🌺 خطبه 192 نهج البلاغه
لَقَدْ دَخَلَ مُوسَى بْنُ عِمْرَانَ وَ مَعَهُ أَخُوهُ هَارُونَ(علیهما السلام)عَلَى فِرْعَوْنَ، وَ عَلَیْهِمَا مَدَارِعُ الصُّوفِ، وَ بِأَیْدِیهِمَا الْعِصِیُّ، فَشَرَطَا لَهُ ـ إِنْ أَسْلَمَ ـ بَقَاءَ مُلْکِهِ، وَ دَوَامَ عِزِّهِ; فَقَالَ:
«أَلاَ تَعْجَبُونَ مِنْ هذَیْنِ یَشْرِطَانِ لِی دَوَامَ الْعِزِّ، وَ بَقَاءَالْمُلْکِ; وَ هُمَا بِمَا تَرَوْنَ مِنْ حَالِ الْفَقْرِ وَ الذُّلِّ، فَهَلاَّ أُلْقِیَ عَلَیْهِمَا أَسَاوِرَةٌ مِنْ ذَهَب»؟ إِعْظَاماً لِلذَّهَبِ وَ جَمْعِهِ، وَ احْتِقَاراً لِلصُّوفِ وَ لُبْسِهِ! وَ لَوْ أَرَادَ اللّهُ سُبْحَانَهُ لاَِنْبِیَائِهِ حَیْثُ بَعَثَهُمْ أَنْ یَفْتَحَ لَهُمْ کُنُوزَ الذِّهْبَانِ، وَ مَعَادِنَ الْعِقْیَانِ، وَ مَغَارِسَ الْجِنَانِ، وَ أَنْ یَحْشُرَ مَعَهُمْ طُیُورَ السَّماءِ وَ وُحُوشَ الاَْرَضِینَ لَفَعَلَ، وَ لَوْ فَعَلَ لَسَقَطَ الْبَلاَءُ، وَ بَطَلَ الْجَزَاءُ، وَ اضْمَحَلَّتِ الاَْنْبَاءُ، وَ لَمَا وَجَبَ لِلْقَابِلِینَ أُجُورُ الْمُبْتَلِینَ، وَ لاَ اسْتَحَقَّ الْمُؤْمِنُونَ ثَوَابَ الُْمحْسِنِینَ، وَ لاَ لَزِمَتِ الاَْسْمَاءُ مَعَانِیَهَا. وَ لکِنَّ اللّهَ سُبْحَانَهُ جَعَلَ رُسُلَهُ أُولِی قُوَّة فِی عَزَائِمِهِمْ، وَضَعَفَةً فِیَمَا تَرَى الاَْعْیُنُ مِنْ حَالاَتِهِمْ، مَعَ قَنَاعَة تَمْلاَُ الْقُلُوبَ وَ الْعُیُونَ غِنىً، وَ خَصَاصَة تَمْلاَُ الاَْبْصَارَ وَ الاَْسْمَاعَ أَذىً.
موسى بن عمران با برادرش هارون بر فرعون وارد شدند در حالى که پيراهنهاى بلند پشمين به تن داشتند و در دست هر کدام عصايى (همچون عصاى چوپانها) بود (او را دعوت به سوى خداوند يگانه کردند و) با او شرط کردند که اگر تسليم فرمان خدا شود عزّت و قدرتش پايدار و حکومتش بر قرار خواهد بود; ولى فرعون گفت: آيا از اين دو نفر تعجّب نمى کنيد که بقاى ملک و دوام عزّتم را تضمين مى کنند در حالى که فقر و ذلّت از سر و وضعشان مى بارد؟! (اگر راست مى گويند) چرا دستبندهايى از طلا (از سوى خدا) به آنها داده نشده است؟
اين سخن را فرعون به جهت بزرگ شمردن طلا و گردآورى آن و تحقير پشم و پوشيدن آن گفت، در حالى که اگر خداوند سبحان مى خواست به هنگام مبعوث ساختن پيامبرانش درهاى گنجهاى طلا و معادن زر ناب و باغهاى خرّم و سرسبز را به روى آنها بگشايد; مى گشود و اگر اراده مى کرد پرندگان آسمان و وحوش زمين را همراه آنها گسيل دارد; مى داشت; ولى اگر اين کار را مى کرد ارزش آزمايش از ميان مى رفت، پاداش و جزاى نيکوکاران بى اثر مى شد و وعده هاى الهى بى فايده مى گشت، مطيعان، مستحقّ اجر و پاداش امتحان دهندگان نمى شدند و مؤمنان استحقاق ثواب نيکوکاران را نمى يافتند و نامها (نام مسلم، مؤمن، مخلص و...) با معانى خود همراه نمى گشت. اما خداوند سبحان پيامبران خود را از نظر عزم و اراده، قوى و از نظر ظاهر، فقير و تهيدست در چشم مردم قرار داد; ولى فقرى توأم با قناعتى که قلبها و چشمها را پر از غنا مى کرد، همراه ضعف ظاهرى که چشمها و گوشها (ى دنياپرستان) را آزار مى داد (در جهات معنوى، قوى و نيرومند و در جهات مادّى، ساده و بى آلايش بودند).
سبک زندگی شاد 27.mp3
9.35M
#سبک_زندگی_شاد ۲۷
🌻برای جذبِ انرژی مثبت و خوب بودنِ حالِ درونی ات، باید وقت بذاری...
نمیشه با چند رکعت نمازِ دست و پا شکسته،
از آسمون انرژی بگیـــریا ....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تلنگری💥
💫اولیای خدا روزه نمی گیرن که برن بهشت...!
#ماه_خدا
در حديث ريان بن شبيب از امام رضا عليه السّلام نقل است كه آن حضرت فرمود :
اى پسر شبيب !
اگر مى خواهى كه به درجات اعلاى بهشت رسى ،
با ما باش !
به غم ما غمگين باش و به شادى ما شاد!
و بر تو باد ولايت ما!
كه هر كس سنگی را دوست داشته باشد، خداوند در روز قيامت او را با آن محشور كند.
شبى در حشر و معاد خود فكر مى كردم و به نامه ی اعمال خويش نظر مى افكندم ، و اين كه چگونه به اعمالم رسيدگى خواهد شد
كه ديدم چيزى ، لازمه ی نفسم شده ، با آن محشور گشته و از آن جدا نمى شود، وقتى دقّت كردم ديدم كتابی خطّی است كه آن را به شدّت دوست دارم .
در اين وقت اين حديث را به ياد آوردم كه هر كس سنگی را هم دوست داشته باشد با آن محشور مى شود.
و كتاب هم مانند، سنگ ، از جمادات است و از اين جهت با آن فرقى ندارد.
کتاب پندهای حکیمانه ؛
حضرت علاّمه حسن زاده ی آملی حفظه الله
⛔️ پررویی نجومی
📌پررویی نجومی یعنی طرفداران روحانی بیایند و مدیریت اقتصادی دولت رئیسی را که تورم سالانه 46 درصد را از روحانی با کسری بودجه وحشتناک سال 1400 تحویل گرفت و با وجود مشکلات در سال 1401 در همان 46 درصد نگاه داشت را بی عرضه معرفی کنی اما...
◀️ اما به دولت روحانی که در عرض 3 سال از 96 تا پایان 99 تورم را از 9 به 47 درصد رساند ( بیش از 5 برابر !!!) بگویی خدا پدرت را بیامرد که تو بهتر بودی !!!
◀️ در تاریخ بعد انقلاب نمونه نداشتیم که در عرض سه سال تورم سالانه 5 برابر شود که با تلاش #روحانی به این رکورد رسیدیم !!!
◀️ اینکه آقا می فرماید در دهه 90 از نظر اقتصادی تعطیل بودیم یعنی این ، اینکه آقا فرمود جبران این تعطیل حداقل هفت هشت سال زمان می برد یعنی صبر !
◀️ این یعنی وقتی آقای رئیسی می گوید #تورم را مهار کردیم دروغ نگفته ، شیب تند تورم را تا 1400 را ببینید که چطور در 1401 مهار شد و فقط 3 دهم افزایش یافت.
⚠️ اگر با #جهاد_تبیین واقعیت ها را نگوییم ، این طیف عادت عجیبی به تحریف دارند !
همسایه سایه ات به سرم مستدام باد
لطفت همیشه زخم مرا التیام داد
وقتی انیس لحظه ی تنهایی ام توئی
تنها دلیل اینکه من اینجایی ام توئی
هر شب دلم قدم به قدم میکشد مرا
بی اختیار سمت حرم میکشد مرا
با شور شهر فاصله دارم کنار تو
احساس وصل میکند آدم کنار تو
حالی نگفتنی به دلم دست میدهد
در هر نماز مسجد اعظم کنار تو
با زمزم نگاه دمادم هزار شمع
روشن کننند هاجر و مریم کنار تو
تا آسمان خویش مرا با خودت ببر
از آفتاب رد شده شبنم کنار تو
در این حریم، سینه زدن چیز دیگریست
خونین تر است ماه محرم کنار تو
مادر کنار صحن شما تربیت شدیم
داریم افتخار که همشهری ات شدیم
ما با تو در پناه تو آرام می شویم
وقتی که با ملائکه همگام می شویم
بانو! تمام کشور ما خاک زیر پات
مردان شهر نوکرو زنها کنیز هات
زیبا ترین خاطره هامان نگفتنی ست
تصویر صحن خلوت و باران نگفتنی ست
باران میان مرمر آیینه دیدنیست
این صحنه در برابر ایینه دیدنیست
مرغ خیال سمت حریمت پریده است
یعنی به اوج عشق همین جا رسیده است
خوشبخت قوم طایفه، ما مردم قمیم
جاروکشان خواهر خورشید هشتمیم
اعجاز این ضریح که همواره بی حد است
چیزی شبیه پنجره فولاد مشهد است
من روی حرف های خود اصرار میکنم
در مثنوی و در غزل اقرار میکنم
ما در کنار دختر موسی نشسته ایم
عمریست محو او به تماشا نشسته ایم
اینجا کویر داغ و نمک زار شور نیست
ما روبروی پهنه ی دریا نشسته ایم
قم سالهاست با نفسش زنده مانده است
باور کنید پیش مسیحا نشسته ایم
بوی مدینه می وزد از شهر ما،بیا
ما در جوار حضرت زهرا نشسته ایم
#سیدحمیدرضا_برقعی
سنگی بودم ز فرط غم کوه شدم
آرام آرام نم به نم کوه شدم
هی سنگ به من سنگ به من سنگ زدند
انباشته شد به روی هم کوه شدم
#جلیل_صفربیگی
شاید با دروغ بشه چیزی رو بدست آورد
اما نمیشه نگهش داشت...
روزی روزگاری
دروغ به حقیقت گفت:
میل داری باهم به دریا برویم و شنا کنیم؟
حقیقت ساده لوح پذیرفت و گول خورد.
آن دو باهم به کنار ساحل رفتند، وقتی به
ساحل رسیدند حقیقت لباس هایش را در
آورد . دروغ حیله گر لباس های اورا پوشید
و رفت.
از آن روز همیشه
حقیقت عریان و زشت است
اما دروغ در لباس حقیقت
با ظاهری آراسته نمایان میشود
رسول الله (صلى الله عليه وآله):
من حاول أمرا بمعصية الله كان أبعد له مما رجا و أقرب مما اتقى