eitaa logo
یاوران حریم ولایت
37 دنبال‌کننده
64.2هزار عکس
28.5هزار ویدیو
1.2هزار فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 💢 ♦️♦️ ✳️درمان با روغن بنفشه👇 ✅ درمان انواع که به ابرو می مالند و دو قطره در هر سوراخ بینی می چکانند ✅ درمان دو قطره در هر سوراخ می چکانند. ✅ درمان خشکی و پژمردگی شب قبل از خواب به مالیده و دو قطره هم در بچکانند. ✅ درمان و تقویت کننده ریشه_مو و جلو گیری از مو خصوصا بنفشه پایه زیتون هم به سر می مالند و هم چند قطره در بینی بچکانند. ✅ روشن کردن صورت شب قبل از خواب به مالیده و دو قطره هم در بچکانند. ✅ برطرف کردن و مک صورت شب قبل از خواب به ابرو مالیده و دو قطره هم در بچکانند. ✅ نرم کردن مو به مقدار لازم به و با آرامی بمالند. 👇🏼 به جمع ما بپیوندید 👇🏼 ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔🌺𖣔༅═┅─ @bualii ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔🌺𖣔༅═┅─
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 احترام ژنرال آمریکائی به در بخشی از خود در مورد تحصیلات گفته بود: دوره ما در آمریکا تمام شده بود، اما به خاطر که در پرونده خدمتم درج شده بود، تکلیفم نبود و به من نمی‌دادند، تا این که روزی به دفتر ، که یک آمریکایی بود، احضار شدم. به اتاقش رفتم و احترام گذاشتم. او از من خواست که بنشینم. پرونده من در جلو او، روی میز بود، آخرین فردی بود که می‌بایستی نسبت به و یا شدنم اظهار نظر می‌کرد. او پرسش‌هایی کرد که من پاسخش را دادم. از سؤال های بر می‌آمد که نظر نسبت به من ندارد. این ملاقات ارتباط مستقیمی با و من داشت، زیرا احساس می‌کردم که دوری از و برنامه‌هایی که برای زندگی آینده‌ام در دل داشتم، همه در یک لحظه در حال است و باید و بدون دریافت به ایران برگردم. در همین فکر بودم که در به صدا در آمد و شخصی خواست تا داخل شود. او ضمن ، از خواست تا برای کار به خارج از برود با رفتن ، من لحظاتی را در تنها ماندم. 🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 احترام ژنرال آمریکائی به در بخشی از خود در مورد تحصیلات گفته بود: دوره ما در آمریکا تمام شده بود، اما به خاطر که در پرونده خدمتم درج شده بود، تکلیفم نبود و به من نمی‌دادند، تا این که روزی به دفتر ، که یک آمریکایی بود، احضار شدم. به اتاقش رفتم و احترام گذاشتم. او از من خواست که بنشینم. پرونده من در جلو او، روی میز بود، آخرین فردی بود که می‌بایستی نسبت به و یا شدنم اظهار نظر می‌کرد. او پرسش‌هایی کرد که من پاسخش را دادم. از سؤال های بر می‌آمد که نظر نسبت به من ندارد. این ملاقات ارتباط مستقیمی با و من داشت، زیرا احساس می‌کردم که دوری از و برنامه‌هایی که برای زندگی آینده‌ام در دل داشتم، همه در یک لحظه در حال است و باید و بدون دریافت به ایران برگردم. در همین فکر بودم که در به صدا در آمد و شخصی خواست تا داخل شود. او ضمن ، از خواست تا برای کار به خارج از برود با رفتن ، من لحظاتی را در تنها ماندم. 🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 یعنی از اسارت پستی ها و زبونی ها و حقارت ها یعنی و غیرت و شجاعت یعنی اهدا در برابر حمله به و دین و و خاک و میهن یعنی از بند حسادت ها و طمع ها و زر اندوزی ها شادی روح و 🥀 @dashtejonoon1🕊🌹