از سر ره تا غبار افشاند جان برخاستم
چون الف در وصل جانان از میان برخاستم
غرق خون هر چند جام روزیام چون لاله بود
از کنار خوان قسمت شادمان برخاستم
مقصد از سامان هستی مهر تابان تو بود
همچو شبنم چهره چون دادی نشان برخاستم
در لگد کوب حوادث جان دیگر یافتم
چون غبار از زیر پای کاروان برخاستم
همچو بلبل با گران جانان ندارم الفتی
طوطیان تا لب گشودند از میان برخاستم
صحبت شوریده حالان مایه شوریدگی است
با «امین» هر گه نشستم بی امان برخاستم
اثر از مقام معظم رهبری
https://eitaa.com/joinchat/2790588977C6fecbc8102
✨
دلم تا عشقباز آمد در او جز غم نمیبینم
دلی بیغم کجا جویم که در عالم نمیبینم
#سعدی
https://eitaa.com/joinchat/2790588977C6fecbc8102
☘غزل نو عاشورایی
میان آینهها میدوم به سمت فرار
اتاق پیله به دورم تنیده از دیوار
به قبر کوچک من بیسبب گذاشتهاند
درِ بدون کلیدی به نام سنگِمزار
کجای زندگیام را به گل جسور شدم؟
که چشم پنجره افتاد در مسیر غبار
به تختِخواب میافتم مگر که بستن چشم
مرا عقب ببرد در زمان شبیه قطار:
درست راس اذان ایستاده ساعتِ شمس
و بین دجلهفرات آسمان گرفته قرار
صدای قرمز شیپور جنگ میآید
کشیده خنجر خود را خزان به قتل بهار
دو لشکرند؛ یکی قبلهگاه حور و ملک
از آن یکی خود ابلیس هم در استغفار
دو لشکرند؛ یکی "لا اله الا الله"
یکی "فَما لَهُم اِلّا السَقَر وَ بِئسَ الدار"
به شرق مینگرم؛ آسمانِ صف در صف
به غرب مینگرم؛ شورهزار ناهموار
من از کدام گروهم؟ من از کدام سپاه؟
من از کدام نژادم؟ من از کدام تبار؟
طنین بانگ حبیب است در تباتب جنگ
صلای گرم زهیر است در کشاکش کار
زره گشوده و از دور میرسد عابس
کبوتری شده اینک بدون بند و حصار
وهب میآید و اشهد نگفته میداند
که جز به خون نرود هیچ پردهای بهکنار
برای سیر کدام آسمان شتابان است؟
که پر گشوده چنین شاه ذوالجناحسوار
که چشم نافذ عیساست پشت پلک حسین
که راس شامخ یحیاست زیر آن دستار
که مهربانی احمد دوباره آمده است
که بازوان علی بازگشته در پیکار
خلیل و آتش نمرود را ببین از نو
ولی حدیث گلستان نمیشود تکرار
سلام بر شهدائی که گفتهاند درود
بدون هیچ تعلل به ترک دار و دیار
چقدر راس مبارک نشسته بر سر نی
چقدر شاخهی طوبی رسیده است به بار
سلام میدهم و میبرد به خواب مرا
نسیم سرخوش عطری سرشته با تن یار
در انزوای اتاقم به هوش میآیم
کنار کاغذ و بشقاب و چندپاره انار
#سعید_مبشر
https://eitaa.com/joinchat/2790588977C6fecbc8102
May 11
أَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ الَّذی سَمَحَتْ نَفْسُهُ بِمُهْجَتِهِ🥀
https://eitaa.com/joinchat/2790588977C6fecbc8102
لنگر بیندازید اینجا آخر دنیاست
حالا بهشت از پشت چشم اندازتان پیداست
سکّان به دست ناخدای کشتی نوح است
مقصد به سوی بادهای ظهر عاشوراست
قلابها در راه دریا گوش خواباندند
این بندر آشفته قربانگاه ماهیهاست
از ظهرهای تَف زده تا ماسههای داغ
یادآور آوای «هَل من ناصر» مولاست
یادآور دردی است روی سینۀ تاریخ
یادآور مردی که بین دردها تنهاست
از مرغ دریایی دو بال سرخ میماند
این آخرین دیدار نافرجام با دریاست
با جشن ماهیگیرها و رقص چاقوها
روی زمین و در دل هفت آسمان غوغاست
کشتی نمیافتد به گل با هیچ طوفانی
تا بادبانش تکّهای از چادر زهراست
#حسنا_محمدزاده
🍃 خورشیدهای توامان ۱۳۹۰
https://eitaa.com/joinchat/2790588977C6fecbc8102
1_5030867263079580389.mp3
11.28M
https://eitaa.com/joinchat/2790588977C6fecbc8102
کانال شهد شیرین شعر
خبر به دورترین نقطهی جهان برسد
نخواست او به من خسته ـ بیگمان ـ برسد
شکنجه بیشتر از این؟ که پیش چشم خودت
کسی که سهم تو باشد، به دیگران برسد
چه میکنی؟ اگر او را که خواستی یک عمر
به راحتی کسی از راه ناگهان برسد…
رها کنی، برود، از دلت جدا باشد
به آنکه دوستتَرَش داشته، به آن برسد
رها کنی، بروند و دو تا پرنده شوند
خبر به دورترین نقطهی جهان برسد
گلایهای نکنی، بغض خویش را بخوری
که هقهق تو مبادا به گوششان برسد
خدا کند که… نه! نفرین نمیکنم، نکند
به او، که عاشق او بودهام، زیان برسد
خدا کند فقط این عشق از سرم برود
خدا کند که فقط زود آن زمان برسد
#نجمه_زارع
https://eitaa.com/joinchat/2790588977C6fecbc8102