eitaa logo
🌸 زندگی زیباست 🌸
551 دنبال‌کننده
5هزار عکس
3هزار ویدیو
20 فایل
°•﷽•° 📰 #مجله_ی_مجازی 🌸 زندگی زیباست 🌸 «همه چیز بَـــراے زندگۍ زیــ★ـݕـا» رسانه های دیگر ما: «خانه ی هنر و هنرمندان» http://eitaa.com/rooberaah «ارج» http://eitaa.com/arj_e_ensan ارتباط با مدیر: @kooh313 تبادل و تبلیغ: @fadakq2096
مشاهده در ایتا
دانلود
هر چه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی 💎 ……………………………………… 💐 «همه چیز برای زندگی زیبا» 💐 @sad_dar_sad_ziba 🍃
🌸 زندگی زیباست 🌸
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄ 📚 «مثـل بیـروت بـود» ⏪ بخش ۵۲: به بخشی که آن دخترک چشم آبی در آن بستری بود رسیدیم. چش
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄ 📚 «مثـل بیـروت بـود» ⏪ بخش ۵۳: نمی دانم آن روز چه طور شب شد؛ اما شب تا به سحر برایم شبیه به گرفتاری در مستطیل قبر گذشت. تن، میل به خوابیدن داشت ولی ذهن، خاطرات سارا را پچ پچ می کرد؛ سارایی که ادای زنده ها را در می آورد، سارایی که آبی چشمانش همیشه طوفان داشت، سارایی که جسمش در آن عمارت می چرخد اما روحش جایی کنار امیرمهدی شهید پر می زد. اصلاً همان بهتر که نماند؛ می ماند و خبر بی دانیال شدن را می شنید که چه شود؟ که عرش و فرش بر سرش آوار شود و ما بقی زندگی را جان بکند؟! ثانیه به ثانیه چون اسپند روی آتش می‌سوختم. راستی آن چند پاره استخوان در کشوی یخ زده ی سردخانه، سینه اش تنگ نمی شد؟ نمی‌ترسید؟ آخر تا سپیده ی صبح و رهسپاری به خانه ی ابدی خیلی راه مانده بود. باید وصیت کنم که من را به تابوت های سردخانه نسپارند. من از انتظار کشیدن در یک وجب آهن سرد و تاریک، وحشت دارم. صبح خورشید سر از آسمان در نیاورد، انگار او هم حوصله نداشت؛ اما ابرها... ابرها نم نم باریدند و باد تا می توانست زوزه ی سرما کشید. رفتیم. همه مان سیاه پوشیدیم و رفتیم به بدرقه ی دخترک چشم آبی؛ همان که حتم داشتم امیرمهدی به استقبالش آمده تا غریبی نکند. کنار گودال گل آلود قبر ایستادم. درست دیوار به دیوار مزار شهید حسام قرار داشت. مادر می گفت که مالک این چهاردیواری بی سقف، فاطمه خانم است. خریده بود که همسایه ی پسر باشد اما حجله ی نو عروسش شد. نگاهی به پراکندگی مشایعت کنندگان انداختم. سر جمع به پنجاه نفر هم نمی رسیدند که بیشترشان همکاران همسر و برادر سارا بودند. این دخترک زیادی غریب نبود؟ مادر زبان به دهان گرفته اش را هم در جمعیت انگشت شمار، حضار نمی دیدم. لابد در بی خبری به سر می برد. گاهی فراموشی مثل سیب سرخ هزار و یک خاصیت دارد؛ خصوصاً وقتی آن که باید باشد دیگر نیست. جسم کفن پیچ شده ی بی جانش را که بر خیسی زمین گذاشتند، قلبم از بی کسی اش مشت شد؛ نه پدری، نه برادری، نه همسری که مَحرم باشند و کجاوه کنند آغوششان را بر جسم سارا. حاشا به غیرت آن پیرمرد کشمیر پوش! نام پدر را سیاه کرد به پیشانی روزگار. شاید من هم اگر جایش بودم، عطای وداع با دختر را به لقای حضور این همه پاسدار می بخشیدم. در کوبش تند باران، فاطمه خانم چادر به دور کمر بست و استوار وارد قبر شد. بر چهار ضلع منزلگاه تازه عروسش دعا خواند و تربت پاشید. طاها و عقیل، دو طرف کفن گل آلود شده را گرفتند و روی دستان پر چروک فاطمه خانم به سرازیری خاک سپردند. صدای گریه های پروین و تلاش برای آرام کردنش بر تارهای اعصابم ناخن می کشید. بالای سر سارا ایستادم. فاطمه خانم صورت دخترک را از حصار کفن رها کرد. مانند همیشه بود؛ سرد و رنگ پریده با لب هایی که به کبودی می زد اما این بار تبسم داشت. انگار عسل زیر زبان مزه مزه می کرد. اصلاً مگر می شود سارا باشی، امیرمهدی از دست داده باشی و از هم آغوشی با مرگی منتهی به دیدار یار، سرخوش نباشی؟ قطرات شیشه ای باران، مروارید مروارید بر سیمای مهتابی اش پرت می شدند و هر لحظه انتظار داشتم چشم بگشاید تا دریای مردمک هایش را ببینم. ⏪ ادامه دارد... ................................. 🌳 💠 «زندگی زیباست» https://eitaa.com/sad_dar_sad_ziba ┄┅══✼☘🌺☘✼══┅┄
نفس باد صبا دم به دم از راه رسید قاصدک پر زد و گل وا شد و خورشید دمید بلبل از هلهله ی باد به رقص آمد و گفت باید از باغ خدا عطر محبت را چید 🌳 @sad_dar_sad_ziba
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 نگذاریم به زور ما را به جهنم ببرند! /روشن بینی و روشنگری 🌙 🌕 ……………………………………… 🗞 «صد در صد» ╭─┅═ঊঈ💠💠ঊঈ═┅─ ‌ ‌ @sad_dar_sad_ziba ╰─┅═ঊঈ💠💠ঊঈ═┅─
🌷 شهید محمد قنبری مأموری که در ایذه توسط یک وحشی، جنایتکار و تروریست به نام «پویا مولایی راد» زیر گرفته شد و به شهادت رسید، ۵ فرزند دارد که کوچک‌ترین آن‌ها ۲ ساله است. دادستان ایذه گفت: ضارب در ۲ نوبت مأموران انتظامی را زیر گرفت. عصر امروز یک خودرو با هویت مشخص در یکی از مبادی ورودی شهرستان ایذه با سرعت و به صورت عمدی به نیرو‌های مستقر در ایست بازرسی برخورد کرد که یکی از مأموران در صحنه به شهادت رسید. سپس با دور زدن و برخورد با یکی از سربازان وظیفه، موجب ایراد صدمات بدنی به این سرباز شد و خود نیز با تیراندازی از سوی مأموران زخمی شد که پس از اعزام به بیمارستان، فوت کرد. 📎 این قاتل جنایتکار، پسر عموی مادر «کیان پیرفلک» از قربانیان اغتشاشات اخیر است. همان مادری که همچنان هم نوا با اغتشاشگران و قاتلان فرزندش در کوره ی اغتشاشات، قتل ها و غارت ها می دمد و امروز باعث جنایتی دیگر و یتیم شدن پنج فرزند «شهید محمد قنبری» گردید. @sad_dar_sad_ziba ─┅═ঊঈ🔹ঊঈ═┅─
اشک هایی که در سختی قطره قطره بر صورتت سیلی می‌زنند، باید همچون آب، جوانه های قدرت را در تو رشد دهند. 🌱 @sad_dar_sad_ziba
🌿🌸🌿 وقتی کسی مرا ناراحت می کند، از خود می پرسم: او فرستاده شده است تا چه درس مهمی به من یاد بدهد؟ فاقد کدام ویژگی شخصیتی و روانی هستم که باعث شده متحمل درد و رنج شوم؟ انسانهای عصبانی، آرامش و خونسردی را به ما آموزش می دهند؛ انسانهای تحقیرگر، عزت نفس را؛ انسانهای بی احساس، عشق بی قید و شرط را؛ و انسانهای لجباز، انعطاف را. 📎 از امروز تو زندگیتون وقتی رفتار کسی اذیتتون می‌کنه از خودتون بپرسید: این شخص اومده تا چه درسی به من بده؟ این جوری نه تنها اذیت نمی شید، بلکه رفتار زشت او باعث پیشرفت شما می شه. 🌊 آقای روان شناس 🗞 «زندگی زیباست» @sad_dar_sad_ziba ┄┅═══✼🍃🌹🍃✼═══┅┄
حسّ و حال همه ی ثانیه ها ریخت به هم شوق یک رابطه با حاشیه ها ریخت به هم گفته بودم به کسی عشق نخواهم ورزید آمدی و همه ی فرضیه ها ریخت به هم! 🌹 @sad_dar_sad_ziba
🍀🌺🍀 بی‌توجهی رفتاری و عاطفی به زن حتی از درگیری لفظی و فیزیکی آزاردهنده تر است و زن را نسبت به مرد سرد می کند. ─┅═ঊঈ🍃🌳🍃ঊঈ═┅─ / خانوادگی آقای روان شناس 💐 [همه چیز برای زندگی زیبا] @sad_dar_sad_ziba ─┅═ঊঈ🦋🌹🦋ঊঈ═┅─
🌿 خدایا ممنون! 😍 🤲🏼 🌹 @sad_dar_sad_ziba
2_144178960461186219.mp3
8.92M
🌿 🎶 «تنها می مانم» 🎙 سالار عقیلی /موسیقی 🎼🌹 🎵 🗞 «زندگی زیباست» @sad_dar_sad_ziba ┄┅═══✼🍃🌹🍃✼═══┅┄
📖 «الْهَمُّ نِصْفُ الْهَرَمِ» «غم و اندوه نیمى از پیرى است.» [حکمت ١۴٣] 🌌 / نهج البلاغه ‌ @sad_dar_sad_ziba ╰─┅═ঊঈ💠 ☀️ 💠ঊঈ═┅─
خدا باز هم بهت فرصت داده؛ فرصت داده که حالا رو زندگی کنی. در حالی که خیلی ها دیروز و دیشب این فرصت ازشون گرفته شد. 🍀 حالا، اکنون رو زندگی کن! 🌺 @sad_dar_sad_ziba
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 وظیفه ای است برای همه؛ من، تو، ما، همه! وگرنه در دنیا و آخرت، از خسران دیدگان خواهیم بود! 🎤 «حجت الاسلام علی رضا پناهیان» /جهان رسانه 📡 💻 📱 ╭─┅═ঊঈ💠💠ঊঈ═┅─ ‌ ‌ @sad_dar_sad_ziba ╰─┅═ঊঈ💠💠ঊঈ═┅─
افتــــاده به لب هـــــــای من آواز چرا؟! دارم به ســـــــرم هــــــوای پرواز چرا؟! این حال خوش از کجا به من رو کرده؟! دارم به تو فکـــــر می کنــــــم باز چرا؟! دو بیتی «اسماعیل ‌علیخانی» 🌸 @sad_dar_sad_ziba
🌿🌸🌿 🔸 چه شد که ما این اندازه سخاوتمند شدیم در از دست دادن حالِ خوبمان؟! 🔘 بخیل باش برای از دست دادن حال خوبت! 🌊 آقای روان شناس 🗞 «زندگی زیباست» @sad_dar_sad_ziba ┄┅═══✼🍃🌹🍃✼═══┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شلوارک پوشیدن تو به چه درد من می خوره؟ مهریه م رو بده! ☺️ 🤭 ツ➣ @sad_dar_sad_ziba
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️ یک دانش و این همه سود و فایده! /روشن بینی و روشنگری 🌙 🌕 ……………………………………… 🗞 «زندگی زیباست» ╭─┅═ঊঈ💠💠ঊঈ═┅─ ‌ ‌ @sad_dar_sad_ziba ╰─┅═ঊঈ💠💠ঊঈ═┅─
🌸 زندگی زیباست 🌸
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄ 📚 «مثـل بیـروت بـود» ⏪ بخش ۵۳: نمی دانم آن روز چه طور شب شد؛ اما شب تا به سحر برایم ش
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄ 📚 «مثـل بیـروت بـود» ⏪ بخش ۵۴: تمام اعمال دفن با حضور روحانی سیدی و به دست فاطمه خانم انجام گرفت، فاطمه خانمی که اشک هایش را زیر شلاق باران مخفی کرده بود و مادرانه، فرزند را به خاک می سپرد. سنگ ها یک به یک با کمک پدر، طاها و عقیل بر خانه ی تازه ی سارا سقف شدند. آخرین لحد که قرار گرفت، هوا در ریه ام حبس گشت. کاش جسدم را در دریا بیندازند. من از چهار دیواری تنگ و تاریک می ترسیدم. با اتمام خاکسپاری یک به یک از تعداد حاضران کم می شد و این یعنی مُردن، خیلی تنهایی دارد. وقت رفتن، کنار بستر سارا نشستم. دست بر انجماد خیس خاک های انباشته گذاشتم. مویرگ هایم لرزید. فاطمه خانم قبر را به آغوش کشید و با صدایی شکسته نجوا کرد: «آروم بخواب عزیزکم! سلام من رو هم به امیر مهدی برسون!» به همین راحتی دفتر زندگی سارا بسته شد. همه رفتند و او زیر خرواری از خاک سرد، آرام گرفت. دخترک چشم آبی، بی دانیال شدن را نفهمید و مرد مو طلایی، تلخی مرگ خواهر را نچشید؛ اما امان از سینه ی سوخته ی آن مادر گرفتار در فراموشی. تکیه زده به بید مجنونی که زمانی شاهد دیوانه بازی های من و لبخند های بی صدای سارا بود، چشم به تصویر شهید حسام بر مزارش داشتم. انگار تبسمش مثل همیشه نبود؛ هم غم داشت هم شادی. تق تق دانه های باران روی چتر بالای سرم، سمفونی مُردگان را می نواخت. یقین داشتم دیگر خبری از لبخند های کم جان، بر لبان سارا نیست. حالا صدای قهقهه اش در همهمه ی گریه ی آسمان، درست وسط حیاط امامزاده شنیده می شد. آخر شیرین است این که شهید در خاک داشته باشی و میهمان عزرائیل شوی. اصلاً مرگ شهد می شود، عسل می سود، شراب طهورا می شود و به جانت می چسبد. طاها با ظاهری نمناک مقابلم ایستاد. _ من و بابا باید بریم. تو و مامان با عقیل میرید خونه ی دانیال. یه چیزهایی در مورد حفاظت به مامان گفتیم اما اصل ماجرا رو نمی دونه. مراقب باش خرابکاری نکنی! بچه ها اون جا حواسشون بهتون هست. خیرگی نگاهم از خیسی خاک گرفته نمی شد. نام مرد مو طلایی بر خستگی روحم سنگین آمد. صدایم حجم نداشت. _ دانیال... پس دانیال چی می شه؟ نمی خواین بهشون بگین که مُرده؟! نفسش را تا عمق ریه کشید. _ الآن وقته این حرف ها نیست. بیا برو تو ماشین بشین. من دیرم شده. ⏪ ادامه دارد... ................................. 🌳 💠 «زندگی زیباست» https://eitaa.com/sad_dar_sad_ziba ┄┅══✼☘🌺☘✼══┅┄
🥀 شوقِ پرواز بده روحِ زمین گیرِ مرا! ✋🏽 سلام حضرت مهر! 🌴 @sad_dar_sad_ziba
☀️ بیدار شو و رؤیا‌هایی رو که تو ذهنت بافتی عملی کن! @sad_dar_sad_ziba
🍀🌺🍀 اگر از زندگی خود با همسرتان رضایت دارید: رضایت خود را نشان بدهید. به او بگویید او هنوز هم بهترین است و هنوز هم اگر به گذشته برگردید او انتخاب شماست. به او از احساساتتان اطمینان بدهید! ─┅═ঊঈ🍃🌳🍃ঊঈ═┅─ / خانوادگی آقای روان شناس 💐 [همه چیز برای زندگی زیبا] @sad_dar_sad_ziba ─┅═ঊঈ🦋🌹🦋ঊঈ═┅─
🌿🍁🌿 روی دل بستن خود کاش کمی کار کنی مثل یک عاشق دلباخته رفتار کنی من اگر طاقچه بالا نگذارم زشت است تو نباید که اَقلّاً کمی اصرار کنی؟ عشق جنگ است و به دنبال غنیمت باید مثل یک لشکر قحطی زده پیکار کنی این قدر خسته نگو، راه نخواهد آمد راه را باید از آن سمت، تو هموار کنی نه چنان سخت‌عنان باش که عاشق نشوی نه چنان رام که خود را بزنی خوار کنی عشق، مُسری است فقط خیره شو تا او را نیز به گرفتاری خود زود گرفتار کنی واژه از دور چنان زور ندارد، باید چشم در چشم، به احساس خود اقرار کنی امشب آن ‌قدر به چشمان تو زل خواهم زد تا مرا خواسته ناخواسته بیمار کنی «انسیه سادات هاشمی» 🌺🌺🌺🌺🌺 فارسی   ┏━🦋━━•••━━━━┓ 🦋 @sad_dar_sad_ziba 🦋 ┗━━━━•••━━🦋━┛
2_144178960464749012.mp3
7.72M
🌿 🎶 آهنگ بی کلام /موسیقی 🎼🌹 🎵 🗞 «زندگی زیباست» @sad_dar_sad_ziba ┄┅═══✼🍃🌹🍃✼═══┅┄
💠 چه دوست خوبی... 💎 ……………………………………… 💐 «همه چیز برای زندگی زیبا» 💐 @sad_dar_sad_ziba 🍃
چترها را باید بست  زیر باران باید رفت فکر را، خاطره را، زیر باران باید برد دوست را زیر باران باید دید عشق را زیر باران باید جست 🌧 «زندگی زیباست» 🌱 @sad_dar_sad_ziba
🌿🌸🌿 اگه خودت رو دست کم بگیری مشکلات و موانع بزرگ جلوه می کنن! موانع بزرگ و کوچک نمی شن این ماییم که در برابر اون ها اندازه ی خودمون رو کم و زیاد می کنیم. 🌊 آقای روان شناس 🗞 «زندگی زیباست» @sad_dar_sad_ziba ┄┅═══✼🍃🌹🍃✼═══┅┄
این منزل یک مأمور نیروی انتظامی است... همین قدر ساده... منزل شهیدی که چند روز پیش در ایذه به دست یک جنایتکار و عوامل پشت صحنه ی آن به شهادت رسید! ...🌷... /یاد یاران ………………………………… @sad_dar_sad_ziba ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
خراجِ چین، سر زلفت ز مُشک ناب گرفت رخ تو آینه از دست آفتاب گرفت بگو به خواب که امشب میا به دیده ی من جزیره ای که مکان تو بود، آب گرفت «ظهیر فارابی» 🌓 @sad_dar_sad_ziba