه پر. دلی میخواد به وسعت خود آسمون. مردان آسمونی بال پرواز نداشتن، تنها به ندای دلشون لبیک گفتند و پریدن ... ✅ ارتــبــاط ، انتقاد و پیشنهاد 👇 @shahadat07 با شهدا بودن سخت نیست با شهدا ماندن سخته
مشاهده در ایتا
دانلود
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ نام : حبیــــب نام خانوادگے : بــــدوی نام پدر : حاج حمید تاریخ تولد : ۱۳۴۹/۱/۱ - اهواز🇮🇷 دین و مذهب : اسلام شیعه وضـعیت تأهل : متأهل شـغل : معمار ملّیـت : ایرانی تاریخ شهادت : ۱۳۹۶/۸/۲۰ - البوڪمال🇸🇾 مزار : گلزار شهداے اهواز - قطعه ۲ ........🕊🌸 آی شهدا... که بودم...🍃😞 دیگر توان ماندن نیست! این روزها امان نمی دهد!😭 دل تر از همیشه می تپد!  و به سختی بالا می آید...🥺 هوای در جان مان افتاده... آی شهدا... به رسم ... به بی توان... به بی امان... به بی قرار... به های به شمارش افتاده... ... دعایم کن... وقتی می گویم: دعایم کن! یعنی دیگر کاری از دست برای خودم بر نمی آید... من به محتاج ترم تا ! پس؛ برایم در این روز ها بخواه... فقط شهادت...💔🥺 🕊سلام صبحتون منور به لبخند 🌷 🌿🌾 اَللَّهُـــمَّ صَلِّ عَلــَی مُحَمـّـــَدٍ وَآلِ مُحَمـّــَدٍ وَعَجّـــِـلْ فــَرَجَهُـــمْْ 🌾🌿 ❥✦✺⃟🌹࿐ུ═✺⃟🌹࿐ུ═┅┄ 🆔@sabokbalan_e_ashegh ❥✦✺⃟🕊࿐ུ═✺⃟🕊࿐ུ═┅┄ 🦋🦋🦋
🕊🌹🥀🌴🥀🌹🕊 احساس می کنم که شده ام ... می شود مرا کنید شده ام ... در ، ... بیش از همه در ... شما را به آن کنید ... آخر که چه ؟ مگر نه این است که از آمدم و به می روم؟ پس چه بهتر که بروم دیگر ندارم قلبم پر از حُب که هنوز است هنوز به شماست هنوز در است هنوز را می شنود پس تا نشده به این تن برسید ... شما را به قسم کنید ... ┏━✨🕊✨🌺🕊🌟━┓ 🆔@sabokbalan_e_ashegh ┗━✨🕊✨🌺🕊🌟━┛
🥀🕊🌹🕊🌹🕊🥀 که بودم... دیگر توان ماندن نیست! این روزها امان نمی دهد! دل تر از همیشه می تپد! و به سختی بالا می آید... هوای در جان مان افتاده... آی شهدا... به رسم ... به بی توان... به بی امان... به بی قرار... به های به شمارش افتاده... ... دعایم کن... وقتی می گویم: دعایم کنید! یعنی دیگر کاری از دست برای خودم بر نمی آید... من به محتاج ترم تا ! پس؛ برایم در این شب ها بخواهید... فقط شهادت... ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ ✍برای 🕊 🍂 گذشت از اولین روزی که خبر آسمانی شدنت در دنیـ🌎ــا پیچید و هزار هزار چشم خیره به عکس📸 هایی که از دست به دست میشد 🌾آری پنج سال گذشت از نگاهی که به نگاه معصوم تو گره خورد و انگار دلمـ💗 پر شد از ! 🍂پنج سال گذشت از اولین روزی که دوست داشتم را در آینه دلم شبیه تو👥 ببینم، همان قدر و پاک و نورانی✨ 🌾دوست داشتم از تو بشنوم🎧 از زندگی پر برکتی که در ، آسمانی ات کرد و بدانم چه کردی‼️ که خدا کنار نامت به خط خون نوشت ! 🍂دوست داشتم شبیه تو نمــاز بخوانم؛ شبیه تو کنم، جایی باشم که تو بودی👤 و راهی را بروم که و دقیقا پا👣 جای پای تو بگذارم که شاید من هم عاقبت به خیر باشم✅ که شاید ... ! 🌷 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ ✍برای 🕊 🍂 گذشت از اولین روزی که خبر آسمانی شدنت در دنیـ🌎ــا پیچید و هزار هزار چشم خیره به عکس📸 هایی که از دست به دست میشد 🌾آری چهار سال گذشت از نگاهی که به نگاه معصوم تو گره خورد و انگار دلمـ💗 پر شد از ! 🍂چهار سال گذشت از اولین روزی که دوست داشتم را در آینه دلم شبیه تو👥 ببینم، همان قدر و پاک و نورانی✨ 🌾دوست داشتم از تو بشنوم🎧 از زندگی پر برکتی که در ، آسمانی ات کرد و بدانم چه کردی‼️ که خدا کنار نامت به خط خون نوشت ! 🍂دوست داشتم شبیه تو نمــاز بخوانم؛ شبیه تو کنم، جایی باشم که تو بودی👤 و راهی را بروم که و دقیقا پا👣 جای پای تو بگذارم که شاید من هم عاقبت به خیر باشم✅ که شاید ... ! 🌷 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ نام : حبیــــب نام خانوادگے : بــــدوی نام پدر : حاج حمید تاریخ تولد : ۱۳۴۹/۱/۱ - اهواز🇮🇷 دین و مذهب : اسلام شیعه وضـعیت تأهل : متأهل شـغل : معمار ملّیـت : ایرانی تاریخ شهادت : ۱۳۹۶/۸/۲۰ - البوڪمال🇸🇾 مزار : گلزار شهداے اهواز - قطعه ۲ ........🕊🌸 آی شهدا... که بودم...🍃😞 دیگر توان ماندن نیست! این روزها امان نمی دهد!😭 دل تر از همیشه می تپد!  و به سختی بالا می آید...🥺 هوای در جان مان افتاده... آی شهدا... به رسم ... به بی توان... به بی امان... به بی قرار... به های به شمارش افتاده... ... دعایم کن... وقتی می گویم: دعایم کن! یعنی دیگر کاری از دست برای خودم بر نمی آید... من به محتاج ترم تا ! پس؛ برایم در این روز ها بخواه... فقط شهادت...💔🥺 🕊سلام صبحتون منور به لبخند 🌷 🌿🌾 اَللَّهُـــمَّ صَلِّ عَلــَی مُحَمـّـــَدٍ وَآلِ مُحَمـّــَدٍ وَعَجّـــِـلْ فــَرَجَهُـــمْْ 🌾🌿 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ 🦋🦋🦋
‌💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ آی شهدا... که بودم...🍃😞 دیگر توان ماندن نیست! این روزها امان نمی دهد!😭 دل تر از همیشه می تپد! و به سختی بالا می آید...🥺 هوای در جان مان افتاده... آی شهدا... به رسم ... به بی توان... به بی امان... به بی قرار... به های به شمارش افتاده... ... دعایم کن... وقتی می گویم: دعایم کن! یعنی دیگر کاری از دست برای خودم بر نمی آید... من به محتاج ترم تا ! پس؛ برایم در این روز ها بخواه... فقط شهادت...💔🥺 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 🌷 🔰اولین روزهای سال 63 بود. نشسته بودم داخل چادر🏕 فرماندهی ، خوش سیمایی وارد شد. سلام کرد و گفت : آقای مسجدیان نمی خواهی⁉️ گفتم : تا ببینم کی باشه😊! 🔰گفت : ، گفتم این محمد آقا کی هست❓لبخندی زد و گفت : هستم☺️.نگاهی به او کردم👀 و گفتم : چیکار بلدی؟گفت: بعضی وقت ها می خونم🎤. گفتم اشکالی نداره ، بخون! 🔰همانجا نشست و کمی کرد. سوز درونی عجیبی داشت. صدایش هم زیبا بود👌. اشعاری در مورد (سلام الله علیها) خواند. 🔰 حضورش را در این گردان سوال کردم. فهمیدم به خاطر بعضی از گردان قبلی خارج شده.کمی که با او صحبت کردم👥 فهمیدم نیروی پخته و فهمیده ای است✔️. 🔰گفتم : به یک تو رو قبول می کنم . باید بی سیم چی📞 خودم باشی! قبول کرد و به ما ملحق شد.مدتی گذشت. محمد با من صحبت کرد و گفت: می خواهم بین بقیه نیروها. 🔰گفتم : باشه اما باید دسته شوی. قبول کرد✅. این اولین باری بود که مسئولیت قبول می کرد.بچه ها خیلی دوستش داشتند💞. همیشه تعدادی از نیروها اطراف بودند. 🔰چند روز بعد گفتم محمـــد باید گروهان شوی. قبول نمی کرد❌، با اسرار به من گفت: به شرطی که تا عصر چهارشنبه با من کاری نداشته باشی!با تعجب گفتم: چطــور🤔؟ 🔰با خنده گفت😅: جان آقای مسجدی ! قبول کردم و محمد معاون گروهان شد. محمد خیلی خوب بود👌. مدتی بعد دوباره محمد را صدا کردم و گفتم : باید گروهان بشی. 🔰رفت یکی از دوستان را کرد که من این کار را نکنم. گفتم : اگه مسئولیت نگیری باید از گردان بری😐!کمی فکر کرد💭 و گفت : قبول می کنم ، اما با همان قبلی! 🔰گفتم : صبــر کن ببینم. یعنی چی که تو باید شرط بذاری⁉️ اصلا بگو ببینم . بعضی هفته ها که نیستی ؟اصرار می کرد که نگوید. من هم می کردم که باید بگویی کجا می روی.بالأخره گفت. 🔰حاجی تا زنده هستم به کسی نگو🚫، من سه شنبه ها از این جا می رم و تا عصر چهارشنبه بر می گردم.با تعجب نگاهش می کردم😧. چیزی نگفتم. 🔰 بعد ها فهمیدم مسیر 900 کیلومتری تا را می رود و بعد از خواندنن نماز📿 امام زمـــان عجل الله تعالی فرجه الشریف بر می گرد.یکبار همراهش رفتم. نیمه های شب🌘 برای خوردن آب بلند شدم. نگاهی به محمــد انداختم.سرش به شیشه بود. مشغول خواندن بود. قطرات اشک😭 از چشمانش جااری بود. 🔰در مسیر برگشت با او صحبت می کردم. می گفت: یکبــــار ماشین🚕 عوض کردم تا به جمکران رسیدم. بعد هم را خواندم و سریع برگشتم! ✍به روایت از همرزم شهید 🌷 🌺شهادتت مبارک فرمانده. 🕊به مناسب سالروز ؛ مداح دل سوخته ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ ✍برای 🕊 🍂 گذشت از اولین روزی که خبر آسمانی شدنت در دنیـ🌎ــا پیچید و هزار هزار چشم خیره به عکس📸 هایی که از دست به دست میشد 🌾آری نه سال گذشت از نگاهی که به نگاه معصوم تو گره خورد و انگار دلمـ💗 پر شد از ! 🍂نه سال گذشت از اولین روزی که دوست داشتم را در آینه دلم شبیه تو👥 ببینم، همان قدر و پاک و نورانی✨ 🌾دوست داشتم از تو بشنوم🎧 از زندگی پر برکتی که در ، آسمانی ات کرد و بدانم چه کردی‼️ که خدا کنار نامت به خط خون نوشت ! 🍂دوست داشتم شبیه تو نمــاز بخوانم؛ شبیه تو کنم، جایی باشم که تو بودی👤 و راهی را بروم که و دقیقا پا👣 جای پای تو بگذارم که شاید من هم عاقبت به خیر باشم✅ که شاید ... ! 🌷 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 🌹🌹💕💕🌺🌺🌹🌹 آی شهدا... که بودم... دیگر توان ماندن نیست! این روزها امان نمی دهد! دل تر از همیشه می تپد! و به سختی بالا می آید... هوای در جان مان افتاده... آی شهدا... به رسم ... به بی توان... به بی امان... به بی قرار... به های به شمارش افتاده... ... دعایم کن... وقتی می گویم: دعایم کن! یعنی دیگر کاری از دست برای خودم بر نمی آید... من به محتاج ترم تا ! پس؛ برایم در این شب ها بخواه... فقط ... ✦‎࿐჻ᭂ🕊჻ᭂ࿐✦‎⊱🇮🇷🌷⊱🇵🇸 🆔@sabokbalan_e_ashegh ✦‎࿐჻ᭂ🕊჻ᭂ࿐✦‎⊱🇮🇷🌷⊱🇵🇸 🦋🦋🦋