eitaa logo
شهد شعر
300 دنبال‌کننده
135 عکس
111 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
- وَإِنْ يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلَا رَادَّ لِفَضْلِهِ. » - خدا میگه: اگه من بخوام به چیزی برسونمت، می‌رسونمت؛ کسی هم نمی‌تونه مانعم بشه... پس بسپر به خودش:)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مثل نوری که گذر می‌کند از پنجره‌ها می‌شوم محو تماشای تو از منظره‌ها به دعاهای سپیدار  لب چشمه قسم به صدای عطش‌آلود شب زنجره‌ها، قدر یک لحظه دلم تاب ندارد بی‌تو دوره‌گردی شده‌ام همسفر شب‌پره‌ها نیستی، در دل مهتابی و آرامم باز سور و ساتی‌ست به پا بین غم و دلهره‌ها می‌دوم سمت هیاهوی نجیب گل سرخ می‌چکد بغض من از خستگی حنجره‌ها یاد چشم تو مرا زنده نگه داشته‌است کهنه کی می‌شود آن ناب‌ترین خاطره‌ها بر لب طاقچه‌ها جای تو گل کاشته‌ام‌ کاش می‌شد که بیایی به لب پنجره‌ها
AkharinKhabar-9405634.mp3
3.1M
تو برام بخند فقط چقدر تو..!! من خوشم میاد ازت مثل خودم...!!!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تا عشق ابوتراب بردل باشد مهرش همه جا چراغ محفل باشد بی عشق وتولای علی شکی نیست هرراه روی راه توباطل باشد طاهر کاشانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🇮🇷 🇮🇷تقدیم به جامه سرخان دفاع مقدس 🥀پیـــــاله خــــورشید به سانِ برکه ی آرام، گر چه خاموشند گمــــــان مـــدار، که از یادها فـراموشند کجــــا غــــــروب کنـــــد آفتـــــابِ باورشان که در حریم سحر، با سپیده همدوشند چـــــــراغِ مستیشان، جاودانه روشن باد که از"پیـــــاله خـــــورشید"باده می نوشند ز شهـــــــرِ حادثه، خورشید ها سفر کردند ستاره ها همه در سوگشان، سیه پوشند به صبح عاطفه،خورشیدِمهرشان جاری ست به شام خاطـــره، با عطرِ گل هم آغوشند به شــــــوق، قافله آفتابیان " صـــــائــــم! " در آسمانِ شهــــــادت، ستاره بر دوشند استادصـــــائــــم_کـــاشانــــی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تغزل ............. با همین دستان خالی تا خدا پل می زنم چشم در چشمش شده، بر آسمان زل می زنم جمکران در جمکران آکنده از او می شوم بر ردای خادمان، دست توسل می زنم از امام خویش می خواهم شفایت را به اشک می روم تا مشهد و ساز توکل می زنم گاه شعری می سرایم تا کمی بهتر شوم گاه حالش نیست، بر حافظ تفأل می زنم گاه آرامم به لطف گریه های هر شبه گاه اما مثل چای روضه، قل قل می زنم خوب خواهی شد عزیزم، روشن است این مثل روز هر شب از چشمت به غم رنگ تخیل می زنم روبرویت می نشینم با همین چشمان تار یک قلم در دست می گیرم، تغزل می زنم قم المقدسه