🌹وصیت شهدا🌹
✍ #زندگی_نامه_شهید
“ #بسم_رب_الشهداءوالصدیقین”
🌷#محمد_فرزند_اسماعیل، در تاریخ دوم آذرماه سال هزاروسیصدوچهلوپنج در روستای کبوترخان دیده به جهان گشود. سال اول ابتدایی را در آموزشگاه ابنسینا بهنوار گذرانید. در آن سالها خواهرش در ایستگاه راهآهن بهنوار سکونت داشت و به علت شغل همسر گاهی از اوقات خواهرش تنها بود. محمد سالی را در کنار خواهر در منطقه بهنوار به سر برد و بعد از آن تا سال پنجم ابتدایی در مدرسه روستای کبوترخان ادامه تحصیل داد.
پدر بزرگوارش #کشاورز بود و سختکوش. با شروع جنگ تحمیلی، محمد زندگی پرفرازونشیبی را پشت سر نهاد. در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی ایران در کنار برادر بزرگوارش نقش بسیار ارزندهای را در #پخش_اعلامیهها و #تصاویر_حضرت_امام_خمینی(ره) ایفا نمود. دوازدهم مهرماه سال یکهزاروسیصدوشصتودو به عضویت #بسیج_سپاه_پاسداران درآمد.
به پادگان آموزشی ۲۱ حمزه تهران اعزام گردید تا آمادگیهای لازم را برای حضور در عملیات در #مناطق_جنگی به دست آورد. محمد در یک مانور عملیاتی در اطراف کوههای دماوند شرکت داشت که در حین مانور نظامی به #شهادت رسید.
شهید یک برادر به نام محمدرضا و یک خواهر به نام مرضیه دارد که در ادامه همین مجموعه خاطراتشان خواهد آمد.
بهراستی که #منظم و #خوشقول بود. امکان نداشت قولی بدهد و یا قراری بگذارد و سر موعد انجامش ندهد. #روزهاش ترک نمیشد و #نماز_اول_وقت با جانش گره خورده بود. انسانی وارسته و مشتاق #ائمه_اطهار(ع) و زیارت تربت آنان بود. محمد چون ساحت خداوندی را درک میکرد و متوجه حضورش در برابر خداوند بود حیا را در دستور زندگی خویش قرار داد.
محمد براساس گواهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دامغان بیستوچهارم آبانماه سال هزاروسیصدوشصتودو شهید و پیکر پاکش در فردوس رضای دامغان به خاک سپرده شد.
“ #راهش_جاوید_باد”🌷
❤️ #کپی_با_ذکر_صلوات_آزاد_است❤️