4_5990079665258104121.MP3
14.16M
💢قرائت مناجات زیبای امام سجاد علیه السلام در صحیفه جامعه
🔸دکتر محمد رضا فریدونی
سال ۹۱
✅@d_mr_Fereydooni
🔷🔶🔷🔶
🔶🔷🔶
🔷🔶
🔶
✨﷽✨
💠قسمتی ازتوضیحات "دکتر محمد رضا فریدونی"درشرح حکمت 110:
┄┉•🌸ᐸ❈🌸❈>🌸•┉┄
"كَمْ مِنْ مُسْتَدْرَجٍ بِالْإِحْسَانِ إِلَيْهِ وَ مَغْرُورٍ بِالسَّتْرِ عَلَيْهِ وَ مَفْتُونٍ بِحُسْنِ الْقَوْلِ فِيهِ وَ مَا ابْتَلَى اللَّهُ أَحَداً بِمِثْلِ الْإِمْلَاءِ لَهُ"
فرمودند:
که چه بسا کسانی دچار استدراج شدند به واسطه ی نعمتی که به اونها میرسد از ناحیه ی خدای متعال.
❓یک سوال مطرح می شود که آیا قانون استدراج با محبت خدا میسازد یا نمیسازد؟
◀️ استدراج با توجه به تفسیر مرحوم علامه در ضمن این آیه ی وَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُونَ
میفرماید:که خداوند متعال، وقتی که بنده اش گناه میکند، بهش نعمت میدهد، نعمت پشت سر نعمت به بنده اش میدهد، تا اینکه یکباره از بنده میگیرند.
✴️"استدراج" از نظر لغوی یعنی پله پله، قدم به قدم، یا جلو رفتن، که میتوان آن را گرفتن درجه معنا کرد...
دراستدراج ، فرد کم کم جلو میرود و به عذاب نزدیک میشود و خداوند هم او را آگاه نمیکند، تا شخص دچار عذاب الهی شود.
❓ این با محبت الهی که دائم میخواهد که بنده اش را با کمند انبیا و اولیا به سمت خودش بکشاند چطور جور در میآید؟
◀️ ...وَ بَعَثَهُمْ فِي سَبِيلِ مَحَبَّتِهِ
خدای متعال مردم را درراستای محبت خودش آفرید ....
ما یک قواعد کلی داریم که خدای متعال جداً قصد کرده است که در مسیر محبت خودش عالم و آدم را بیافریند. روایات و آیات و دلیل عقلی فراوان داریم ...
⏪حالا میرسیم به استدراج، استدراج باید با توجه به قواعد توحیدی، با توجه به قواعد محبتی، معنا شود.
چطور باید معنا کنیم؟
⏪ خدای متعال این همه آزمایشات و ابتلائات را میگیرد که طلا بکشد بیرون. فرض کنید که یک سنگی را صیقلی میدهند، آن قدر این را کشش می دهند تا ازش یک آینه درست میشود، تمام ابتلائاتی که در این عالم است، از ریز و درشت، تمام نعمتهایی که به انسان میرسد، گرفت و گیرهایی که خدا میدهد و میگیرد، تمام برای این است که انسان بشود طلا.
♻️ طلا در دستگاه خدا این است که انسان بشود "موحد".
🔸حالا ما نمیدانیم واقعا این توحید و موحد، چقدر ارزش دارد که این عالم و آدم برای اون آفریده شده است.
پس استدراج را هم با این قواعد باید معنا کنیم. وقتی که خداوند می بیند که بنده اش معصیت کرد.خدا میخواهد تربیتش کند، بهش نعمت میدهد، تا ببیند با این نعمت چه کار میکند؟
حالا یا این بنده ی خدا با این نعمت، بیدار میشود. یعنی میفهمد که عجب، چطور میشود که من با وجود این که معصیت کرده ام، نعمت دریافت کنم.
پس این نعمت مکر الهی است، نه به معنای خدعه و نیرنگ ،این مکر الهی است. فورا متنبِّه میشود و برمیگردد.
⬅️ انسان هایی که آقا هستند، وقتی احترامشان میگذاری، شرمنده میشوند. آدمی که آقایی درش نیست، وقتی احترامش میکنی، گستاخ میشه، شرمنده نمیشود.
اون هایی که توشان یک خیری هست، وقتی خدای متعال بهش نعمتی میدهد، فورا برمیگردد و شرمنده میشود. پس باز با محبت میسازد.
⬅️حالا اگر بهش نعمتی داد و باز معصیت کرد، یعنی از اون نعمت استفاده نکرد در راه خدا، خدا بهش مهلت میدهد.
"املاء"، این هم باز از راه محبت است. پس استدراج و املا همه اش با محبت خدای متعال، سازگار است.
مثل پلیس راهنمایی رانندگی نیست که سر گردنده کمین کرده باشد، ما رو بگیرد و هول کنیم و بزنیم این طرف و اون طرف.
⏪خدای متعال که اینطور نیست، خدای متعال جدّاً قصد کرده است که بنده اش را رستگار کند و به بالاترین مقامات هم برساند هر طور که شده، حرف از امام صادق است، که فرمودند، خدای متعال جهنم را آفرید تا شما را کیش کند به سمت بهشت. یعنی جهنم کیش کردن به سمت بهشت است.....
✅@d_mr_Fereydooni
▫️ حال و احوال گرفتار تماشا دارد
▫️گریه ی عبـد گنـه کار تماشا دارد
▫️آمدم گریه کنم تا که نگاهی بکنی
▫️چون ستاره به شب تـار تماشا دارد
▫️هر چه شد بین من و تـو ز همه پوشاندی
▫️آبروداری ستـّار تماشا دارد
▫️بـارها زیـر همه قـول وقـرارم زده ام
▫️دست گیری تـو هـر بـار تماشا دارد
▫️مهربـانی بـه گنـه کار بُــَود عادت تو
▫️کـرم سفره غـفـّار تماشا دارد ....
✅@d_mr_Fereydooni
💠پاکدامنی و حیای زینب (س)
💢 زینب کبری سلام الله علیها یک نمونه کامل از زن مسلمان است.
یعنی الگویی که اسلام بری تربیت زنان در مقابل چشم مردم دنیا قرار داده است.
" امام خامنه ای (مدظله العالی) رهبر معظم انقلاب اسلامی "
....یحیی مازنی روایت کرده است:
((مدتها در مدینه در خدمت حضرت علی (ع ) به سر بردم و خانه ام نزدیک خانه زینب (س ) دختر امیرالمؤمنین (ع ) بود. به خدا سوگند هیچ گاه چشمم به او نیفتاده صدایی از او به گوشم نرسید. به هنگامی که می خواست به زیارت جد بزرگوارش رسول خدا (ص ) برود، شبانه از خانه بیرون می رفت، در حالی که حسن (ع ) در سمت راست او و حسین (ع ) در سمت چپ او و امیرالمؤ منین (ع ) پیش رویش راه می رفتند. هنگامی که به قبر شریف رسول خدا (ص ) نزدیک می شد، حضرت علی (ع ) جلو می رفت و نور چراغ را کم می کرد. یک بار امام حسن (ع ) از پدر بزرگوارش درباره این کار سؤ ال کرد، حضرت فرمود: می ترسم کسی به خواهرت زینب نگاه کند.))
📚فاطمه زهرا(س ) شادمانى دل پيامبر، ص 862
✅@d_mr_Fereydooni
┄┄┅┅✿🍃❀📚❀🍃✿┅┅┄
📙عنوان مقاله :
📋مقایسه آرای امام خمینی (س) و آیت الله بهاری همدانی در باب مراقبه؛
◀️دکتر سیدمحمود یوسف ثانی، دکتر محمد رضا فریدونی، دکتر فائزه بالایی
🗞پژوهشنامه عرفان، سال دوم شماره ۳ (پاییز و زمستان ۱۳۸۹) ص۱۴۹
┄┄┅┅✿🍃❀📚❀🍃✿┅┅┄
⬅️تعریف مراقبه :
۱.معنای لغوی مراقبه :
مراقبه از ریشه ی"ر ق ب" درزبان عربی به معنای محافظتو نگهبانی به قصد تحقیق و احاطه بر چیزی باحالت تفتیش نسبت به خصوصیات ان چیز است .
مراقبه در واقع مواظبت همراه با تحقیق وتداوم است ؛ بنابراین می توان گفت مراقبه مواظبت و محافظت مستمر است .(مصطفوی ، ۱۳۶۰، ج ۴)
درحقیقت مراقبه درزبان و ادبیات عرب بر نوعی پاییدن که همراه باحفظ و مراعات ، انتظار وخوف واشراف و تفتیش می باشد ، دلالت دارد.
چنانچه عرب ها می گویند این دوستاره مراقب هم هستند و منظور آن ها این است که یکدیگر را می پایند ...
۲. معنای اصطلاحی مراقبه
عرفا تعاریف مختلفی از مراقبه ارائه داده اند که این تعاریف در عین متفاوت بودن دارای مؤلفه های یکسانی می باشد .
دسته بندی اقوال مهم عرفا در باب مراقبه نشان می دهد که مراقبه در نزد قدما مجموعه ای از محافظت و مراعات و معرفت بوده است که هر یک از عرفا بر جنبه ای از آن تأکید داشته اند .
خواجه عبدالله انصاری مراقبه را دوام ملاحظه مقصود دانسته و در حقیقت مراقبه را به مراعات تعریف کرده است .( کاشانی ، ۱۳۷۲، ۱۴۷)
بسیاری از عرفا مانند قشیری و ابو نصر سراج ، مراقبه را علم و یقین بنده به اطلاع و آگاهی حق تعالی بر او و مداومت این علم و دانش از سالک می دانند ...
ابوحامد محمد غزالی نخستین کسی است که برای مراقبه ، نظام دقیقی پی ریزی می کند و یکی از فصول احیاءالعلوم را به کتاب " محاسبه ومراقبه" اختصاص می دهد .
تعریف وی در این باره از دقت بیشتری برخوردار است و به هر سه عامل در تعریف این مقوله توجه کرده است . وی ، مراقبه را حالتی در قلب می داند که عبارت است از توجه و دل مشغول بودن به رقیب ودر دل مراعات اونمودن .
او این حالت را ثمره ی نوعی معرفت می داند و قائل است که در نتیجه این حالت ، از شخص اعمال جوارحی و قلبی پدیدار می گردد. (غزالی ، ج ۴ ، ۳۹۸)
اگر بخواهیم تعریعی از مراقبه ارائه دهیم که علاوه بر دارا بودن میراث تاریخ تصوف، در ادبیات
عرفانی دوره معاصر نیز کاربرد بیشتری داشته باشد، می توان گفت مراقبه عبارت از طریقی است که سالک در طی آن به منظور رسیدن به غایت مورد نظر در عرفان اسلامی _که همان توحید است_ مجاهدت می کند . در واقع مراقبه یقین و علم بنده است به آگاهی حق تعالی بر ظاهر و باطن و همه وجود او که این معرفت در عقاید ، اخلاق ، رفتار ، جوارح و جوانح او تجلی پیدا می کند .
چنین سالکی هیچ عقیده یا اخلاق و رفتار و حتی فکری که مخالف اوامر الهی و مانع قرب خداوند باشد نخواهد داشت .درحقیقت این تعریف از مراقبه به کیفیت مجاهدت در مراتب مختلف ناظر است ونه به معنی محدود و جزئی مراقبه که در نوشته برخی عرفا آمده است ....
✅ @d_mr_Fereydooni
◀️عالم ربانی آیةالله یعقوبی قائنی(ره):
⬅️ظاهرا مرحوم آقای قاضی بودند که میفرمودند سعی کنید لااقل یکی از صفات خدای متعال در شما باشد و آن صفتِ خدای متعال را با خودتان به آن عالم ببرید که همان یک صفت، شما را نجات میدهد.
┄┄┅┅✿🍃❀📚❀🍃✿┅┅┄
◀️افعال، برای زاییدنِ صفات است. این افعالِ خوب برای آن است که در انسان صفات خوب پیدا شود. خودِ افعال زائل میشوند، اما صفات باقی میمانند.
┄┄┅┅✿🍃❀📚❀🍃✿┅┅┄
◀️بعضیها صفات خوب مثل گذشت، رحم و حس همدردی ندارند؛ و فقط برای تظاهر و ریا و تعریفِ مردم، این افعال در آنها ظاهر میشود؛ اما برای خدا نمیتوانند یک قدم بر اساس عواطف انسانی بردارند.
✅@d_mr_Fereydooni
💠 رسول خدا حضرت محمد مصطفی صلوات الله عليه و آله:
✅ علامة الولي ثلاثة أشياء:
شغله بالله، وهمّه لله، و فراره إلى الله،
و إذا أراد الله أن يوالي عبداً فتح على لسانه ذكره، و عن قلبه قفل فكره،
فإذا استلذّ الذكر فتح له باب القرب،
ثم فتح عليه باب الاُنس به و الوحشة من خلقه،
فأجلسه على كرسي الولاية، و عامله بأسباب العناية، و أورثه دار الكرامة، و كشف عن قلبه و بصره غشاوة العماية، فأصبح ينظر بنور الله.
و رفع عنه حزن الرزق، و خوف العدوّ من حيث يحلّ التوكل في قلبه، و الرضى بقسمه،
و لهذا قال الله تعالى: {ألا انّ أولياء الله لا خوف عليهم و لا هم يحزنون}[يونس - 62] و أمن من أهوال يوم القيامة و نار جهنّم.
⬅️ نشانه ولى و دوست خدا سه چيز است:
سرگرم به خدا،
هدفش خدا،
گريزش به سوى خداست
و هر گاه خدا اراده كند كه بندهاى را دوست بدارد،
زبانش را به ذكر خدا میگشايد،
دل آن بندهاش را از فكرش پُر میكند،
و هر گاه آن بنده از ذكر خدا لذت بَرَد باب تقرّب و نزديكى به خدا به رويش باز میشود،
بعد باب انس با خدا به رويش گشوده میشود
و از مردم وحشت پيدا میكند (و نمیتواند با ايشان اُنس بگيرد)
سپس خدا آن بنده را بر كرسى ولايت مىنشاند
و با عنايت خودش با او معامله میكند
و او را وارث سراى كرامت قرار میدهد
و پردههاى كورى را از دل و چشمش كنار میزند
پس شب را صبح میكند در حالى كه با نور خدا نگاه میكند
و غم و غصه روزى از او برطرف میشود
ديگر باكى از دشمن ندارد
چرا كه توكل درونش جايگزين است و راضى و خوشنود به قسمت الهى است.
و به همين جهت است كه خداى تعالى میفرمايد
«أَلا إِنَّ أَوْلِياءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ» "
آگاه باشيد كه دوستان خدا نه ترسى دارند و نه اندوهگين باشند"
و از هول و هراس قيامت و آتش دوزخ در امان باشند.
📚 ارشاد القلوب: ج 1 ، ص 281
✅@d_mr_Fereydooni
4_5985731479022338249.mp3
4.76M
💠دعا ی هفتم صحیفه سجادیه
⬅️دعای آقا امام سجاد علیه السلام
《 در وقت مهمات ورنج 》
دکتر محمد رضا فریدونی
✅@d_mr_Fereydooni
⬅️قسمتی از توضیحات دکتر محمد رضا فریدونی در شرح دعای هفتم از صحیفه سجادیه :
....هر چی که امام رو اذیت میکرد فورا این دعا از صحیفه را میخواند..خواندن این دعادرمواقع مشکلات دنیوی نافع است .
◇...يَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَكَارِهِ وَ يَا مَنْ يُفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدَائِدِ.
این تیزی شدت ها با تو حل میشه، بدون تو حل نمیشه، چه در بالاترین مقام باشه چه پایین باشه، فرقی نمیکند ...
◇إِلَهِي إِنْ حَرَمْتَنِي فَمَنْ ذَا الَّذِي يَرْزُقُنِي وَ إِنْ خَذَلْتَنِي فَمَنْ ذَا الَّذِي يَنْصُرُنِي
اگر تو من را محروم کنی کی میخواد به من روزی بده، و اگر تو من را ذلیل کنی، کی میخواد من را یاری کنه...
یعنی فقط در عالم یکی میتواند من را محروم کند، دیگری نمیتواند محروم کند.
پس در عالم فقط یه حقیقتی هست، بقیه مستند به حقیقتند، حقیقت نیستند، سرابند...
تمام آیاتی که میگه ازبت کاری برنمیاد شامل مردم هم میشه، از دیگران هم کاری برنمیاد.
اینها احتیاج به این داره که انسان در خانه ی خدا گدایی معرفت بکنه، معرفت صنع الله است، با کتاب خواندن و تعقل درست نمیشه، به عبارتی ،تعقل یک نوع تعین است.یعنی یک نوع حصاره که دور خودت میکشی. تعقل باید مقدمه قرار بگیره برای نشستن حقایق الهی...
◇ إِلَهِي أَعُوذُ بِكَ مِنْ غَضَبِكَ
یعنی خدایا من به تو پناه میبرم از غضبت و اینکه سخط تو بر من سرازیر بشه، این همون پناه بردن از خدا به خداست. ...
✅@d_mr_Fereydooni
💠 امام حسن عسکری (ع) فرمود:
ایّاکَ وَ الإذاعَة وَ طَلَبَ الرِّئاسَة، فَإنَّهُما یَدْعُوانِ إلَی الْهَلَکَة
◇مواظب باش از این که بخواهی شایعه و سخن پراکنی نمائی و یا این که بخواهی دنبال مقام و ریاست باشی و تشنه آن گردی، چون هر دوی آنها انسان را هلاک خواهد نمود.
«بحارالأنوار، ج. ۵۰، ص. ۲۹۶»
✅@d_mr_Fereydooni
🔷🔶🔷
🔶🔷
🔷
✨﷽✨
⬅️قسمتی از توضیحات دکتر محمد رضا فریدونی در باب "غنای نفس" :
┄┄┅┅✿🍃❀🌸❀🍃✿┅┅┄
◇"وَ أَغْنِنِي وَ أَوْسِعْ عَلَيَّ فِي رِزْقِكَ" بالاترین مرتبه غنا بلکه غنای واقعی غنای نفس است.
و در روایات ما بسیار این مطلب به آن تاکید شده که بالاترین مرتبه غنا همان غنای قلب است.
قلب انسان به مرتبه ای برسد که خودش را از غیر خدا بی نیاز بداند...
┄┄┅┅✿🍃❀🌸❀🍃✿┅┅┄
⬅️حقیقتا غیر از خالق واحد و خالق یکتا خالق دیگری وجود ندارد و غیر از او ربی نیست که امور انسان را تدبیر کند و رزق و روزی انسان را بدهد و او را به رشد و کمال خودش برساند.
لذا تمام در و دیوار عالم حکم می کند که انسان موحد باشد و اهل توحید باشد وَ أَغْنِنِي خدایا مرا بی نیاز کن و این منافات ندارد که انسان به دنبال بی نیازی مادی هم باشد .
┄┄┅┅✿🍃❀🌸❀🍃✿┅┅┄
⬅️ اصولا بدترین نکبتی که به تعبیر برخی از احادیث شامل برخی از انسان ها می شود این است که دستشان را به سوی و به سمت مخلوقاتی مثل خودشان دراز می کنند.
⬅️ اما بندگان خاص خدا احیانا اگر دچار فقر هم بشوند بدین گونه عمل نمی کنند لا يَسْئَلُونَ اَلنّاسَ إِلْحافاً از مردم چیزی را طلب نمی کنند، با اصرار چیزی را از مردم نمی خواهند؛ بلکه حاجتشان را به نزد خدای متعال می برند.
شخصی از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم پرسید که غنا چیست؟ ایشان فرمودند: "اليأس ممَّا في أيدي النَّاس" انسان از آنچه در دستان مردم است مأیوس باشد، بلکه چشم بدوزد و تمام امیدش به خدای خودش باشد.
حقیقتا کسانی که با خداوند متعال آشنا هستند، سرمایه بسیار بزرگی خداوند به آن ها عطا کرده است.
⬅️ به هیچ وجه بین مال داری و غنا و بین عبادت و عبودیت منافاتی وجود ندارد. تنها معیاری که هست این است که اولا اگر انسان ثروتی را از خداوند متعال طلب کرد بخواهد این را در مسیر هدف خلقت خودش به کار ببرد و این مال را از راه باطل و از راه حرام و ظلم به مردم به دست نیاورده باشد و الا از رحمت های خاص خداوند و از نعمت های مبارک خداوند در حق انسان این است که انسان وسعت در رزق و روزی داشته باشد.
⬅️ زهد آخرت بی رغبتی به تمام آن چیزهایی است که در اطراف انسان وجود دارد در عین حالی که انسان دارد اما به آن بی رغبت است بلکه تمام توجهش به اصلاح امر آخرت است....
✅@d_mr_Fereydooni
✅عالم ربانی آیةالله یعقوبی قائنی(ره):
↩️پینه دوزی را سراغ داشتم که [خدمت امام زمان عج] مشرف می شد، او می گفت که امام زمان (عج) به من فرمودند که:
"اگر یک ذره محبت دنیا در دلت بود نمی توانستی مرا ببینی"...
انسان باید پاک باشد...اول باید آینه باشی، آینه ی پاک هم باشی...
آینه شو جمال پری طلعتان طلب
جاروب کن تو خانه، سپس مهمان طلب
↩️اگر آینه واقعاً آینه باشد[آینه دل]، تا مختصر غباری روی آن بنشیند انسان با خبر می شود، ولی اگر غبار روی غبار جمع شود دیگر آینه ای نمی ماند، اصلاً انسان متوجه آن نمی شود.
┄┄┅┅✿🍃❀🌸❀🍃✿┅┅┄
💎علت این که ما اثر معصیت را در خودمان نمی بینیم این است که آینه ی دل تاریک شده است...
آن چه از خدا می ترسد، دل انسان است، دل پاک است، آن روح سالم است، روح زنده است.
┄┄┅┅✿🍃❀🌸❀🍃✿┅┅┄
دل انسان حیات و ممات دارد، باید دید که چه چیزی آن را زنده می کند،
باید سعی کنیم دل بیدار شود...
اگر انسان یک قدری این قلب را تصفیه کند، صیقلی بدهد،
تا غبار مختصری بنشیند متوجه می شود(و)فورا با استغفار پاکش می کند.
┄┄┅┅✿🍃❀🌸❀🍃✿┅┅┄
⬅️اگر انسان بیدار بود، ولی متوجه نفع و ضرر خود نبود، نفهمید برای چه آمده و از او چه می خواهند، در واقع او خواب است.....
✅@d_mr_Fereydooni
✅عالم ربانی آیة الله یعقوبی قائنی(ره):
⬅️دنیای به این بی ارزشی را چقدر برایش تقلب کردید؟! چقدر دستتان آمد؟ اما آخرت را میخواهید مفت به دستان بیاید، از اینجا بلندتان کنند و آنجا بگذارند؟! باید تکان خورد!.
همه چیز میشود، اما خب!... وقت امتحان معلوم میشود.
┄┄┅┅✿🍃❀🌸❀🍃✿┅┅┄
◀️آقای مرعشی بود -خدا رحمتش کند- گفت:
من نجف خودم دیدم که قصّابی بود خیلی پهلوان و محبت به امیرالمومنین (علیه السلام) داشت. او وقتی که عصبانی میشد با ساطور میزد [و فقط] فحش نمیداد. گفت یک سیدی که کفش کهنهای پایش بود و عمامه ای هم به سرش گذاشته بود، آمد و از او گوشت خرید. اما گوشت ها را نپسندید و آورد تا آنرا پس بدهد، اما قصّاب قبول نکرد.
◀️سید کفشش را در آورد و توی صورت قصّاب زد. سایر قصّابها همانجا درجا ماندند و گفتند که الان او را دو نیم میکند. [اما بر خلاف تصور آنها] قصّاب گفت بیا و یکی هم به این طرف صورتم بزن تا پیش جدّت امیر المومنین یک چیزی داشته باشم. این [قصّاب] راست میگفت..
┄┄┅┅✿🍃❀🌸❀🍃✿┅┅┄
✅@d_mr_Fereydooni