eitaa logo
🌸 زندگی زیباست 🌸
563 دنبال‌کننده
5هزار عکس
3هزار ویدیو
21 فایل
°•﷽•° 📰 #مجله_ی_مجازی 🌸 زندگی زیباست 🌸 «همه چیز بَـــراے زندگۍ زیــ★ـݕـا» رسانه های دیگر ما: «خانه ی هنر و هنرمندان» http://eitaa.com/rooberaah «ارج» http://eitaa.com/arj_e_ensan ارتباط با مدیر: @kooh313 تبادل و تبلیغ: @fadakq2096
مشاهده در ایتا
دانلود
همیشه به عزیزانت بگو که چه قدر آنها را دوست داری! 🌿 «زندگی زیباست» 🌿 @sad_dar_sad_ziba
🍀🍁🍀 باز در خود خیره شو، انگار چشمت سیر نیست درد خودبینی است می دانم تو را تقصیر نیست کوزه ی دربسته در آغوش دریا هم تهی است در گِل خشک تو دیگر فرصت تغییر نیست شیر وقتی در پی مردار باشد مرده است شیر اگر همسفره ی کفتار باشد، شیر نیست اولین شرط معلم بودن انسان بودن است شیخ این مجلس، کهن سال است اما پیر نیست در پشیمانی چراغ معرفت روشن تر است توبه کن! هرگز برای توبه کردن دیر نیست همچنان در پاسخ دشنام می گویم: سلام عاقلان دانند، دیگر حاجت تفسیر نیست باز اگر دیوانه ای سنگی به من زد شاد باش خاطر آیینه ی ما از کسی دلگیر نیست «فاضل نظری» فارسی   ┏━🦋━━•••━━━━┓ 🦋 @sad_dar_sad_ziba 🦋 ┗━━━━•••━━🦋━┛
🌱 بهترین کارها 💎 ……………………………………… 💐 «همه چیز برای زندگی زیبا» 💐 @sad_dar_sad_ziba 🍃
🍃🥀🍃 بخوان از چهره‌ی طفلانم اینک مشقِ غربت را بخوان در گوشِ خاموشانِ عالَم، این مصیبت را فلسطینم، صدایِ رنجِ انسانم، مرا بشنو! که شعرِ داغِ من تا آسمان برده بلاغت را «میلاد عرفان‌پور» 🌹 @sad_dar_sad_ziba
‌🍀 احتیاط باید کرد اگر کمی کوتاهی کنیم همه چیز کهنه می شود و می پوسد و فرومی ریزد؛ حتی عشق نیز شوق و ذوق نیز صفا و یکرنگی نیز اخلاق و مهربانی نیز لیاقت و شایستگی نیز حق پذیری و صداقت نیز! 🌿 «زندگی زیباست» 🌿 @sad_dar_sad_ziba
🌸 زندگی زیباست 🌸
💢 آیا مردم فلسطین، ناصبی (دشمن اهل بیت پیامبر اکرم) هستند؟! #فانوس /روشن بینی و روشنگری 🌙 🌕 ………………
7.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 آیا مردم فلسطین، سرزمین های اشغالی را به صهیونیست ها فروخته اند؟! 🇵🇸 /روشن بینی و روشنگری 🌙 🌕 ……………………………………… 🗞 «زندگی زیباست» ╭─┅═ঊঈ💠💠ঊঈ═┅─ ‌ ‌ @sad_dar_sad_ziba ╰─┅═ঊঈ💠💠ঊঈ═┅─
🌸 زندگی زیباست 🌸
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄ 📚 «مـــــرا با خودت بـــبــر» ⏪بخش شانزدهم: ابراهیم من من کنان گفت: «می‌خواسته است
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄ 📚 «مـــــرا با خودت بـــبــر» ⏪بخش هفدهم: ابراهیم به کنار اجاق رفت. دیناری درآورد و به مرد نشان داد. ــ مسافر نیستم. در بازار دکان دارم. اگر به سؤال‌هایم پاسخ دهی، این سکه ی طلا را تقدیمت می‌کنم. مرد بدون آن که کفگیر را درآورد، دَر دیگ را گذاشت. با انبر، کنده‌های اجاق را جا به جا کرد. صورتش در پرتو شعله، خسته و ورم کرده به نظر می‌رسید. با پیش بند، عرق پیشانی اش را گرفت. چندان شوقی از خود نشان نداد. ساکت ماند تا ابراهیم بیشتر توضیح دهد. ــ دختری برای شاگردی پیشم آمده است. در بازار ذرت و کلوچه می‌فروشد. شناختی از او ندارم. زمانی این جا کار می‌کرده است. نامش آمال است. حرف‌هایی پشت سرش هست. شنیدم بیرونش کرده‌اید. آمده ام از زبان خودتان بشنوم. اگر مشکلی دارد، به من بگویید تا دکان و جنس و دخلم را به او نسپارم. پش از آن که الیاس حرفی بزند، شعبان چانه‌ای خمیر به تنور زد و پرسید: «اگر راست می‌گویی، دکانت کجاست؟» ابراهیم نشانی داد، الیاس رو به شعبان غرید: «به کارت مشغول باش، پیر خرفت!» شعبان به علامت اطاعت، انگشتان دست راستش را به پیشانی چسباند و اندکی سر فرود آورد. الیاس به ابراهیم گفت: «چرا برایت مهم است که آن ولگرد شاگردی ات را بکند؟ چرا حاضری دیناری بدهی تا بیشتر از او بدانی؟ به نظر می‌رسد هنوز عزبی. درست نیست دختری نامحرم با تو در دکان تنها باشد! او را فراموش کن و پسری خانواده‌دار و مؤدب را به خدمت بگیر! هرچند به من مربوط نیست. بعضی دخترانی زیبا را به کار می‌گیرند تا مشتری جذب کنند و وسیله‌ای برای تفریح و وقت گذرانی داشته باشند، خود دانی!» مسافری که جامه به سر کشیده بود از اتاقی بیرون آمد و به سوی مستراح دوید. ابراهیم مکثی کرد و گفت: «راستش به او علاقمند شده ام می‌خواهم با او ازدواج کنم. دلم می‌خواهد هم به مادر پیرم برسد و هم در دکان کمک کارم باشد.» الیاس نان ها را دسته کرد و روی سکو در دستمالی بزرگ و راه راه پیچید. خوب ابراهیم را ورانداز کرد. از نان برشته‌ای که از تنور درآمد، تکه‌ای کند و تعارف کرد. ابراهیم آن را گرفت و در دهان گذاشت. الیاس به سکو تکیه داد. ــ یک کلام، به دردت نمی‌خورد! رافضی زاده است. خودسر و سرکش است. وحشی است. گول ظاهر فریبایش را نخور! زبان دارد به درازی کف کفش. فکر می‌کنم کافی باشد. دوست ندارم پشت سر کسی که زمانی این جا کار می‌کرده است، حرف بزنم. اگر عاقلی، راهت را بگیر و برو؛ اگر او را برای تفریح می‌خواستی، باز حرفی نبود، اما برای ازدواج، برو سراغ کسی که خانواده ی ثروتمندی دارد! تا این جا آنچه گفتم رایگان بود و پولی از تو نمی خواهم! سکه ات را بگذار در کیسه ات! ابراهیم نان را قورت داد. چندان مزه ی دلچسبی نداشت. ــ می‌خواهم بیشتر بدانم. از پدر و مادرش، از خودش. از کی این جا کار می‌کرده؟ کارش چه بوده؟ کجا می‌خوابیده است؟ الیاس دست دراز کرد. ابراهیم دینار را کف دستش گذاشت. الیاس دستش را عقب نکشید. بیشتر می‌خواست. ابراهیم دینار دیگری اضافه کرد. اگر الیاس ده سکه هم می‌گفت، می‌داد. ــ پس می‌خوای همه چیز را درباره‌اش بدانی! سکه‌ها را در کیسه ای کوچک انداخت که زیر شال کمرش بود. ابراهیم سر تکان داد. دلش پر می‌کشید که همه چیز را درباره ی او بداند. از طرفی مضطرب بود که شاید حرف ناگواری بشنود. ــ خوب گوش کن جوان! آن دختر هشت ساله بود که پدر و مادرش گم و گور شدند. این بلاها زیاد بر سر رافضی‌ها می‌آید. عمویش او را به من سپرد. در همین مطبخ کار می‌کرد. اتاق ها را جارو می کشید و گلیم ها را می شست. از حق نباید گذشت که زرنگ و کاری بود. من و شعبان او را مثل دخترمان دوست داشیم. این اواخر یکی از مسافران به او پیشنهاد ازدواج داد؛ نپذیرفت. انگار منتظر بود شاهزاده ای با اسب سفید و لشگری از خدم و حشم با طبل و شیپور از دربار بغداد به خواستگاری اش بیاید! به نصیحت من گوش نکرد. ◀️ ادامه دارد.... ................................. 🌳 💠 «زندگی زیباست» http://eitaa.com/sad_dar_sad_ziba ┄┅══✼☘🌺☘✼══┅┄
💢 کربلای امروز 💠 اندیشه + رفتار + جهاد = ارج 💠 http://splus.ir/arj_e_ensan ●▬▬▬✨✨▬▬● .
هدایت شده از رو به راه... 👣
💀👽 فرزندان شیطان، زیر سایه ی پدر 🪴 هنرکــده https://eitaa.com/rooberaah 🪴
قطار اگر به خاطر مقابله با کودکانی که سنگ پرتاب می‌کنند،  هر لحظه بایستد هرگز به مقصد نمی‌رسد! حواسمان به مقصدمان باشد. مبادا بیش از اندازه مشغول کسانی شویم که به سویمان سنگ پرتاب می‌کنند! 🌿 «زندگی زیباست» 🌿 @sad_dar_sad_ziba
8.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺 نکند ما هم برای امام زمانمان این گونه باشیم! 📖 بازخوانی خطبه ای از امیر المؤمنین علی (درود خدا بر او) / ولایت و انتظار 🌸 @sad_dar_sad_ziba 🕌 ۩๑▬▬▬✨✨▬▬●
🌸 زندگی زیباست 🌸
‌🌿🌸🌿 عزت نفس به این معنی نیست که: «من کامل شده ام.» بلکه به این معنی است که من می دانم کامل نیستم و
‌🌿🌸🌿 👌🏽 یکی از نشانه های عزت نفس: حرف ها و انتقاداتت را با من در میان بگذار، چرا که من اگر اشتباهی کرده باشم برای پذیرش و اصلاح ایرادات و کاستی هایم شهامت کافی را دارم و اگر اشتباهی نکرده باشم برای دفاع از خودم شجاعت کافی را. 🌊 آقای روان شناس 🗞 «زندگی زیباست» @sad_dar_sad_ziba ┄┅═══✼🍃🌹🍃✼═══┅┄