eitaa logo
🕊سبک بالان عاشق🕊
562 دنبال‌کننده
27.9هزار عکس
16.7هزار ویدیو
64 فایل
﷽ آسمونی شدن نه بال میخواد و نه پر. دلی میخواد به وسعت خود آسمون. مردان آسمونی بال پرواز نداشتن، تنها به ندای دلشون لبیک گفتند و پریدن ... ✅ ارتــبــاط ، انتقاد و پیشنهاد 👇 @shahadat07 با شهدا بودن سخت نیست با شهدا ماندن سخته
مشاهده در ایتا
دانلود
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ خنده هـايت . . . آنچنان جادو كند جانِ مرا هر چه غـم آيد سرم هرگــــز نبينم آفتى ..! 🔸 در محضـــر شهیـــد... ✍داداش مهدی خیلی دلداده امام رضا(ع) بود. یه روز ڪه عازم مشهدالرضا (ع) بودیم بهم گفت: می دونی چطوری باید زیارت کنی و از آقا حاجت طلب کنی؟ گفتم: چطور؟ 🌼گفت: باید دو زانو روبه روی ضریح بشینی و سرت رو کج کنی، خیلی به آقا التماس کنی تا حاجتت رو بده، زود بلند نشی بری. 🌼فکر می‌کنم برات شهادتش رو هم همینجوری از امام رضا (ع) گرفت؛ چون قبل از آخرین سفر به سوریه، رفته بود پابوس امام رضا(ع). :خواهر شهید 🏵 شهید مدافع حرم محمدمهدی لطفی نیاسر 🔺تولد: 8 1361 / قم ♦️مسئولیت: رزمنده هوافضای سپاه 🔻شهادت: 20 1397/پایگاه هوایی T4 سوریه/ بدست رژیم صهیونیستی ...🌸🎉🌸 ┈ ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ ✅انتشار به مناسبت سالروز شهادت شهید مدافع حرم" محمد کامران " محترم شهید: 🌷محمد در آخرین پیامک برایم نوشته بود: «هرجا باشم عاشقتم❤️. ایران باشم یا خارج، هرجا باشم عاشقتم...» می‌گفت همسر سادات داشتن هم خوب است و هم سخت. فکر اینکه همسرت دختر حضرت زهرا (سلام الله علیها) است، اجازه بدرفتاری را به آدم نمی‌دهد و از طرفی قدم‌هایش برکت زندگی است.» 🌷در انجام وظیفه و کارهایش خلوص عجیبی داشت. یادم هست که می‌گفت «من سر کارم ساعتی را کنار دستم گذاشتم و مدت زمان چای خوردن و دستشویی رفتن‌هایم را حساب می‌کنم و از اضافه کاری‌هایم کم می‌کنم که حقی از بیت‌المال به گردنم نماند.» 🌷محمد خیلی خوش اخلاق بود. واقعاً اگر بگویم اخم او را ندیدم، گزافه نیست. حتی وقتی در معراج شهدا برای آخرین‌بار او را دیدم همان لبخند زیبا و همیشگی را روی لب داشت. خدا را شکر می‌کنم که محمد من هم شهید شد. چون او شهادت را دوست داشت. خیلی شهادت را دوست داشت... شهید مدافع حرم 📅ولادت :۱۳۶۹/۲/۹ 📅شهادت :۱۳۹۴/۱۰/۲۳ :سوریه.حلب ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
🕊سبک بالان عاشق🕊
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ ✧✦•﷽‌ ✧✦• شهـــــید مدافع حرم و قهرمان موتورسوارے #محمد_ک
‍ ❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ  الشــُّـهـداءِ  والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✦⇠نمازاش اول وقت  بود، متنفر از دروغ و غیبت و فریب دادن اطرافیان شدیدا طرف دار امـــربه معروف ونهی ازمنکر ، مهربان و خوش سروزبان و شوخ طبع اهل حلال وحرام کردن.همیشه میگفت: فاظل لنکرانی گفته واجبات دیدنتوانجام بده وبجای انجام مستحباتش، گـره از کارمردم بازکن اون دنیا بازخواست شدی بگو فاظل گفته عاشق شهدابودن ووقتی دلگیرازدنیابودن رفتن پیش عموی شهیدش خیلی آرومش میکرد.✨ ✦⇠باوجوداینکه زمان تولدش عموش شهیدشده بود جشن عقدشو باحضور در گلزار شهدا شادیشو باشهدا تقسیم کرد صـداقت مثال زدنیش بین جوانهای این سن وسال کمیاب بود همیشه میگفت تحت هرشرایط برا انجام هرکاری اول به این فکر کن اگر خدا راضی بود بدون منم راضیم اگر رضایت خداتواون کار نبودبه هیچ وجه انجامش نده و.....✨ :همسربزرگوار شهید ✦⇠برای بردن‌مهمات وغذا بدست همرزمانش. که در  زنجیره تکفیری ها محاصره شده بودن چندباربا موتورمهمات وبردوآوردبارآخرچون راننده ماشین از باران بمب و خمپاره و موشک ترسیده بوداز راننده اجازه میگیره وبامهارت خاصی که در امر ماشین‌و موتورسواری داشت.ماشین مهمات روازبین زمینهای کشاورزی میبره بعدازخالی کردن ‌مهمات و غذاخمپاره میندازن که ترکش خمپاره ب صورت پاوگردنش اصابت میکنه‌وشربت ‌شیرین شهادت رومی نوشه وبه آرزویش ک شهادت بوده میرسه.✨   «محمدکاظم» سالروزولادت.....🎊🎈🎊 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 🌹🌹🕊🕊🕊🕊🌹🌹 🌹🕊 🌹تولدحضرت فاطمه(س)بود.آقاسجاد مثل همیشه باروی خندون ازسرکاراومد. بعدازچنددقیقه گفت:خانوم اشکال نداره،توراضی هستی که من هدیه ای که پادگان برای روز زن داده،بدم به بنده خدایی که لازم داره؟گفتم نه چه اشکالی داره.من ازخدامه.من تازه چادرگرفتم فعلا لازم ندارم.من اون روزنپرسیدم چادر رو برای کی میخای،تااینکه بعدازشهادت همسرم،یکی ازدوستانش بهم گفت که موضوع چی بوده. 🌹گفت که تودانشگاهمون یک دختر خانم بود که حجاب خوبی نداشت.آقا سجادبه دوستش میگه برو بااین خانم صحبت کن ببین چراحجابش اینجوریه. همسرمربه دلیل حیای زیادخودش با دخترخانم حرف نمیزنه.دخترخانمم گفته بودبه دلیل مشکلات مالی نمیتونم چادر تهیه کنم.که اتفاقا همون روزچادر رو به ماهدیه دادن.آقاسجادهم همون روز چادر رومیبره برای این خانم وخداروشکر از اون روز تاحالااستفاده میکنن.خوشحالم که تونستم قدمی ناچیزبرای چادری شدن یه دختر مسلمان بردارم.انشالا حضرت فاطمه(س)ما روشفاعت کنن😔 ✍:همسر شهید 🌹شهادت:۱۳۹۴/۱۱/۱۶سوریه عملیات آزادسازی نبل و الزهرا 🌹 ........🌹 🕊 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
🕊سبک بالان عاشق🕊
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ ✧✦•﷽‌ ✧✦• شهـــــید مدافع حرم و قهرمان موتورسوارے #محمد_ک
‍ ❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ  الشــُّـهـداءِ  والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✦⇠نمازاش اول وقت  بود، متنفر از دروغ و غیبت و فریب دادن اطرافیان شدیدا طرف دار امـــربه معروف ونهی ازمنکر ، مهربان و خوش سروزبان و شوخ طبع اهل حلال وحرام کردن.همیشه میگفت: فاظل لنکرانی گفته واجبات دیدنتوانجام بده وبجای انجام مستحباتش، گـره از کارمردم بازکن اون دنیا بازخواست شدی بگو فاظل گفته عاشق شهدابودن ووقتی دلگیرازدنیابودن رفتن پیش عموی شهیدش خیلی آرومش میکرد.✨ ✦⇠باوجوداینکه زمان تولدش عموش شهیدشده بود جشن عقدشو باحضور در گلزار شهدا شادیشو باشهدا تقسیم کرد صـداقت مثال زدنیش بین جوانهای این سن وسال کمیاب بود همیشه میگفت تحت هرشرایط برا انجام هرکاری اول به این فکر کن اگر خدا راضی بود بدون منم راضیم اگر رضایت خداتواون کار نبودبه هیچ وجه انجامش نده و.....✨ :همسربزرگوار شهید ✦⇠برای بردن‌مهمات وغذا بدست همرزمانش. که در  زنجیره تکفیری ها محاصره شده بودن چندباربا موتورمهمات وبردوآوردبارآخرچون راننده ماشین از باران بمب و خمپاره و موشک ترسیده بوداز راننده اجازه میگیره وبامهارت خاصی که در امر ماشین‌و موتورسواری داشت.ماشین مهمات روازبین زمینهای کشاورزی میبره بعدازخالی کردن ‌مهمات و غذاخمپاره میندازن که ترکش خمپاره ب صورت پاوگردنش اصابت میکنه‌وشربت ‌شیرین شهادت رومی نوشه وبه آرزویش ک شهادت بوده میرسه.✨   «محمدکاظم» سالروزشهادت..... ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 🥀🕊شوق شهـادت . . . در نگاهـش موج می زد ؛ مرغ مهاجر بود و دل بر اوج می‌زد❤️ 🌷روز شهادت حضرت زهرا(س)ساعت چهار پنج بعدازظهر بود که از بیسیم صدای بچه‌ها شنیده شد،می‌گفتند:دشمن به عقارب زده و ما میدونستیم که حاج مسلم رفته بود عقارب... از طریق بیسیم پرسیدیم حاج مسلم کجاست؟و به ترکی جواب دادند،"حاج‌مسلم شهید شد"... بیسیم از دستم افتاد؛دستام رو گذاشتم روی سرم و نشستم روی زمین.بچه ها بلافاصله اومدند و از من پرسیدند چه اتفاقی افتاده و ماجرا رو به آن‌ها گفتم. واقعا در قرارگاه یک کربلایی به پا شد... پشت بیسیم صدای بچه‌ها می‌آمد که مرتب گریه می‌کردند و خبر شهادت حاج‌مسلم رو به همدیگه می‌دادند؛ هرکسی که به دیگری تماس می‌گرفت، فقط با گریه صحبت میکرد...😭 ✍:همرزم شهید 🌹 🕊 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 💐 ✏️📄 🌷روزی ڪه باهم از درب منزل ما میخواستیم حرڪت کنیم .مادرم برای بدرقه آمده بود ڪاسه آبی آورد تا ما را راهی ڪند.گفت:مواظب هم باشید ان شاءالله که سالم و زود برگردید. 🌹شهید اصغر الیاسی خنده ای کرد و گفت:کجا برگردیم ما میریم که شهید بشیم شهید...🕊 🌴وقتی اعزام هم شدیم یک سری البسه و وسایل تحویل دادند.و ساکی که برده بودیم جا نداشت .دوستان گفتند بریم یه ساک دیگه بخریم تا موقع برگشت به زحمت نیوفتیم.و ساک جا داشته باشه. 🥀شهید اصغر الیاسی با عصبانیت گفت: مگه قراره برگردیم که شما دنبال ساک و به فکر برگشت هستید.اصغر کاملا مهیای شهادت بود.گویاشهداء منتظرش بودند.🕊 ✍:همرزم شهید 💐تاریخ تولد:۱۳۷۳/۱۲/۱۸ 🌷تاریخ شهادت:۱۳۹۷/۶/۱۸ 🕊محل شهادت: سوریه_حلب_شغیدله نام جهادی:مقداد 🌹 ..🌿🌺🌿 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ خنده هـايت . . . آنچنان جادو كند جانِ مرا هر چه غـم آيد سرم هرگــــز نبينم آفتى ..! 🔸 در محضـــر شهیـــد... ✍داداش مهدی خیلی دلداده امام رضا(ع) بود. یه روز ڪه عازم مشهدالرضا (ع) بودیم بهم گفت: می دونی چطوری باید زیارت کنی و از آقا حاجت طلب کنی؟ گفتم: چطور؟ 🌼گفت: باید دو زانو روبه روی ضریح بشینی و سرت رو کج کنی، خیلی به آقا التماس کنی تا حاجتت رو بده، زود بلند نشی بری. 🌼فکر می‌کنم برات شهادتش رو هم همینجوری از امام رضا (ع) گرفت؛ چون قبل از آخرین سفر به سوریه، رفته بود پابوس امام رضا(ع). :خواهر شهید 🏵 شهید مدافع حرم محمدمهدی لطفی نیاسر 🔺تولد: 8 1361 / قم ♦️مسئولیت: رزمنده هوافضای سپاه 🔻شهادت: 20 1397/پایگاه هوایی T4 سوریه/ بدست رژیم صهیونیستی .....🕊🕊🌹🌹 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ سالروز عروج ملکوتی مدافع حرم شهید محمدتقی سالخورده(نکا) نام پدر : غلامرضا تاریخ تولد :1365/10/02 تاریخ شهادت : 1395/1/21 محل شهادت:سوریه گلزار : نکا ،مازندران صبح ها با سرویسِ لشکر می رفتیم پادگان محمد تقی هم با روحیه و شاد هم سفر هر روزمون بود . همیشه حواسش جمع بود وقتی که همه صندلی ها پر میشد میرفت قسمت آخر ماشین که شبیه پله بود روی زمین مینشست تا یه صندلی هم که شده برای بقیه پاسدارهایی که میان باز بشه . رفقایی که تازه میرسیدن و میدیدن محمد روی زمین نشسته 🔸می گفتن محمد تو بیا سر جات بشین ما هم یکاریش میکنیم 🔹محمد هم با همون لبخند همیشگیش و با زبون شیرین محلی جواب میداد 🔹«همینجه هنیشتمه...إنه بوین!! من هنیشتمه برار» 🔹همین جا نشستم ...ببین!! من نشستم داداش تا رسیدن به پادگان با شوخ طبعی و خوش اخلاقی صحبت میکرد با اینکه روی زمین نشسته بود و خاکی شده بود اصلا به روی خودش نمی آورد 👤 : دوست و همرزم شهید آقای مسعودیان زاده ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 🌹تاریخ تولد: ۱۳۶۴/۳/۲۶ 🌹تاریخ شهادت: ۱۳۹۴/۱/۳۱ محل شهادت: بصری الحریر استان درعای سوریه🌹 🔥 روحانی شهیدی که زحمت تشییعش رو به کسی نداد... 🥀موقع گفتم انشاءالله با 🌺برگردی رفت شهیدشد💔 اما 🕊 همیشه به میگفت تشییع رابه کسی نمیدم✌️🏻 :همسرشهید🌸 🌷 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 🔳 💐 ✍داشتم خونه رو مرتب مے ڪردم حسین گوشه ے آشپزخونه نشسته و به نقطه اے خیره شده بود اونقدر خودش بود ڪه هر چه صداش ڪردم جواب نداد 🖤رفتم جلوش و گفتم: حسین؟! ... حسین؟! ... ؟!یهـو برگشت و بهـم نگاه ڪرد 🍃گفتم: حسین جان! ڪجایی مادر؟! و گفت: ☘از خنده ام گرفت.بهش گفتم: قبرت؟! ... مادر جون؟! 🍂گفت: بهشت زهرا سلام الله علیها ردیف ۱۱ قطعه ۲۴ شماره ۴۴ چیزی نگفتم و گذشت ... 🥀... وقتی شد و ڪردیم به رسیــدم با ڪمال دیــدم 👌دقیقــا دفن شده که اون روز بهم گفته بود 🍂پشتم لرزید ، فهمیدم اون روز واقعا سـر قبـرش بـوده... ڪبـوتـرانـه پـریـدیـد🕊 ۱۶ اردیبهشت سالروز شهادت شهید فهمیده ✏️: مادر شهید 🥀 🇮🇷شادی ارواح مطهر شهدا صلوات🇮🇷 اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمِّدٍ وَّ آلِ مُحَمَّدٍ وَّ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ »«اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمِّدٍ وَّ آلِ مُحَمَّدٍ وَّ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌹🌹 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ 🦋🦋🦋
🕊سبک بالان عاشق🕊
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ *به نقل ازيك فرمانده درحلب* . . به سید گفت چند تا نیرو زب
‍ ‍ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• 🥀🕊 🌷ساعت تقریبا، پنج و نیم یا شش صبح بود ڪه هوا روشن شده بود.یڪ کیلومتر، دو ڪیلومتر پیاده رفتیم تا رسیدیم به اونجایی ڪه بچه‌ها [درحال] درگیرے بودند، تپه تپه بود. یک تپه مثلا بالاش یڪ خونه بود،و در ڪنار اون چندین تپه دیگه وجود داشت.همین جورے این خونه روبگیر پاڪسازی کن، این یڪی رو بگیر،اون یکی رو بگیر. رفتیم جلو و دونه دونه خونه هارو پاڪسازی کردیم. 🍀حالا خواست خدا بود، چے بود، با اون همه خستگے، با اون همه داستان. رفتیم هفت ڪیلومتر جلو.رسیدیم به  شهر "خان طومان". یڪی از گروه‌های عراقے که همرزم ما بودند، اونجا از صبح درگیر بودند. تعدادےبرگشته بودند. یڪ تعداد درگیرے هنوز تو شهر سر و صدا می‌اومد. ما هم زدیم تو اون شهر. حدود سے، سے و پنج نفر زدیم تو اون شهر.شهر رو گرفتیم. رفتیم بالاتر. یڪ شهر ڪوچڪتر از اون بود اون شهر رو هم گرفتیم. رسیدیم به صد مترے هدف. ☘یڪدفعه یڪ بارون آتیشی از روبرو مون شروع شد ڪه ما حتے نفهمیدیم از ڪجا داریم می‌خوریم.از چپمون داریم می‌خوریم،از راستمون داریم می‌خوریم. بالاخره هر ڪسی یڪجا پناه گرفت.یڪ سرے‌ها، امیر و دو سه نفر دیگر سمت چپشون دیوار بود سمت راستشون خونه. ما هنوز موقعیتمون را پیدا نڪرده بودیم که از ڪجا داریم تیر می‌خوریم،من ڪه داشتم چپ و راست می‌دویدم. برگشتم یه ذره عقب‌تر تو دهنه یڪ مغازه ایستادم.امیر هم پشت یڪ ماشینے، پشت یڪ ماشین ... بود. فڪر کنم پناه گرفته بود. دوید اومد پیش من تا اومد سمت من که گفت میلاد چےشده؟ پاش تیر خورد.امیر خورد زمین.😔 🌷گفتم چی شده؟ گفت: تیر خوردم. شروع ڪرد لی لی ڪردن به سمت بچه‌ها بیاد ڪمک کنه. 🍃چون تیر بار هم دستش بود و آتیش سنگینی هم رو سر داعشی ها داشت میریخت ، تڪ تیر اندازهای اونا زدنش تڪ تیر اندازها با قناسه زدنش 🕊امیر همون جا آسمانی شد....😭 ✏️:همرزم شهید 🥀 ..🌸🎉🌸 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•