هنوز در دل این جاده مانده خط عبورت
هنوز می وزد از هر کرانه عطر حضورت
هنوز پرده نشینی و گوشه گوشه ی عالم
پر است از تو و از نغمه های شور و شعورت
تو آفتابی و دردا که در زمانه ی تردید
شبیه شب پره ها چشم بسته ایم به نورت
و یا که از سر عادت غروب جمعه ی خود را
به یک سلام عجولانه کرده ایم مرورت
امیر قافله ما را ببخش اگر که نبودیم
در این زمانه ی تنهایی تو سنگ صبورت
اگر چه چشم به راه توایم باز دعا کن
که اهل کوفه نباشیم در زمان ظهورت
#حسن_زرنقی
#عضو_کانال
#شعر_انتظار
منی که زود رسیدم مباد دیر بمیرم
جوانم و سر شوقم مخواه پیر بمیرم
منی که سر به بیابان گذاشتم به هوایت
مخواه بی تو به یک گوشه ی کویر بمیرم
به بی قراری رودم که عازم است به دریا
به پای تو که رسیدم بگو بمیر، بمیرم
مرا نه سخت که ننگ است مرگ گوشه ی بستر
به صحنه آمده ام تا به تیغ و تیر بمیرم
سری به نیزه ندا میدهد همیشه ی تاریخ
که سر بلند بمیرم نه سر به زیر بمیرم
به پیش پای تو آخر چرا شهید نباشم
منی که آمده ام تا که ناگزیر بمیرم
تویی مسیر من ای عشق پس بیا و دعا کن
در این مسیر بمانم در این مسیر بمیرم
#حسن_زرنقی
"رحم الله عمی #العباس"
هم عشق تو در این دل شیدا متفاوت
هم جنس غمت با همه غم ها متفاوت
ای ماه تر از ماه که دیدست و شنیدست؟!
بر روی زمین مثل تو زیبا، متفاوت
ای سرو سرافراز نشسته است بهاران
بر قامت سبزت به تماشا متفاوت
یک روز بر این شب زده دنیای دل ما
سر می زند از چشم تو فردا متفاوت
هر لحظه به جان دادن در راه خدایت
دلواپسی ات با همه دنیا متفاوت
اینبار که راهی شده ای از سر حسرت
افتاده به پاهای تو صحرا متفاوت
ای موج خروشان وفاداری و ایثار
برخاستی از دامن دریا متفاوت
افسوس از آن لحظه که دیدند علمدار
برداشته مشک و علمش را متفاوت
از هرچه که در کرببلا بوده حساب...
دستان علمگیر تو با ما متفاوت
#حسن_زرنقی
🇮🇷 @sabzpoushan
در پشت سر فرعونیان، در پیش رو دریاست
اما چه باک از این و آن وقتی خدا با ماست
روشن به چشم ماست دیروزی که طی کردیم
چشم انتظار ما پس از این صبح فرداهاست
ما با سر و سامان این دنیا نمیسازیم
سرهای سرگردان ما بر دامن صحراست
تاریخ میداند که ظالمسوز شد آخر
هر شعلهی آهی که از جانهای ما برخاست
طوفان به پا کردهست اینک آه مظلومان
یک شمه از هر آه ما طوفان الاقصیست
هر چند دنیایی دلش با غزه است اما
کنج قفس این شیر زخمی همچنان تنهاست
می آید و میگیرد از افتادگان دستی
مردی که بر پیشانیاش سربند یازهراست
#حسن_زرنقی
#مرگ_بر_اسرائیل
#برای_مسلمانان_فلسطین
🇮🇷 @sabzpoushan
از خون و خاکستر ببین در شهر باران را
بسته ست خون راه تماشای خیابان را
دی را ببین و دردهای ناتمامش را
در جان ما سرمای سوزان زمستان را
حالا پس از تو انفجار بغض های ما
در صدر اخبار جهان آورده کرمان را
روزی تو جانت را فدای مردمت کردی
حالا فدایت می کنند این مردمان جان را
آنشب تو را خیل رفیقانت بغل کردند
حالا تو در آغوش می گیری شهیدان را
در آسمان حتما که دیدی و بغل کردی
ریحانه ی از آتش و خون ها هراسان را
آخر چرا بر خاک و خون افتاده؟! وقتی تو
بر روی چشمت می نشاندی هر چه مهمان را
بعد از تو جولان می دهند اینگونه نامردان
از مرد خالی دیده اند انگار میدان را
تا کی سکوت و صبر باید، وقت خونخواهی ست
باید به طوفانی پشیمان کرد شیطان را
#حسن_زرنقی
#حاج_قاسم
#کرمان
#گوشواره_قلبی
🇮🇷@sabzpoushan
#امام_خمینی
چشمهای تو چقدر چشمه بود و رود بود
بر لبت سلام ها بر دلت درود بود
در مسیر گل شدن بر لب شکوفه ها
آن غزل که چشم تو بی صدا سرود بود
با تو لحظه لحظه اش مثل صبح روشن است
آسمان، که قبل تو چهره اش کبود بود
با هوای تازه ات جان تازه یافتیم
آن زمان که شهر ما ابر بود و دود بود
چشم تو اشاره داشت سمت دور دست ها
وسعت نگاه تو بسکه بی حدود بود
مثل کوه در زمین سر فراز می شدی
پیش آسمان سرت هر چه در فرود بود
کاش راه و رسم ما بعد تو در این مسیر
جاده ای که باورت روی ما گشود بود
ما هزار شب تو را آرزو کشیده ایم
صبح دیر آمده! رفتن تو زود بود
#حسن_زرنقی