🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 🌱#داستانک: 🎞نمایشی از جدال مرگ و زندگی یک #پرستار 🔹«زهرا قربانی» پرستار بخش کرونای بیمارستان ولایت قزوین به کرونا مبتلا می شود... با وخامت حال و بی هوش شدن تا چند قدمی مرگ می رود و باز می گردد. او #داستان این جهان میان مرگ و زندگی را به یاد می آورد. 🔸در پیوند (لینک) زیر بخوانید: 👉 fna.ir/eyd0s7 🔹🔹♦🔹🔹 🌱 @sad_dar_sad_ziba 🌱

💎 #دُرّ_گران: ✋🏼#احتیاط کن! «همه چیز برای زندگی زیبا» 💐 @sad_dar_sad_ziba 💐

#نیمه_ی_پر_لیوان: /ما می توانیم🇮🇷 دیداری #بدون_تعارف در جنوب شهر با رئیس #عالی_ترین_مرجع_قضایی_کشور ┄┅══✼🍃🌹🍃✼══┅┄ http://eitaa.com/sad_dar_sad_ziba ┄┅══✼🍃🌹🍃✼══┅┄

🍀 کسی که می‌خواهد کاری را انجام دهد #راهش را پیدا می‌کند و کسی که نمی خواهد، #بهانه_اش را! 🍃 @sad_dar_sad_ziba 🍃

#نگین:💍 💠 چه باید بکنیم؟ 💠 چه خواهد شد؟ ●▬▬▬▬✨✨✨▬๑۩ 🔷 @sad_dar_sad_ziba 🔷 ۩๑▬▬▬✨✨✨▬▬●

#فانوس: /روشن بینی و روشنگری 🌙 🌕 🇬🇧 از انگلیس تا #انگلیس 🏴󠁧󠁢󠁥󠁮󠁧󠁿 🎤«استاد حسن عباسی» 🚢به فراخور نخستین سالروز توقیف نفتکش انگلیسی 📰#مجله_ی_مجازی «صد در صد» ╭─┅═ঊঈ💠💠ঊঈ═┅─ ‌ ‌ @sad_dar_sad_ziba ╰─┅═ঊঈ💠💠ঊঈ═┅─

➖➖➖➖➖➖➖➖ تلنگر: 👌 غربگرایان در حقیقت توسط #شورای_نگهبان رد صلاحیت شدند یا توسط #مردم؟ 🔹 @sad_dar_sad_ziba 🔹 ➖➖➖➖➖➖➖➖

─┅═ঊঈ🍃🌳🍃ঊঈ═┅─ #باغچه: /خانوادگی ……………………………………… ⬅ در دعواهایمان اگر به #عیب_های_خودمان نگاه کنیم بسیاری از مشکلات برطرف می شود. اصلا ریشه ی بسیاری از مشکلات، خود ما هستیم نه طرف مقابل. 👈🏽نمونه ی ۱: اگر خانمی #نیاز_عاطفی اش برآورده نمی شود، یعنی مردش کم کاری کرده است و نتیجه ی آن این می شود که زن #اقتدار مرد را حفظ نمی کند و دوباره این مرد است که گلایه می کند چرا همسرم به من احترام نمی گذارد. 👈🏽نمونه ی ۲: زن #اقتدار مردش را می شکند بعد گلایه می کند چرا شوهرم به من #محبت نمی کند. ─┅═ঊঈ🦋🌹🦋ঊঈ═┅─ ↙دوستان خود را به این جا دعوت کنید! @sad_dar_sad_ziba 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸

#اعدام_نکنید ➡ از آغاز تا پایان ⬅ @sad_dar_sad_ziba ╰─┅═ঊঈ💠💠ঊঈ═┅─

#آیینه_ی_جانان: /هنر 👺کاریکاتور 📌 کنایه ای به چهره های بنام (سلبریتی ها) و دیگر افرادی که ندیده و ندانسته تکرار می کنند: #اعدام_نکنید ترحم بر پلنگ تیز دندان/ ستمکاری بود بر گوسفندان ╭─┅─🍃 💜 🍃─┅─╮ sapp.ir/sad_dar_sad_ziba ╰─┅─🍃 💜 🍃─┅─╯

💎 #دُرّ_گران: 🍒از زندگیت #بیشترین_لذت رو ببر! «همه چیز برای زندگی زیبا» 💐 @sad_dar_sad_ziba 💐

┈••✾•🍃🌸🍃🌸🍃•✾••┈ 🌱#داستانک: 🐍 روزی مار به زنبور گفت: انسان ها از ترس ظاهر ترسناک من می میرند نه به خاطر نیش زدنم. اما زنبور قبول نکرد! 🔸 مار برای اثبات حرفش با زنبور قراری گذاشت: آنها رفتند و رفتند تا رسیدند به چوپانی که در کنار درختی خوابیده بود. مار رو به زنبور کرد و گفت: من او را می گزم و مخفی می شوم و تو در بالای سرش سر و صدا ایجاد کن و خودنمایی کن. 🐍 مار چوپان را نیش زد و زنبور شروع به پرواز کردن در بالای سر چوپان کرد. چوپان فورا از خواب پرید و گفت: ای زنبور لعنتی و شروع به تخلیه زهر کرد و بلند شد و رفت و بعد از چندی بهبود یافت. 🔸این بار که باز چوپان در همان حالت بود مار و زنبور نقشه دیگری کشیدند. 🐝 زنبور نیش زد و مار خودنمایی کرد! 🔹چوپان از خواب پرید و همین که مار را دید از ترس پا به فرار گذاشت، و به خاطر وحشت از زهرِ آن مار، چند روز بعد از دنیا رفت! 📎 گاهی ترس از چیزی از خود آن بدتر است! http://eitaa.com/sad_dar_sad_ziba ┈••✾•🍃🌸🍃🌸🍃•✾••┈