eitaa logo
🌸 زندگی زیباست 🌸
853 دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
3.3هزار ویدیو
24 فایل
°•﷽•° 📰 #مجله_ی_مجازی 🌸 زندگی زیباست 🌸 «همه چیز بَـــراے زندگۍ زیــ★ـݕـا» رسانه های دیگر ما: «خانه ی هنر و هنرمندان» http://eitaa.com/rooberaah «ارج» http://eitaa.com/arj_e_ensan ارتباط با مدیر: @kooh313 تبادل و تبلیغ: @zeynab1370
مشاهده در ایتا
دانلود
🌕 ماه بر فراز تالاب بیشه‌ی دالان / بروجرد / ایران / نَمایی از ایران زیبای ما 🇮🇷 @sad_dar_sad_ziba ┄┅═══✼🍃🌹🍃✼═══┅┄
🦋 پروانه یا کرم؟! 🐛 🌊   آقای روان‌شناس 🗞 «زندگی زیباست» @sad_dar_sad_ziba      ┄┅═══✼🍃🌹🍃✼═══┅┄
💕 حالی خیال وصلت، خوش می‌دهد فریبم ☘ 🍃 «زندگی زیباست» 🌿 @sad_dar_sad_ziba
🌸 زندگی زیباست 🌸
〰〰〰〰〰〰〰 🍀 هنر و مهارت «زندگی در زمان حال» 🍁 افسردگی و نشانه‌های آن 👌🏼 #روان‌شناسی برای زندگی
6_144247131778545028.ogg
زمان: حجم: 12.28M
〰〰〰〰〰〰〰 🍀 هنر و مهارت «زندگی در زمان حال» 🍁 نشانه‌های استرس و اختلالات اضطرابی 👌🏼 برای زندگی «زندگی زیباست» @sad_dar_sad_ziba ╔🌸🍃═══════╗
یـــادت بـــاشـــد! پشت موفقیت هر کسی هفتـــــــه ها، ماه ها و شایــــد ســـال ها تلاش وجــــــود دارد! 🌷 «زندگی زیباست» 🌱 @sad_dar_sad_ziba
🧳 توشه بردارید. 🌿 «زندگی زیباست» 🍃 @sad_dar_sad_ziba
🌷 به یاد دوست شهید ما... @sad_dar_sad_ziba ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
💚 زنده‌دل «زندگی زیباست» @sad_dar_sad_ziba
💠 نمایی از معماری شگفت‌انگیز مسجد نصیر الملک (معروف به مسجد صورتی) / شیراز / نَمایی از ایران زیبای ما 🇮🇷 @sad_dar_sad_ziba ┄┅═══✼🍃🌹🍃✼═══┅┄
🌳🍃🍄🍃🌲 👌🏼 کوچکترین قارچ جهان!  🌿 ༻‌🍄 @sad_dar_sad_ziba 🍄༺  ‎‎‌‎
🌸 زندگی زیباست 🌸
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄ 📚 «فرنگیس» ⏪ بخش ۸۱: یکی از زن‌ها جلو آمد و گفت: «اشکال ندارد. می‌توانی بروی و او را
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄ 📚 «فرنگیس» ⏪ بخش ۸۲: فردا شب برادرم برگشت. او را به خانه آوردم و پرسیدم: چه طور «صفر خوشروان» روی مین رفت؟ رحیم بغض کرده بود. با بغض و گریه تعریف کرد که آن روز قرار بود از پشت تپه ابرویی، جاده را پاکسازی کنند و جاده‌ای برای پیشروی به سمت دشمن درست کنند. صفر خوشروان به برادرم گفته بود که این قسمت مین ضد تانک دارد و با بولدوزر مین‌ها را در بیاورند. برادرهایم با صفر خوشروان مشغول درآوردن مین شدند. صفر خوشروان دنبال نیروهای خودی می‌رود. ناگهان یکی از بچه‌های خودی روی مین می‌رود. راننده‌ی بولدوزر هم گفته بود دیگر ادامه نمی‌دهد. برادرهایم دو سنگر داشتند؛ یکی در کرجی و دیگری در ابرویی. سوله ‌ای داشتند که حدود هشتاد نفر در آن بودند. برادرهایم سنگری درست کرده بودند؛ با خاک و گونی‌های شن و چیلی، تا داخل سوله نروند. صفر خوشروان برگشته و وقتی فهمیده راننده بولدوزر  ترسیده، چیزی نگفته. گفته خودمان ادامه می‌دهیم، اشکال ندارد. با یک فلاکس آب یخ، رفته‌اند برای ادامه‌ی کار. صفر خوشروان مین‌هایی را که پیدا می‌کرده، روی هم جمع کرده بود. نیروهای ارتشی گفته بودند بگذارید مین‌ها را با گلوله منفجر کنیم، اما صفر خوشروان قبول نکرده. گوشه‌ای نشسته بودند و همراه بقیه‌ی نیروها گیلاس خورده بودند و بعد ادامه داده بودند. «سیاه مرجانی» و «جهانگیر مرجانی» و «شیرزادی» هم با او بودند. به آن‌ها گفته بود بروید توی سنگر. پرسیده بودند چرا؟ گفته بود می‌خواهم این مین‌ها را خنثی کنم، خطرناک است، شما زن و بچه دارید. در همین حین، مین توی دست و شکم صفر خوشروان منفجر شده بود. ترکش مین به دست یکی از همراهانشان خورده بود. دست صفر خوشروان از تنش جدا شده بود. دوستان صفر، شیون و واویلا سردادند. برادرم می‌گفت دست خوشروان از بدنش جدا شد و روی زمین افتاد. توی ده شیون و واویلا بود. رزمنده‌ها و برادرهایم همراه جنازه رفتند. جنازه را جدا و دستش را هم جدا بردند. همه ناراحت بودند. او را بردند که در «ویژنان» خاک کنند. وصیت‌نامه صفر را که از جیبش درآوردند و خواندند، فهمیدند که نوشته او را در گیلان غرب یا در کاسه‌گران پیش «علی اکرم پرماه» که دوستش بود، خاک کنند. صفر خوشروان را در «گیلان غرب» خاک کردند. ◀️ ادامه دارد ... ................................. 🔹 : «نشر داستان تنها با ذکر نشانی همین کانال، مجاز است.» 🌳 💠 «زندگی زیباست» http://eitaa.com/sad_dar_sad_ziba ┄┅══✼☘🌺☘✼══┅┄
🍀🍁🍀 قاصدک! شعر مرا از بر کن بنشین روی نسیمی که ز احساس برون می آید برو آن گوشه‌ی باغ سمت آن نرگس مست که ز تنهایی خود دلتنگ است و بخوان در گوشش شعرم را و بگو: باور کن یک نفر خواب تو را می بیند یک نفر یاد تو را دمی از دل نبَرَد یک نفر شور دلش عشق صمیمانه‌ی توست قاصدک شعر مرا از بر کن «سهراب سپهری» فارسی   ┏━🦋━━•••━━━━┓ 🦋 @sad_dar_sad_ziba 🦋 ┗━━━━•••━━🦋━┛