سهل باشد که بُرونم کنی از محفلِ خویش
گَر توانی به در انداز مَرا از دلِ خویش
☘ #چَکامه
«زندگی زیباست»
@sad_dar_sad_ziba
╔🌸🍃═══════╗
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷 گمان کردهاید میدان را خالی میکنیم؟
#یکی_از_میان_ما ...🌷...
/ یاد یاران
…………………………………
@sad_dar_sad_ziba
─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
┄═❁✨❈[﷽]❈✨❁═┄
🔸 گونهای از نادانی
💎 #دُرّ_گران
………………………………………
🌿 «زندگی زیباست»
🍃 @sad_dar_sad_ziba
🇮🇷 این جا جمهوری اسلامی
🇮🇷 معنای مردمسالاری دینی
#فانوس
/روشنبینی و روشنگری 🌕
………………………………………
🗞 #مجله_ی_مجازی «زندگی زیباست»
╭─┅═ঊঈ💠💠ঊঈ═┅─ @sad_dar_sad_ziba
╰─┅═ঊঈ💠💠ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⬇️⬇️⬇️. .⬇️⬇️⬇️
🤲🏼 الحمد لله رب العالمین
☘ «زندگی زیباست»
☘ @sad_dar_sad_ziba
┄═❁✨❈[﷽]❈✨❁═┄
🔺 انتقام
💎 #دُرّ_گران
………………………………………
🌿 «زندگی زیباست»
🍃 @sad_dar_sad_ziba
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
༺◍⃟☀️჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
🌤 بهترین حادثه را آمدنت می دانم
#بوی_پیراهن_یوسف
/ ولایت و انتظار 🌸
@sad_dar_sad_ziba
🕌 ۩๑▬▬▬✨✨▬▬●
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای بچههامون 😍
🌸 «زندگی زیباست»
🌱 @sad_dar_sas_ziba
🌸 زندگی زیباست 🌸
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄ 📚 «فرنگیس» ⏪ بخش ۴۵: مادرم بلند شد و توی تاریکی دستش را رو به آسمان گرفت و فریاد زد:
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄
📚 «فرنگیس»
⏪ بخش ۴۶:
اسمش را شنیده بودم. سرم را تکان دادم و گفتم اسمش را شنیدهام. ابراهیم گفت:
«دسته تشکیل داده و دارد با دستهاش به طرف عراقیها میرود. صفر خوشروان و علی اکرم پرما هم دارند دسته تشکیل میدهند. همه دسته درست کردهاند و دارند میروند به جنگ عراقیها.»
تازه غذا خوردنمان را تمام کرده بودیم که ابراهیم آرام گفت:
«فرنگ، بچهها را به تو میسپرم. مواظبشان باش. رحیم هم برمیگردد نگران نباشید.»
وقتی ابراهیم خواست برود، دلم گرفت. برادرم را بغل کردم و گفتم:
«ابراهیم، مواظب خودت باش. رحیم را هم پیدا کن. دوتایی مواظب خودتان باشید!»
دل دل کردم، ولی بالأخره حرفم را زدم: «ابراهیم، ما فقط شما را داریم... خدای نکرده اگر بلایی سرتان بیاید همه از پا درد میآییم.»
ابراهیم پدر و مادرم را بوسید و توی تاریکی رفت. آن قدر روی یک صخره ی بلند ایستادم تا سایهاش توی تاریکی گم شد. به طرف تانکهای عراقی میرفت. دلم میخواست میرفتم و مثل همیشه مواظبش بودم. مثل آن موقعها که بچه بود. مثل آن وقتها که بچههای بزرگتر را اذیت میکردیم. چه زود بچگیهایمان تمام شده بود!
دوباره هر کس گوشهای دراز کشید. روی همان صخرهی سنگی رو به گیلان غرب نشستم. تیرهای سرخ، از این طرف به آن طرف میرفت و از آن طرف به این طرف میآمد. میدانستم با هر آتش، ممکن است یک نفر کشته شود. روی سنگها نشستم تا صبح شد. با طلوع خورشید دوباره بمب اندازیها شدت گرفت. هواپیماهای ایرانی و عراقی میآمدند و میرفتند. از صبح بچهها که تحملشان طاق شده بود حرف از نان و غذا میزدند. چند ساعتی با همان وضع طی کردیم. سیما و لیلا هم به گریه افتادند. مرتب نق میزدند و به مادرم میگفتند که گرسنهشان است. کم کم صدای زنها هم درآمد.
همه خسته و گرسنه بودند. پدرم که کنار ما بود پا شد به طرفم آمد. طوری نگاهم کرد که فهمیدم حرفی دارد. نشست روبهرویم، صدایش را صاف کرد و آرام گفت:
«روله، میآیی برویم خانه کمی وسیله بیاوریم؟»
سرم را تکان دادم و محکم گفتم:
«برویم! من آمادهام.»
پدرم میدانست نمیترسم. زنها همه با تعجب نگاهم میکردند. خندیدم و گفتم:
«نترسید. قول میدهم با آذوقه برگردم. فقط شما مواظب خودتان باشید.»
معطل نکردم. با پدرم، دوتایی راه افتادیم. از پشت تپهها آرام آرام به روستا نزدیک شدیم. باید از کنار رود رد میشدیم. خمیده خمیده میرفتیم مبادا ما را ببینند. همه جا ساکت بود. خبری از سربازهای عراقی نبود. صدای پرندهها از توی مزرعه میآمد. به چپ و راست نگاه میکردیم و قدم به قدم پیش میرفتیم. گاهی کنار تخته سنگین میایستادیم و جلو را نگاه میکردیم.
◀️ ادامه دارد ...
.................................
🔹 #توجه:
«فرستادن داستان به دیگر رسانه ها تنها با ذکر نشانی همین کانال، مجاز است.»
🌳 #بوستان_داستان
💠 «زندگی زیباست»
http://eitaa.com/sad_dar_sad_ziba
┄┅══✼☘🌺☘✼══┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💟 بهترینها رو توی سختیها بشناس!
🍀 «زندگی زیباست»
☘ @sad_dar_sad_ziba
┄═❁✨❈[﷽]❈✨❁═┄
❇️ هلاکت
🌌 #راه_روشن
/ نهج البلاغه
@sad_dar_sad_ziba
╰─┅═ঊঈ💠 ☀️ 💠ঊঈ═┅─
「🍃「🌹」🍃」
زندگی همچون رودخانه است و هميشه جريان دارد.
اگر مسير خود را آگاهانه و با اراده تعیين نكنيد، دستخوش امواج آن خواهيد شد و جریان رود، مسیر شما را مشخص خواهد کرد.
🌊 #اقیانوس_آرام
آقای روان شناس
🗞 #مجلهی_مجازی «زندگی زیباست»
@sad_dar_sad_ziba
┄┅═══✼🍃🌹🍃✼═══┅┄
هدایت شده از ارج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 دستور صریح رهبر والای انقلاب به نیروهای نظامی
💠 اندیشه + رفتار + جهاد = ارج
💠 http://eitaa.ir/arj_e_ensan
●▬▬▬✨✨▬▬● .