eitaa logo
محمود کاوه ستاره طلایی
520 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
57 فایل
پایگاه فرهنگی شهیدمحمودکاوه سفیرآستان ملکوتی امام رضاع و ناجی بلامنازع کردستان، که برفرازقله۲۵۱۹شهیدشد اوفرمانده لشکرویژه شهدا بود. (این کانال تحت نظر یاران نزدیک شهید کاوه اداره می‌شود) @abomoslem ارتباط با آدمین
مشاهده در ایتا
دانلود
هم می‌شد، مشغول جمع‌آوری نفرات بود و این نشان می‌داد که ایشان کاملاً درمورد افراد احساس مسئولیت داشت و همین عامل هم باعث می‌شد که ایشان در جنگ عملیات‌هایی که انجام می‌دادند کاملاً موفق و پیروز باشند، برای اینکه نفرات خودش را کاملاً هدایت می‌کرد و کاملاً هم جمع می‌کرد. شهید ناصر کاظمی در بین مردم کردستان شهید ناصر کاظمی در بین مردم کردستان راجع به خدماتشان در کردستان هم مطلب بسیار است که واقعاً نه من ازنظر روحی صلاحیتش را دارم که بیان کنم و نه اینکه ازلحاظ آماری قابل بیان است. ایشان از زمانی که وارد کردستان شد یعنی حدوداً بعد از مدتی که ما وارد غرب شدیم، (به‌همراه) یک اکیپ از برادران از پادگان ولی‌عصر(عج) اعزام شدند که در ابتدا، مسئولیتی که پذیرفت، فرمانداری بود. با اینکه هیچ سابقه کاری در این زمینه نداشت، ولی با آن هوش و ذکاوتی که واقعاً داشت و با آن لیاقتی که داشت، (خیلی) سریع توانست یکی از فرمانداران موفق شاید ایران شود؛ یعنی با توجه به درگیری پاوه، ایشان با آن احساس مسئولیتی که داشت فقط به فرمانداری اکتفا نکرد و اولاً در آزادسازی پاوه از محاصره نقش بسیار زیادی داشت و بعد هم به‌تدریج در کمک، هدایت و بسیج مردم... . و بعدها چون در سپاه ضعف‌هایی دیده می‌شد، ایشان هم مسئولیت فرمانداری و هم مسئولیت سپاه را به‌عهده گرفت و از عمده‌ترین چیزهایی که به ذهنم می‌آید و به حساب چیزهایی که خیلی ملموس بود و واقعاً در نوع خودش بی‌نظیر بود (این بود که) چندمنظوره بود. ایشان دو بسیج عمده دیگر هم داشت که یکی مردم باینگان (بودند) که خوب با آنها برخورد کرد؛ (چون) مردم باینگان آواره شده بودند و بخشی از باینگان به دست ضدانقلاب افتاده بود. (لذا) مردم ناراحت به فرمانداری پاوه مراجعه کرده بودند که بعد با بسیج برادر کاظمی و موعظه‌ای که اینها را می‌کند، مدتی تحصّن کردند که ارتش و سپاه بیایند و بخش ما را بگیرند تا ما برویم، ولی بعد به‌دلیل اینکه نیروهای نظامی ما سازمانی نداشت و عمدتاً ناهماهنگی زیاد بود و برادرهای ارتشی و سپاهی زیاد ... یعنی سپاه که زیاد نبود و ارتش هم که به آنجا نمی‌رفت. بعد ما دیدیم که شهید کاظمی به‌آرامی، با همان نیروهای بومی، با تعدادی اسلحه که خودش گرفت، شبانه از روی ارتفاعات رفتند و اینجا را ساقط کردند و از دست ضدانقلاب خارج کردند؛ و این واقعاً مسئله بسیار بزرگی بود که بعد هم نیروهای ژاندارمری در بخش باینگان مستقر شدند. این کار توسط خود مردم صورت گرفت. وقتی مردم در صحنه قرار بگیرند و از انقلاب دفاع کنند، نشان‌دهنده این است که به‌هرحال دیگر ان‌شاالله آنجا را از دست نمی‌دهند. دیگر اینکه این، بهترین استفاده از موقعیت بود؛ یعنی با توجه به اینکه نیروی نظامی کم بود، ایشان بهترین استفاده و بهترین بهره‌برداری را از نیروی بومی می‌کرد. اصلاً ایشان اعتقاد داشت که ما تا زمانی‌که نیروهای بومی کردستان را فعال نکنیم تا مسئولیت به‌عهده نگیرند، کاری از دست نیروهای نظامی برنمی‌آید؛ یعنی انقلاب را حفظ می‌کنند ولی اینکه کار اساس از دستشان بربیاید، نمی‌کنند. لذا واقعاً در زنده‌کردن مردم بومی و احیای آنها بسیار مؤثر بود که یکی از آنها همین باینگان بود و یکی هم نودشه بود. نودشه بخشی بود که در آن ضدانقلاب حاکمیت داشت و دو سال و خورده‌ای بود که دست ما نبود. ایشان تیپ تحصیل‌کرده آنجا یعنی آموزش و پروش را به پاوه احضار کرد؛ چون که فرماندار بودند و بعد راهنمایی‌شان کردند، موعظه‌اشان کردند. بعد از موعظه این آموزش و پرورشی‌ها که شاید بسیاری از آنها با ضدانقلاب همکاری می‌کردند، بالاتفاق و اکثریتشان طرفدار انقلاب شدند و بچه‌هایی شدند که شاید کمتر سپاهی در کردستان باشد که افراد تحصیل‌کرده و خوب و بیداری مثل نودشه داشته باشند، ولی مردم نودشه بسیار خوب بودند و با آن بیداری که شهید کاظمی در آنها ایجاد کرد و زحمتی که ایشان کشید که البته خدا هم ایشان را زنده نگه داشت و لطف خدا شامل حالشان شد، خودشان از انقلاب دفاع کردند. (ضمناً) همین افراد نودشه به کمک ارتش و سپاه رفتند و نودشه که واقعاً ارتفاعات خیلی صعب‌العبوری (داشت)، را گرفتند و این از موفقیت‌هایی بود که ایشان زمینه‌ساز آن بودند. درمورد عملیات‌ها هم همان‌طور که عرض کردم،یکی ازمهم‌ترین مسائل مااین بود که ایشان پاوه‌ای که در محاصره بودبه‌هرحال ازعوامل بسیارمهمش همین شهیدکاظمی بودکه این راگسترش دادند، چشاید مردم پاوه بیشتر از هرکس قدر شهیدکاظمی رابدانند؛البته ایشان هم همیشه بامردم خوب برخورد می‌کرد.مردم پاوه، مردمان بسیار خوبی هستند. (همچنین)نودشه وباینگان،کلاً (ایشان)به آن منطقه ومردمش علاقه‌مندبود.به‌هرحال همان‌طور که عرض کردم گسترش @safiremamreza
برادر محمد بروجردی: تقریباً در طول صحبتم گفتم؛ یکی اینکه اعتقاد شهید کاظمی این بود که مردم اینجا به‌هرحال خودشان از انقلاب دفاع می‌کنند، مسلمان هستند و این را قبول داشت که اگر مردم با آنها کار کنند و رویشان مایه بگذارند، دیگر احتیاجی به این کارها نیست و اصلاً مردم، این گروه‌ها را قبول ندارند؛ (چراکه) اینها توسط اسلحه بر مردم حاکمیت پیدا کرده بودند. منتهی نظرشان این بود که کار شود و بچه‌هایی که به اینجا می‌آیند با یک دیدی بیایند کار کنند که به مردم بها و رشد بدهند و سعی کنند که از عناصر بااعتقادشان یعنی از عناصر خوبشان، شناسایی کنند و روی کار بیاورند. به‌هرحال به بسیج مردم در اینجا اعتقاد شدید داشت. راوی: خاطراتی که شما از ایشان دارید را بفرمائید. برادر محمد بروجردی: به‌هرحال با ایشان زیاد برخورد داشتیم دو سال و خورده‌ای با هم کار کردیم. سعی می‌کنم آن چیزهایی که به ذهنم می‌آید بگویم. از خاطرات بسیار خوبی است که دارم... یکی اینکه یک روز (که ایشان در) فرمانداری پاوه بودند به دیدنش رفتم. (ایشان که به باختران آمدند، اولین بار بود که به غرب می‌آمدند، برای اینکه ایشان به پاوه برود، چون در آنجا پست را برایشان گرفتیم و برای خودش هم واقعاً یک مقدار مشکل بود که قبول کنند چراکه می‌گفت: من کاری نکرده‌ام و معلوم نیست بتوانم در این مباحث دوام بیاورم. ولی به امید خدا رفت) و خاطره این بود که ایشان ریش خود را به‌صورت پروفسوری تراشیده بود که ضدانقلاب نفهمد. خودمان هم خیلی وحشت داشتیم؛ گفتیم اگر اینها کشف کنند ... چون ریش ایشان بور بود ... بعد حرکت کرد و با همان ریش‌ رفت و وقتی رفتیم و در پاوه ایشان را دیدیم، ... فکر نمی‌کردیم که ایشان شهید می‌شوند شاید اولین‌بار بود که برادر کاظمی ریش پروفسوری گذاشته بود و حالا برای ما خاطره شناسایی خود را تعریف می‌کرد و خیلی جالب بود. جالب‌تر اینکه بعضی از روحانیون آنجا فکر می‌کردند که ایشان یک دمکرات است؛ یعنی فکرش، فکر دمکرات است؛ چون ایشان به نوسود که رفته بود (طی) مذاکراتی که با گروه‌ها کرده بود این گروه‌ها کاملاً نفهمیده بودند که روحیه ایشان چه هست؟ (البته) خودشان هم در مخفی‌کاری خیلی خوب بودند؛ یعنی رو نکرده بود. ایشان از بچه‌های جاافتاده تهران بود که به این آسانی خودش را رو نمی‌کرد و علمای آنجا هم متوجه نبودند و می‌آمدند اعتراض می‌کردند که شاید ایشان آدم‌ نفوذی باشد و فکرش دموکراتی باشد، خلاصه ممکن است یواش‌یواش با ضدانقلاب همکاری کند؛ که بعد وقتی ما به آنجا می‌رفتیم و مثلاً با آنها جلسه می‌گذاشتیم در پاوه آدم خیلی ... جالبی بود؛ مثلاً می‌آمدیم و به ایشان انتقاد می‌کردیم که مثلاً این حرکت چیست که با گروه‌ها صحبت کرده؟! چه صحبتی با گروه‌ها می‌کنید؟! بعد ایشان می‌گفت که مثلاً من نظرم این است .... و نظر می‌داد و این‌طوری صحبت می‌کرد. بعد ما در آنجا سعی می‌کردیم یک‌‌طوری که معلوم نشود ایشان سپاهی است، برخورد کنیم، (البته) ایشان هم توضیحات جالبی در مورد کارهایش می‌داد. به‌هرحال این صحنه‌ها صحنه‌های خیلی جالبی برای ما بود که ایشان واقعاً خودشان را رو نکرد و سعی کرد که با همان فکر باز در آنجا برخورد کند. البته هیچ‌وقت دروغ هم نمی‌گفت، منتهی سعی می‌کرد یکسری مسائل را مطرح کند که برای آنها (قابل درک بود) ... نه اینکه کسی بتواند از آن استفاده کند که حتماً با این حرفش ضدانقلاب (بهانه پیدا کند)... کما اینکه در نوسود هم که رفته بود تا مذاکره کند، در آنجا هم عمدتاً سعی کرده بود، انقلاب را معرفی کند و گفته بود که جمهوری اسلامی هدفش این است و این است و هیچ آزاری هم نمی‌خواهد به شما برساند و اگر شما به‌هر‌حال مشکلاتی دارید، بگویید و شاید اینهایی هم که به آن اشکالی داشتند، مدرک اساسی نداشتند، فقط همین‌که می‌گفتند چرا رفته و مذاکره کرده است؟ یا چرا فرض کن اساساً این فرد این تیپ فکر می‌کند که ضدانقلاب می‌توانند برگردند یا احتمالاً می‌توانند آدم‌های خوبی باشند. به‌هرحال ایشان با همان اعتقادی که داشت، می‌گفت باید سعی کنیم ضدانقلاب‌هایی که نمی‌خواهند بجنگند، برگردند و این مطلب خیلی مهمی بود و البته از این طریق موفق بود. کما اینکه یکی از کسانی که توبه کرده وبرگشته بود، باخودایشان اولین شهیدنودشه بود وایشان به این اعتقاد بودکه ضدانقلاب انگیزه ندارد.کار می‌کرد وبرمی‌گشت واین مهم‌ترین ویکی ازخاطرات خیلی خوب مابودکه ایشان با این نقش ... کارهایش ... و نه‌تنها ضدانقلاب بلکه دوستانش هم متوجه موضوع نشده بودند، یکی ازخاطرات جالب بودکه ایشان به سپاه اصرارواعتراض داشت ومی‌گفت که چرا سپاه (نمی‌آید)ومسئله کردستان را یکسره نمی‌کند ودرکردستان @safiremamreza
ن مایه نمی‌گذارد. (لذا) در تهران و بعد آنجا به من گفت که دیگر به کردستان نمی‌رویم و از سپاه بیرون می‌آییم؛ هر کار که (سپاه) می‌خواهد بکند، بکند. بعد ما به ایشان گفتیم که سپاه هیچ کاری نمی‌کند. شما نروید، استراحت کنید، تازه هم ازدواج‌ کرده بودند، بعد وقتی‌که ایشان می‌رود، اصلاً برای خودش (هم) (توجه به) مشکلاتی که منطقه داشت، قابل‌قبول نبود که آنجا بماند، منظور احساس مسئولیت ایشان است که واقعاً ما با توجه به شرحی که از زحمات ایشان داشتیم جرأت نداشتیم که مثلاً به ایشان بگوییم که مثلاً تو حتماً باید این‌قدر زیادتر در کردستان بمانی، ولی وقتی ما می‌گفتیم که شاید بیایید، بعد از مدتی (که) فکر می‌کرد، با اینکه تازه هم ازدواج‌کرده بود و در آن شرایط 15 روز مرخصی می‌خواست، ماه رمضان هم بود، یک ماه مرخصی می‌خواست و می‌گفت می‌خواهم بمانم و یک مقداری روی خودم کارکنم ولی بازهم نتوانست قبول کند و بلند شد و در همان ماه رمضان به منطقه رفت و این حاکی از آن مسئولیت ایشان بود. به‌هر‌حال این خاطرات جالبی بود که واقعاً وضع روحیه ایشان (را بیان می‌کرد.) راوی: یک سوال دیگر داشتم (و ان این‌که) موقعیت ضدانقلاب قبل از تشکیل قرارگاه حمزه و بعد از تشکیل آن به چه صورت بود؟ برادر محمد بروجردی: این چه ربطی به شهید کاظمی داشت؟! راوی: باشد، اگر جمع شود بد نیست، خوب است، صحبت کنید. برادر محمد بروجردی: آخر (شما گفتید در مورد برادر) کاظمی! ... راوی: باشد، از این هم می‌شود استفاده کرد. برادر محمد بروجردی: چه حرف‌هایی می‌زنید! حالا بگذارید این جمع‌وجور شود. منبع: مخزن اسناد مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، نوار شماره 3574/ پیاده شده نوار شماره 3581. ⭐️محمودکاوه ستاره طلایی⭐️ @safiremamreza
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روحت شاد ابر مرد وسعت دید سیاسی نظامی امام ره رو مشاهده میکنید، انگار سخنرانی برای همین امروز انجام شده
💢توییت مقام معظم رهبری: صهیونیسم به یک ایده شکست خورده جهانی تبدیل شده است، به سختی استوار است و نابودی آن نزدیک است. 📲اخبار جبهه مقاومت
در بدترین روزها امیدوار باشیم چون همیشه زیباترین باران از سیاه ترین ابرها می بارد . امیدتون هیچوقت ناامید نگردد ان شاالله. سلام صبحتون بخیر وخوشی و سلامتی و شادکامی
سردار شهید ناصر کاظمی فرمانده لشکر ویژه شهدا و سپاه کردستان از فوتبالیست های درجه یک و طراز اول کشور بودند‌. ایستاده از چپ نفر چهارم شهید کاظمی هستند. ⭐️محمودکاوه ستاره طلایی⭐️
از راست شهید ناصر ظریف،سردار جانباز مرحوم چنگیز عبدی،شهید محمود کاوه و نفر چهارم شهید وهاب رضایی ⭐️محمود کاوه ستاره طلایی⭐️
یاد خاطرات خوبمان بخیر حاج اصغر جان فدای اون صدات بشم که با سن کمت در مغازه بابات وامیستادی و میگفتی تنگ طلایه طالبی چه بی بلای طالبی طالبی بخر طالبی ببر هیچ کس در اون زمان نمی‌دانست این پسر کوچیک روزی دلاور مردی خواهد شد که دشمن از نامش بلرزد روحت شاد رفیق بی ادعای من در این روزگار آلوده به حسادت و غرور و خود بزرگ بینی ونفاق که برخی از همسنگران دیروز را فرا گرفته جای مردان مرد چون تو واقعا خالیست دلنوشته سردار صلاحی برای شهید محراب
حاج علی صلاحی فرمانده تیپ عمار یاسر در دفاع از حرم و حاج حسن خرمی از یاران و یاوران شهید محمود کاوه بر مزار شهید مرتضی عطایی معروف به ابو علی ⭐️محمود کاوه ستاره طلایی⭐️
بسم رب الشهدا و الصدیقین سردار دلاور سپاه توحید پهلوان شهید حاج علی اصغر حسینی محراب شمشیرلشکر ویژه شهدا و فرمانده فاتح تیپ انصار الرضا ع تصویری منتشر نشده از این ابر مرد دفاع مقدس را که در کنار سردار علی صلاحی و سردار رشید اسلام شهید محمودکاوه به ثبت رسیده منتشر میکنیم. تصویر مذکور در بهار سال ۶۴در پادگان لشکر ویژه شهدا،که امروزه موسوم به (پادگان شهید کاوه )است به یادگار مانده. 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ⭐️محمودکاوه ستاره طلایی⭐️ @safiremamreza