eitaa logo
ساحت اندیشه
182 دنبال‌کننده
118 عکس
63 ویدیو
45 فایل
«گفتمانی پیرامون دین و اندیشه دینی» کلیه حقوق مادی و معنوی این کانال محفوظ است. نقل مطالب با ذکر منبع بلا اشکال است. راه ارتباطی؛ @hossein_m_m
مشاهده در ایتا
دانلود
... ممکنه توی ذهن بعضی از رفقا این سؤال جرقه زده باشه که؛ اگه در مسحیت هست، خُب توی اسلام هم خشونت هست! حالا شما چرا به اونا گیر دادید؟!😁 : هدف از بازگو کردنِ خشونت در ( و ) این بود که بدونیم در هم موارد بسیاری از خشونت وجود داره که این مطلب برخلاف ادعای است که امروز دم از اون میزنه؛ نه این که بخوایم بگیم در اسلام نیست و فقط در مسیحیت هست. پس غرض؛ «نفی کردن ادعای مسیحیت» بود. پ.ن: انشاءالله مفصل در مورد با همدیگه گفتگو می کنیم. https://eitaa.com/sahat_andisheh
بیان شد كه به واسطه ی اجازه ای که از طرف خدا داره، میتونه تصرّف و اِعمال ولایت داشته باشه،و مشروعیت و اعتبار هم از طرف کسب میشه. پس ولی فقیه فوقِ نيست، امّا فوق قانون اساسى هست؛ و اين فقيه هستش كه حاكم بر قانون اساسیه، نه اینکه قانون اساسى حاكم بر ولايت فقيه باشه. بنابراین اون چیزایی که به عنوان و در قانون اساسى شمرده شده، مواردی به عنوان نمونه و تمثيله؛ نه احصائی (شمارش همهء اختیارت). به اين معنا كه شمّه‌اى از مهمترین وظايف و رو كه معمولا مورد نیازه رو برشمرده، نه اين‌كه در مقام احصاء همه اون اختیارات باشه. یا به یه تعبیر دیگه: این اختیارات، در واقع احصاء و برشمردنِ وظايف و اختيارات ولی فقيه «‌در شرايط معمولى و عادیه»، كه حتى در همين موارد هم احياناً رهبر نيازى پيدا نمیکنه كه از همه اونا استفاده کنه. امّا اگه در جامعه پيش بياد، ولی فقيه با استفاده از ولايتش تصميم‌هايى رو مى‌گيره که شاید در هم صراحتاً به اونا اشاره نشده باشه. : از نظر خود اصول قانون اساسى هم، مقتضاى مطلقه بودنِ ولايت فقیه، همينه كه وظايف و اختياراتى كه در قانون اساسى براى ولىّ‌فقيه شمرده شده، تمثيلى باشه؛ نه احصائی. «ساحت اندیشه، پیرامون دین و اندیشه دینی👇» https://eitaa.com/sahat_andisheh
یکی از اساسی ترین اشکالات بر نظام‌هاى و مبتنى بر اینه كه اعتبار و مقرراتى كه در يک نظام دموكراتيک توسّط مجالس نمايندگان يا وضع میشه، بر چه اساسه؟ اونا جواب میدن: اعتبارش بر اساس رأى مردمه؛ يعنى چون مردم به اين نمايندگان، يا به این رأى دادن، قوانينی که توسّط اونا وضع میشه، اعتبار پيدا میکنه: امّا بلافاصله اين سؤال به ذهن میاد: موقع تأسيس يک و در اولين انتخاباتى كه مى‌خواد برگزار بشه و هنوز و دولتى وجود نداره، خود اين انتخابات نياز به ومقررات دارد؛ مثل اینکه آيا زنان هم حق رأى داشته باشن يا نه؟ حداقلّ سنّ رأى دهنده ها چقدر باشه؟ حدّاقل آراى كسب شده براى انتخاب شدن چقدر باید باشه؟ نامزدها از نظر سنّ و ميزان تحصيلات و ... چه شرايطى داشته باشن؟ و ... . مثلاً بر اساس قانون مصوّب، در بسیاری از كشورهاى غربى -كه پيشگام تأسيس نظام‌هاى دموكراتيک بودن-، زنان در ابتدا حق رأى نداشتن در صورتی که اگه از ابتدا زنان حق رأى داشتن. تا همين اواخر هم در كشور كه بيش از بيست «‌كانتون‌» مستقلّ داره، در بسيارى از كانتون‌ها، نداشتن. اما اينه: در اولين انتخاباتى كه در هر نظام برگزار میشه -و هنوز دولت و مجلسى در كار نیست- چه مرجعى، و بر اساس چه پشتوانه‌اى رو تعیین میکنه؟ بعضی از جواب دادن: بالاخره ما چاره‌اى نداريم و باید اولین رو بر مبناى يک سرى قوانين و مقررات برگزار كنيم. اما برای انتخاباتهای بعدی باید مجلس یا تصمیم بگیره و قانون وضع کنه. معلومه اين حرف، جواب صحيحى نيست؛ چون سؤال ما در مورد همين اولين دولت و مجلسیه كه میخواد به دولت‌ها و مجالسِ بعدی اعتبار بده، در حالى كه خودش بر اساس انتخاباتى روی کار اومده. این همون بود که بعضیا میخوان روی گُرده ی نظریه سوار کنن -که جواب منطقیش داده شد-، اما در حقیقت اين اشكالیه كه بر تمامى وارده و هيچ و قانع كننده‌اى هم نداره. : اگه براى اولين دولت و مجلس نتونيم پاسخ درست و قانع كننده‌اى بديم، تمامى دولت‌ها و مجالس قانون‌گذارى بعدی زير سؤال میرن، و اونها با مشکل مواجه میشه. «ساحت اندیشه، پیرامون دین و اندیشه دینی👇» https://eitaa.com/sahat_andisheh