eitaa logo
محمود کاوه ستاره طلایی
520 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
57 فایل
پایگاه فرهنگی شهیدمحمودکاوه سفیرآستان ملکوتی امام رضاع و ناجی بلامنازع کردستان، که برفرازقله۲۵۱۹شهیدشد اوفرمانده لشکرویژه شهدا در جبهه غرب وشمال‌غرب کشوربعنوان تنها یگان جنگ کوهستانی دنیا بود. @abomoslem ارتباط با آدمین
مشاهده در ایتا
دانلود
42.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آقام محمودکاوه. که نامش بلیط برنده هر جنگی بود و نام  لشکرش که یک پا عملیات برای هر دشمنی، بود. دلاور بزرگترین لشکر س پ آه و تنها لشکر ویژه این سازمان رزم. که خود علاوه بر گذراندن تمام دوره های چریکی، تجارب ارزشمند در نبردهای پارتیزانی بدست آورده و در عملیات ۹ را دستخوش تغییر کرد. و لشکر تحت امر او بعنوان راهگشای عملیات ها محسوب میشد.
بسم الله 🌷🌷🌷🌷🌷🌷 سخنرانی بر بالای پشت بام مسجد سرا 🌷🌷🌷🌷🌷🌷 سال شصت در اوج بحبوهه ترورها و درگیری های کردستان خاطرم هست محمود کاوه وارد ده سرا شد و رفت روی پشت بام ده در معرض دید تمام ضد انقلاب ایستاد و سخنرانی غرایی در حد یک خطبه ایراد نمود با مضمون تشریح اهداف استکبار و بهره برداری دشمن از ایجاد اختلاف و تفرقه و ایجادناامنی....... دقیقا اون زمان اولین جایزه سنگینی که برای سرش گذاشتند یک میلیون پانصد هزار تومان بود. قیمت حقوق کارمندان در آن زمان دو هزار تومان بود سر هر پاسدار و بسیجی پنجاه هزار و صد هزار تومان هم میرسید که خیلی پول میشد، ولی برای سر محمود کاوه یک میلیون و پانصد جایزه گذاشته بودند و ما هم برای شخص دیگری نشنیدیم جایزه سنگین تعیین کنند یعنی خیلی واضح بگم هیچ کدام از فرماندهانی که در کردستانات خدمت میکردند چه در رده بالاتر از شهید کاوه و چه آنها که هم رده ایشان بودند از قرارگاه تا فرماندهی سپاه همه شهرهای منطقه، هیچ کدام نه قبل از سال شصت و نه آن زمان و نه در زمان های بعد قیمتی برایشان در حد شهید کاوه تعیین نشده بود. به هر ترتیب ممکن، شهید کاوه در یک این شرایط با آن اسم و رسمی که داشت وارد روستایی آلوده از ضد انقلاب شد، البته ما بر ارتفاعات روستا مسلط بودیم ولی خود روستا را بصورت کامل پاکسازی نکرده بودیم و خودمان آن حوالی کمین می گذاشتیم و شهید کاوه آمد در اینگونه شرایطی روی پشت بام مسجد چنین روستایی سخنرانی کرد، که در تیرس کامل جایزه بگیران و تک تیراندازانی بود که در به در دنبالش میگشتند تا از دور هدف بگیرندش چون خدا وکیلی جگر این را نداشتند جلو شهید کاوه بایستند. این را هم بگویم ده سرا رسمأ خط مقدم درگیری ما و ضد انقلاب و دمکرات ها بود یعنی از آنطرف تا بوکان دست آنها بود. شهید کاوه از روزی که وارد کردستان شد تا روزی که بشهادت رسید کسی در حد و اندازه این نبود که بخواهد جلو ایشان عرض اندام کند هر چند که بعد از شهادتش هم همینطور بود، اسمش که می آمد کافی بود که منطقه را خالی کنند و امثال ما که نیروی تحت امرش بودیم تمام و کمال قبولش داشتیم و خدا بما توفیقی داد تا درک محضرش کنیم. این را هم عرض کنم، تعریف فرماندهی یک لشکر، با تعریف فرماندهی سپاه یک شهر کاملا با هم متفاوت است. در سپاه شهری فرمانده باید در جلسات و امورستادی واداری و این چنینی شرکت جوید و بیشتر امور عملیاتی و اطلاعاتی و میدانی بر عهده فرمانده عملیات شهر است در حالیکه فرماندهی لشکر کلا عملیاتی هست و وظایفی معلوم و همه جانبه دارد، این را برای آن دسته از جوانان و محققان عرض کردم چون گاهی میپرسند چرا شهید کاوه در سقز فرمانده عملیات شد. راوی:حاج آقای مختاری همرزم شهید کاوه ☘☘☘☘☘☘☘ ⭐️محمود کاوه ستاره طلایی⭐️
بسم الله 🌷🌷🌷🌷🌷🌷 سخنرانی بر بالای پشت بام مسجد سرا 🌷🌷🌷🌷🌷🌷 سال شصت در اوج بحبوهه ترورها و درگیری های کردستان خاطرم هست محمود کاوه وارد ده سرا شد و رفت روی پشت بام ده در معرض دید تمام ضد انقلاب ایستاد و سخنرانی غرایی در حد یک خطبه ایراد نمود با مضمون تشریح اهداف استکبار و بهره برداری دشمن از ایجاد اختلاف و تفرقه و ایجادناامنی....... دقیقا اون زمان اولین جایزه سنگینی که برای سرش گذاشتند یک میلیون پانصد هزار تومان بود. قیمت حقوق کارمندان در آن زمان دو هزار تومان بود سر هر پاسدار و بسیجی پنجاه هزار و صد هزار تومان هم میرسید که خیلی پول میشد، ولی برای سر محمود کاوه یک میلیون و پانصد جایزه گذاشته بودند و ما هم برای شخص دیگری نشنیدیم جایزه سنگین تعیین کنند یعنی خیلی واضح بگم هیچ کدام از فرماندهانی که در کردستانات خدمت میکردند چه در رده بالاتر از شهید کاوه و چه آنها که هم رده ایشان بودند از قرارگاه تا فرماندهی سپاه همه شهرهای منطقه، هیچ کدام نه قبل از سال شصت و نه آن زمان و نه در زمان های بعد قیمتی برایشان در حد شهید کاوه تعیین نشده بود. به هر ترتیب ممکن، شهید کاوه در یک این شرایط با آن اسم و رسمی که داشت وارد روستایی آلوده از ضد انقلاب شد، البته ما بر ارتفاعات روستا مسلط بودیم ولی خود روستا را بصورت کامل پاکسازی نکرده بودیم و خودمان آن حوالی کمین می گذاشتیم و شهید کاوه آمد در اینگونه شرایطی روی پشت بام مسجد چنین روستایی سخنرانی کرد، که در تیرس کامل جایزه بگیران و تک تیراندازانی بود که در به در دنبالش میگشتند تا از دور هدف بگیرندش چون خدا وکیلی جگر این را نداشتند جلو شهید کاوه بایستند. این را هم بگویم ده سرا رسمأ خط مقدم درگیری ما و ضد انقلاب و دمکرات ها بود یعنی از آنطرف تا بوکان دست آنها بود. شهید کاوه از روزی که وارد کردستان شد تا روزی که بشهادت رسید کسی در حد و اندازه این نبود که بخواهد جلو ایشان عرض اندام کند هر چند که بعد از شهادتش هم همینطور بود، اسمش که می آمد کافی بود که منطقه را خالی کنند و امثال ما که نیروی تحت امرش بودیم تمام و کمال قبولش داشتیم و خدا بما توفیقی داد تا درک محضرش کنیم. این را هم عرض کنم، تعریف فرماندهی یک لشکر، با تعریف فرماندهی سپاه یک شهر کاملا با هم متفاوت است. در سپاه شهری فرمانده باید در جلسات و امورستادی واداری و این چنینی شرکت جوید و بیشتر امور عملیاتی و اطلاعاتی و میدانی بر عهده فرمانده عملیات شهر است در حالیکه فرماندهی لشکر کلا عملیاتی هست و وظایفی معلوم و همه جانبه دارد، این را برای آن دسته از جوانان و محققان عرض کردم چون گاهی میپرسند چرا شهید کاوه در سقز فرمانده عملیات شد. راوی:حاج آقای مختاری همرزم شهید کاوه ☘☘☘☘☘☘☘ ⭐️محمود کاوه ستاره طلایی⭐️
🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸 🌸خاطرات بیادماندنی ✨این قسمت 🌸آقای خاص من بخش دوم 🌸حرف برای بودن آقای من که حالا داره از اون بالا بالا ها نگاهمون می کنه و می زیاده ،اما نمی شه جلو -بودنش بگیری بالاخره یه جایی باید و بشه ،!! 🌸خاص بودن از اینکه از مرید امام خامنه ای بوده تو بعضی جاها امام گفته پیشی گرفته ازش،!! 🌸امام ما میگه اصلا از درد و رنج جراحت ها نمی گفت و در مقابل ما می کرد، آخه اون خاص بوده اما نمی شه از خاص بودن بالاتر بره به همین خاطر براش کرده و هم شده !!😊 🌸این آقا بوده تو جنگ و ، طوری که برا سر این آقای خاص تعیین شده بود. حتی براش هم گذاشته بودن حتی از بالای درخت یه تیر هم سرش خالی کردن اما با مهارتی که داشت بالاخره ناخودآگاه فهمید اونی که بالای درخت بوده کی بوده،!! 😃 🌸دستور آقای خاص بی برو برگرد می بایستی می شد، بخصوص اگه راجع به بود یا -گره می خورد، هم داشت، تجربه ازش دارم !!😁 🌸آقای خاص ما عادت خاصی هم داشت علاقه زیادی به رفتن پا بوسی آقاش علی ابن موسی الرضا علیه السلام داشت. کار می خورد، ای داشت و یا می گرفت ی دردش -هشتم بود و بس ،!! 🌸 آقا بخوانید خاص بودن در ، دار شدن و زندگی پر و این دلاور مرد همرزم تون رو 🌸آقای خاص ما طوری تو صحنه ی بود که بقیه می کردند باشه ،اما همین طور به و -رزم می داد.و... 🌸 آقای خاص بود تو شدن هر -شدیدتر از -قبل و...!! 🌸فکر نکنید خاص بودنش تمام شده هرچی و -کم-گفتی ،اینارو میگم، که سرمشق باشه و یاد آور خاطرات بیادماندنی و... 🌸-پذیر بود و امر فرمانده اش و -الاجراء نه اینکه تدبیری نداشت ،نه اونقدر و بود که دست به هر کاری میزد می شد -ساز و مشکل گشای ی و... 🌸آقای خاص ما حتی تو هم بود. یه چیزهایی رو و -دونست که بقیه نمی دیدید و نمی دونستند، حتی موقع رفتن هم سر همرزما رو -مالید و رودست زد و رفت در -شهادت قرار گرفت. 🌸خاص بود وقتی شد هم مثل ی شهدا مدتی موند تا از ما بهترون ،-چی های لشگر رو میگم ؛! رفتن رو آوردن دم دست؛! تا به یه شکلی دیگه برگرده مشهد مقدس و همه رو با خاص بودنش کنه و.. 🌸و بالاخره خاصی هم که براش درنظر گرفته بودند هم نشد ، چون جای -تری براش بود ،-رضای مشهدمقدس پیش همون هم قطارهای خاصی که قبل از اون رفته بودن و به نوعی بودنش و اون هم چون بود نتونست روی اونا رو زمین بندازه به همین خاطره که همون جا هم هست تا همرزمانش هم -نشن.،!! 🌸آقا خاص و مرد ، و تربیت شده ی اهل بیت و دلاور مرد لشگرویژه شهدا ،سردار سر لشگر پاسدار -کاوه رو مجددا " خدمتتون معرفی می کنم . باور کنید اگه باز هم بگم تمومی نداره ،خودتون می تونید امتحان کنید!!! 🌸والعاقبه للمتقین🌸 🌸نبی زاده ☘☘☘☘☘☘☘☘☘ ⭐️محمود کاوه ستاره طلایی⭐️