eitaa logo
🌹وصیت شهدا🌹
89 دنبال‌کننده
1هزار عکس
1.6هزار ویدیو
4 فایل
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحياءٌ ..هرگز كسانى را كه در راه خدا كشته شده ‏اندمرده مپنداربلكه زنده ‏اند..🌹سوره مبارکه آل عمران آیه ۱۶۹💐 https://eitaa.com/sahdah کپی:حلال #وصیت_شهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹وصیت شهدا🌹
” 🌷، در تاریخ دوم آذرماه سال هزاروسیصدوچهل‌وپنج در روستای کبوترخان دیده به جهان گشود. سال اول ابتدایی را در آموزشگاه ابن‌سینا بهنوار گذرانید. در آن سال‌ها خواهرش در ایستگاه راه‌آهن بهنوار سکونت داشت و به علت شغل همسر گاهی از اوقات خواهرش تنها بود. محمد سالی را در کنار خواهر در منطقه بهنوار به سر برد و بعد از آن تا سال پنجم ابتدایی در مدرسه روستای کبوترخان ادامه تحصیل داد. پدر بزرگوارش بود و سخت‌کوش. با شروع جنگ تحمیلی، محمد زندگی پرفرازونشیبی را پشت‌‌ سر نهاد. در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی ایران در کنار برادر بزرگوارش نقش بسیار ارزنده‌ای را در و (ره) ایفا نمود. دوازدهم مهرماه سال یک‌هزاروسیصدوشصت‌ودو به عضویت درآمد. به پادگان آموزشی ۲۱ حمزه تهران اعزام گردید تا آمادگی‌های لازم را برای حضور در عملیات در به دست آورد. محمد در یک مانور عملیاتی در اطراف کوه‌های دماوند شرکت داشت که در حین مانور نظامی به ‌رسید. شهید یک برادر به نام محمدرضا و یک خواهر به نام مرضیه دارد که در ادامه همین مجموعه خاطرات‌شان خواهد آمد. به‌‌راستی که و بود. امکان نداشت قولی بدهد و یا قراری بگذارد و سر موعد انجامش ندهد. ترک نمی‌شد و با جانش گره خورده‌‌ بود. انسانی وارسته و مشتاق (ع) و زیارت تربت آنان بود. محمد چون ساحت خداوندی را درک می‌کرد و متوجه حضورش در برابر خداوند بود حیا را در دستور زندگی خویش قرار داد. محمد براساس گواهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دامغان بیست‌وچهارم آبان‌ماه سال هزاروسیصدوشصت‌ودو شهید و پیکر پاکش در فردوس رضای دامغان به خاک سپرده شد. “ ”🌷 ❤️ ❤️
” 🌷بیستمین روز دی‌‌ماه سال هزاروسیصدوسی‌‌وهشت بود و سوز سرما؛ اما شوق دیدار روی نو‌‌رسیده، خانه را برای اهالی با صفایش گلستان کرده بود. در شهرستان به دنیا آمد و نامش را امرالله نهادند تا همیشه بنده‌‌ای مطیع برای باشد. حسین‌‌آقا مردی که لحظه‌‌ای از کار و تلاش غافل نبود و رزق و روزی خانواده‌‌اش را با عرق جبین درمی‌‌آورد و در کاسۀ اخلاص، سر سفرۀ خانه و خانواده می‌‌گذاشت تا فرزندانی و تربیت نماید. امرالله در آغوش و بزرگ شد. تحصیلاتش را تا پایان دوران متوسطه در هنرستان گذراند و با نمرات عالی گرفت.   هم‌‌زمان با دوران جوانی‌‌اش، از گوشه و کنار شهر آغاز شده بود. در اکثر جریان‌های انقلاب حضور فعال داشت؛ از گرفته تا و . به علت فعالیت‌های سیاسی، دانشگاه قبول نشد. سربازی او، هم‌‌زمان با شروع جنگ بود. دوره آموزش تانک و نفربر را در شیراز گذراند و از آنجا خود را به جبهه‌های جنوب رساند و در سوسنگرد مشغول خدمت شد. امرالله با خدای خودش عهد بسته بود که تا را فدای اسلام و وطن نماید. پنجم مردادماه سال هزاروسیصدوشصت در ، او و خدایش هر دو به عهد و پیمان‌‌شان وفا کردند. او سر و جان به راه جانان داد و خدایش نیز او را در زمرۀ « فَادْخُلی‏ فی‏ عِبادی وَ ادْخُلی‏ جَنَّتی» پذیرا شد.       ”🌷 ❤️ ❤️ 🌹خاطرات و زندگی نامه شهداء🍃🌺🍃