📚 #ترجمه_تدبری
🔹﴿ءَامَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْهِ مِن رَّبِّهِ﴾ رسول الله [ خود نیز به عنوان رهبر،] به آنچه بر او از سوی پروردگارش نازل شده ایمان و اعتماد کامل دارد.
🔸﴿وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ ءَامَنَ بِاللَّهِ وَمَلَئِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ﴾ و مؤمنان هم، مانند رسول الله ایمان دارند، همۀ مؤمنان به
خدا و ملائکه اش و کتابهایش و پیامبرانش ایمان دارند.
🔹﴿لانُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ ﴾ [ و براساس ایمان استوارشان گفتند:] میان هیچ یک از پیامبرانش فرق نمیگذاریم، [همه پیامبران در یک مسیرند و اتفاقاً سخن ما به پیروان دیگر پیامبران این است که از مسیر پیامبر خودتان منحرف شده اید بیایید با هم مسیر صحیح پیامبران را ادامه دهیم.]
🔸﴿وَقَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا﴾ و مؤمنان گفتند به گوش جان شنیدیم و آگاهانه فهمیدیم و اطاعت کردیم؛
🔹﴿غُفْرَانَكَ رَبَّنَا﴾ پروردگارا، آمرزش تو را خواستاریم
🔸﴿وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ﴾ و سرانجام همه، به سوی توست.
✍️#محفل_ادبی_مسطورا
🔰جلسهٔ سوم: ایمان از روی آگاهی
خیالش هم شیرین است!
وقت سوا کردن خوبها از بدها،
تو مرا نشان بدهی و بگویی: این خودی است! این از ماست!
خودی بودن با شما لذتی دارد که وصفش به کلمه نمیآید.
آبشارهای جاری و خوراک آماده و گلستان بیحد بهشت، هیچکدام به قدر خودی بودن با شما قشنگ نیست.
نهایت آرزوی من همین است.
میدوم، جلو میروم، زخم به جان میخرم و بالاپایین میشوم برای همین!
خودی بودن را نمیدهند به کسی جز با باز بودن چشمهایش.
جز با پذیرفتن آگاهانه.
آنطور که بگردد و برود و جستجو کند آنوقت بگوید: بله! من هم هستم! من تو را پذیرفتم.
قلب من به تو مومن است.
ای زیبایی مطلق!
ای روشنایی بیانتها!
ای سرانجام هرچه هست!
نه که پدرم تو را میشناسد، نه که مادرم اهلی توست. نه که اجدادم به دامن تو وصل شدهاند، نه!
من به راهت آمدهام چون هرچه گشتهام بهتر از تو نیافتهام.
به تو پناه آوردهام چون تکیهگاه محکمتری پیدا نکردهام.
من تو را شناختهام، به مهربانیات! ایمان آوردهام به هدایتگریات!
این ایمان به هیچ باد و بارانی نخواهد لرزید.
در هیچ کوچه و بازاری به یغما نخواهد رفت.
به هیچ آفتاب و مهتابی، نخواهد سوخت.
هیچ گرد و غباری، هیچ سوز و گرمایی، هیچ آفت و فتنهای، به آن نخواهد خورد!
این ایمان است که مرا با شما خودی میکند!
آمد و شد شبها و روزها، پدیدههای آسمانها و زمین، همه نشانهاند برای خردمندان! برای اهل تفکر!
همانها که تو عزیزترشان میداری؛ دوستترشان میداری.
همانها که به چراغ عقل، در مسیر تو میآیند.
همانها که آهن گداخته هم کجمسیرشان نخواهد کرد.
هیچ راهزنی گنجشان را نخواهد برد.
همانها که در همهحال به یاد و ذکر تواند؛ ایستاده، خوابیده، مشغول کار، در خیابان، خانه، در خلوت، شلوغی، شبهای تاریک، روزهای روشن، در همهحال به یاد تواند. به ذکر تواند.
تو را پذیرفتهاند. به چشم و دل و عقل!
همانها که تو را شنیدهاند؛ خوب شنیدهاند.
به گوش جان! کلمههایت را؛ نشانههایت را؛ صدایت را.
شنیدهاند و گفتهاند: هرچه تو بگویی همان! هرچه تو بخواهی همان!
به گوش جان شنیدیم و آگاهانه فهمیدیم و اطاعت کردیم.
صدای آشنای تو از قرنهای دور میآید؛ از ازل.
از خلقت اولین بشر.
از اولین پیامآورت تا آخرین نشاندهندهٔ راهت.
همه به یک کلمه چنگ زدهاند.
همه یک مسیر را نشان میدهند.
همهٔ پیغامآورانت از یک نور تکثیر شدهاند.
من دست گذاشتهام در دست آخرینشان و خانه به خانه پیش آمدهام تا به تو رسیدهام.
به تو رسیدهام که سرانجام همه به سوی توست!
به امید رحمتت آمدهام. به امید آنکه درهای بخششت را به رویم باز کنی.
آمرزشت را نصیبم کنی.
و در آن روزی که خوبها از بدها سوا میشوند،
به سر انگشت نشانم بدهی و بگویی: این خودی است! این از ماست!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏫 #مدرسه_حفظ
📖 ﴿ءَامَنَ ٱلرَّسُولُ بِمَآ أُنزِلَ إِلَيۡهِ مِن رَّبِّهِۦ وَٱلۡمُؤۡمِنُونَۚ كُلٌّ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَمَلَٰئِكَتِهِۦ وَكُتُبِهِۦ وَرُسُلِهِۦ لَا نُفَرِّقُ بَيۡنَ أَحَدٖ مِّن رُّسُلِهِۦۚ وَقَالُواْ سَمِعۡنَا وَأَطَعۡنَاۖ غُفۡرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيۡكَ ٱلۡمَصِيرُ﴾ ٢٨٥ بقره
✍️ #ترجمه_مختصر
پيامبر به آنچه از پروردگارش به او نازل شده ايمان آورده و مؤمنان همگى به خدا و فرشتگان و كتابها و پيامبرانش ايمان آوردهاند [و بر اساس ايمان استوارشان گفتند:] ما ميان هيچ يک از پيامبران الهی فرق نمىگذاريم و گفتند: «شنیدیم، [آگاهانه پذیرفتیم] و اطاعت كرديم. خدايا، از تو آمرزش مىخواهيم و سرانجامِ همه بهسوى توست.»
9.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📱#استوری سطر سوم
📖 ﴿ءَامَنَ ٱلرَّسُولُ بِمَآ أُنزِلَ إِلَيۡهِ مِن رَّبِّهِۦ وَٱلۡمُؤۡمِنُونَۚ كُلٌّ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَمَلَٰئِكَتِهِۦ وَكُتُبِهِۦ وَرُسُلِهِۦ لَا نُفَرِّقُ بَيۡنَ أَحَدٖ مِّن رُّسُلِهِۦۚ وَقَالُواْ سَمِعۡنَا وَأَطَعۡنَاۖ غُفۡرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيۡكَ ٱلۡمَصِيرُ﴾ ٢٨٥ بقره
✍️ #ترجمه_مختصر
پيامبر به آنچه از پروردگارش به او نازل شده ايمان آورده و مؤمنان همگى به خدا و فرشتگان و كتابها و پيامبرانش ايمان آوردهاند [و بر اساس ايمان استوارشان گفتند:] ما ميان هيچ يک از پيامبران الهی فرق نمىگذاريم و گفتند: «شنیدیم، [آگاهانه پذیرفتیم] و اطاعت كرديم. خدايا، از تو آمرزش مىخواهيم و سرانجامِ همه بهسوى توست.»
#مسطورا
#زندگی_با_آیهها
#سطر_سوم
#بازنشر
14.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 #تفسیر_کوتاه استاد قرائتی
👨🦯ایمان تقلیدی ممنوع⛔️
📖 ﴿ءَامَنَ ٱلرَّسُولُ بِمَآ أُنزِلَ إِلَيۡهِ مِن رَّبِّهِۦ وَٱلۡمُؤۡمِنُونَۚ كُلٌّ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَمَلَٰئِكَتِهِۦ وَكُتُبِهِۦ وَرُسُلِهِۦ لَا نُفَرِّقُ بَيۡنَ أَحَدٖ مِّن رُّسُلِهِۦۚ وَقَالُواْ سَمِعۡنَا وَأَطَعۡنَاۖ غُفۡرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيۡكَ ٱلۡمَصِيرُ﴾ ٢٨٥ بقره
📚 #ترجمه_تدبری
🔹﴿ءَامَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْهِ مِن رَّبِّهِ﴾ رسول الله [ خود نیز به عنوان رهبر،] به آنچه بر او از سوی پروردگارش نازل شده ایمان و اعتماد کامل دارد.
🔸﴿وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ ءَامَنَ بِاللَّهِ وَمَلَئِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ﴾ و مؤمنان هم، مانند رسول الله ایمان دارند، همۀ مؤمنان به
خدا و ملائکه اش و کتابهایش و پیامبرانش ایمان دارند.
🔹﴿لانُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ ﴾ [ و براساس ایمان استوارشان گفتند:] میان هیچ یک از پیامبرانش فرق نمیگذاریم، [همه پیامبران در یک مسیرند و اتفاقاً سخن ما به پیروان دیگر پیامبران این است که از مسیر پیامبر خودتان منحرف شده اید بیایید با هم مسیر صحیح پیامبران را ادامه دهیم.]
🔸﴿وَقَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا﴾ و مؤمنان گفتند به گوش جان شنیدیم و آگاهانه فهمیدیم و اطاعت کردیم؛
🔹﴿غُفْرَانَكَ رَبَّنَا﴾ پروردگارا، آمرزش تو را خواستاریم
🔸﴿وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ﴾ و سرانجام همه، به سوی توست.
#مسطورا
#زندگی_با_آیهها
#سطر_سوم
#بازنشر
🥇همیشه برتر، همیشه پیروز
📖 ﴿وَ لَاتَهِنُواْ وَلَا تَحۡزَنُواْ وَأَنتُمُ ٱلۡأَعۡلَوۡنَ إِن كُنتُم مُؤمِنینَ﴾ ١٣٩ آل عمران
✍ #ترجمه_مختصر
[به دلیل ترس و ناامیدی، نسبت به آینده] سستی به خرج ندهید و ناراحت نباشید، چراکه شما همیشه برتر و پیروزید؛ بهشرطی که مؤمن واقعی باشید.
📚 #ترجمه_تدبری
🔸﴿وَ لَاتَهِنُواْ وَلَا تَحْزَنُوا﴾ نه دربارۀ آینده نگران و ناامید باشید و نه برای گذشته حسرت زده و ناراحت،
🔹﴿وَأَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ﴾چراکه شما همیشه برتر و پیروزید؛ به شرطی که مؤمن واقعی باشید. [چون سنت قطعی این است که اگر به خدا اعتماد داشته باشید و طبق دستورات او عمل ،کنید هیچ کس نمیتواند شما را شکست دهد و خدا نیز این اعتمادتان را ضایع نمیکند. اما اگر سست شوید یا ایمانتان ضعیف شود لزوماً برتر نخواهید بود و با شکست خوردن ناراحتی و ناامیدیتان بیشتر میشود. پس در هیچ حالتی نمیتوان به دلیل سستی و خستگی و به امید راحتی
مقطعی بیشتر دست از استقامت در مسیر خدا برداشت.]
#سطر_چهارم
#مسطورا
#پوستر
✍️#محفل_ادبی_مسطورا
🔰جلسه چهارم: نویدهای ایمان ۱
باد هم که بوزد، باران هم که بیاید، شب که آسمان را تیره کند،
طوفانها هم که به صخرهها بکوبند و موج پشت موج دریا را بلرزاند،
من آرامم!
آرامم چون، قایق کوچک من در دستان توست!
وقتی سفرم را به نام تو آغاز میکنم، نگران رسیدن نیستم.
به هر کجا که برسم، مقصد است.
کسی که سر به راه تو گذاشته باشد، کسی که به یاد تو حرکت کرده باشد، در راه مانده نخواهد شد!
من مومنم به دستان تو.
به اینکه هرکجا باشم، هرکجا بروم، به هر مسیر که پا گذاشته باشم؛
اگر تو قلبم را پر کرده باشی، راه درست است، مسیر سالم است. من زمین نخواهم خورد.
وحشت روزهای بدون گرمای تو، اضطراب شبهای بی نور تو را چشیدهام.
خوب میدانم اگر پشتم خالی باشد چه میشود!
میدانم دویدن و پیروز شدنهای این دنیا تمامی ندارد.
هی میروی، میخواهی، آرزو میکشی و درد به جانت میریزد؛
زخمی خودت را به آن نقطه که میخواستی میرسانی… و هیچ! هیچ!
انگار دوباره روی پلهٔ اولی. انگار اصلا جلو نیامدهای.
هرچه میروی جانت سیراب نمیشود؛ هرچه به دست میآوری انگار هیچ نداری.
خیال میکنی اینبار، دیگر تمام است. دیگر خوشبختی. قلبت لبریز و آرام میشود.
میروی و میروی و میروی، درد رفتن را به جان میخری، از دنیا مشت میخوری، زانو زخمی به مقصدی که آرزو کشیده بودی میرسی اما…
اما خوشبخت نیستی!
دلت خنک نمیشود.
یک روز مست از آن رسیدن، باد به غبغبت میافتد و آخ از فردایش؛
فردایش دوباره خالی میشوی.
به خودت میگویی: «پس چرا حالم خوب نمیشود؟ مگر این جا همانی نبود که میخواستم؟»
همان نبود. همان نیست.
کسی که دستش توی دست خدا نباشد، در مارپیچ دنیا هی چرخ میخورد و چرخ میخورد و هیچ کجا آرامشش نیست. غمها توی سینهاش طبله میکند و ترسها روحش را میخورد و اضطرابها زانویش را خالی میکند. مدال به گردنش میاندازند اما پیروز نیست. با شادباش برمیگردد اما راضی نیست.
کف و سوت میشنود اما شادی به دلش راه پیدا نمیکند.
این حال و روز کسی است که تو را ندارد!
پشتش به تو گرم نیست. به تو که حتی شکستهای در مسیرت پیروزیست.
به تو که اگر باشی دیگر چه فرقی میکند من برنده بازی باشم، یا دیگری؟
برنده تویی. بالا تویی. اول و آخر تویی.
لشکر تو، سرباز تو، چاکر و غلام تو، پیروز است.
این وعده توست: «زمین ارث بندگان صالح من است!»
دستم که توی دستان تو باشد،
دلم که از ایمان تو پر باشد،
قدمهایم که برای تو برداشته شده باشد،
دیگر نه حسرتزده گذشتهام، نه آرزوکش آینده؛
نه ترسی به دل راه میدهم، نه غمی روحم را میگزد.
خودت به گوش من خواندهای: «نه دربارۀ آینده نگران و مضطرب و ناامید باشید و نه برای گذشته حسرتزده و ناراحت! چراکه شما همیشه برتر و پیروزید، به شرطی که…»
کاش باشم.
کاش شرطهای تو را نبازم.
مومن باشم؛ از آن واقعیهایش.
از آنها که خودت خواستهای.
همانها که خوشبختی، مدام در کامشان است.
همانها که نه ترسی به دلشان میافتد نه غمی میبردشان…
همانها که در رنج و سختیهایشان حتی، چیزی نمیبینند جز زیبایی! تو همهچیز را زیبا میکنی.
کسی که تو را داشته باشد، همیشه پیروز است، آرام است؛ حتی اگر سرش روی نیزهها باشد!
#مسطورا
#سطر_چهارم