eitaa logo
تنها ساحل آرامش
70 دنبال‌کننده
4هزار عکس
108 ویدیو
5 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم داستان ها و داستانک ها تولیدی است. لطفا مطالب تولیدی را فوروارد بفرمایید.
مشاهده در ایتا
دانلود
چند عدد خرما داخل زیر دستی گذاشته و برایش آورد. جلو او نشست. خرماها را به او تعارف کرد. خرمایی برداشت. در دهان گذاشت. شیرین و لذیذ بود. مادر نوش جانی گفت. تبسمی کرد و پرسید:«خرما را بیشتر دوست داری یا خدای آفریننده خرما را؟» شیرینی خرما هنوز به کامش بود. در فکر افتاد. گفت:«چه سؤال سختی. خب هر دو.» مادر لبخندی زد. گفت:«نمی شود. یا یا . دوستی خدا و دنیا هرگز در یک قلب جمع نمی شود.» سرش را بالا گرفت. گفت:«خدا.» مادر پرسید:«چرا خرما نه؟» جواب داد:«مگر خدا، خرما را نیافریده؟» مادر برای تأیید، سری تکان داد. فرزند خرمایی برداشت. به آن نگاه کرد. ادامه داد:« ارزش آفریننده بیش از مخلوقش است. چون اوست که اگر بخواهد، می آفریند و اگر نخواهد، نه. اگر بخواهد، این را قسمت و روزیم می کند و اگر نخواهد، نه. پس تنها او شایسته است.» رسول اللّه‏ صلى‏ الله‏ عليه ‏و‏آله : حُبُّ الدُّنيا وحُبُّ اللّه‏ِ لا يَجتَمِعانِ في قَلبٍ أبَدا . تنبيه الخواطر : 2 / 122 @sahel_aramesh
از روزی که مادرش به او گفت: «شخصی از امام صادق علیه السلام درباره سوال کرد. امام فرمودند: صبرى كه در آن شكايت نزد مردم نباشد.» از هیچ پیش آمد ناگواری نکرد. سختی بسیار می کشید؛ اما زبان شکایت، نزد احدی نمی گشود؛ حتی برای . فهمیده بود شکایت نزد سودی برایش ندارد. تنها اجر و آبرویش را از بین می برد. قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ يَرْحَمُكَ اَللَّهُ مَا اَلصَّبْرُ اَلْجَمِيلُ قَالَ: ذَلِكَ صَبْرٌ لَيْسَ فِيهِ شَكْوَى إِلَى اَلنَّاسِ . الکافي , جلد 2 , صفحه 93 @sahel_aramesh
وارد شد. بالای سر قبر پدرش نشست. فاتحه ای خواند. به خیره شد. فکر و خیال او را با خود برد. کنار نشست. صورت او را بوسید. از خوشحالی نمی توانست یک جا ثابت بنشیند. پدر خانه نبود. برایش تبلت خریده بود. مادر دستی روی سرش کشید. گفت:« دخترم، یادت باشد خداوند از دنیا هر چه نصیبت کند برای گرفتن است و هر چه را از تو بگیرد برای است.» اشک از چشمانش جاری شد. روی سنگ قبر ریخت. با خود گفت:«چه امتحان سختی.» قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : مَا أُعْطِيَ عَبْدٌ مِنَ اَلدُّنْيَا إِلاَّ اِعْتِبَاراً وَ مَا زُوِيَ عَنْهُ إِلاَّ اِخْتِبَاراً الکافي , جلد 2 , صفحه 261 امام صادق(عليه السّلام)فرمود: به هيچ بنده‌اى چيزى از دنيا داده نشده جز براى عبرت گرفتن،و از بنده‌اى چيزى دريغ نشده جز براى آزمودن. @sahel_aramesh
هر شب برای بیدار می شد. حال و هوای را دوست داشت. وقتی دستش را برای بخشش گناهان بالا می برد، گرمای اشک را روی گونه هایش حس و با خدا عشق بازی می کرد. خلوت با خدا برایش بهترین بود. صبح خاصی داشت. آن روز کار زیاد داشت. اصلاً وقت نداشت. مادرش از او خواست برایش سبزی بخرد. رو به مادر شد و با حالتی عصبی گفت:«مادر وقت گیر آوردی؟ می دانی امروز خیلی کار دارم، سفارش سبزی می دهی؟» غم صورت را گرفت. گفت:«ببخشید حرف بی جایی زدم. سبزی نمی خواهم.» از خانه بیرون رفت. نیمی از کارهایش ماند. خسته تر از همیشه سر بر بالش گذاشت. صبح نزدیک قضا شدن نماز شد. نمازش را خواند. فکر کرد. گفت:«آه، مادرم را ناراحت کردم. به همه کارها نرسیدم. خلوت با خدا را هم از دست دادم.» أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: إِنَّ اَلرَّجُلَ يُذْنِبُ اَلذَّنْبَ فَيُحْرَمُ صَلاَةَ اَللَّيْلِ وَ إِنَّ اَلْعَمَلَ اَلسَّيِّئَ أَسْرَعُ فِي صَاحِبِهِ مِنَ اَلسِّكِّينِ فِي اَللَّحْمِ . الکافي , جلد 2 , صفحه 272 امام صادق عليه السّلام فرمود: همانا شخص گناهى مرتكب مى‌شود و بر اثر آن از نماز شب محروم مى‌شود و تأثير كار بد در صاحبش از تأثير كارد در گوشت زودتر است. @sahel_aramesh
همیشه دنبال یه چیزی می گشتم که کنه. 🧐 خیلی وقته پیداش کردم. 🤩 همش خلاصه میشه تو یه کلمه: 😍 با خارها 🌵 🌹 می شود رو حتما شنیدین؟! اگه به شنیده هامون 👂 عمل کنیم مطمئن باشید دنیا 🌎 گلستون 💐 میشه. حالا نگید: بلد نیستم که واقعا این دیگه از اون حرفاس. 😒 کار نداره. دادن 🎁 یکی از راهاشه. برداشتن دردی از دردهای طرف یا حتی کردن (مثلا وقتی تو کار خونه به یا به کمک کنه کلی و محبتشون بهم زیادتر میشه) و ... مواردش خیلی زیادن. 😌 از روی لباتون موقع همدیگه گرفته 😊 تا 💵 و 😇 (مثل خون یا عضو) 📝 @sahel_aramesh
‌ 🌹 آنچه از و بر من است به من فرما و دانش همه آن واجبه را برایم فراهم آور. سپس مرا به آنچه در این الهام کرده ای به کار گیر و برای آنچه به دانستنش بینایم می کنی ده تا به کار بستن چیزی که به من آموخته ای از دستم نرود و اندامم از کردن بر اساس حقوقی که به من فرموده ای نشود. 🌹 ❤️ 📝 @sahel_aramesh
📜 ‌ ❤️ راحله محکم به دیوار کاهگلی چسبیده بود. با صدای بلند اشک می ریخت. تمام اطرافیانش از کوچک و بزرگ  با او گریه می کردند. هیچ کس نمی خواست دیگری را آرام کند. سرش را قدری بالا آورد. به زحمت نفسش بالا می آمد. گفت: "دیدید، دیدید آخر بدون ما رفت. امروز تولدشه؛ ولی ما کنارش نیستیم؛ یعنی بدون ما تولد بهش خوش میگذره؟" همه یکصدا با زاری جواب دادند:" نه، مادر اونقدر مهربونه که بدون ما بهش خوش نمیگذره." هق هق راحله بلند شد. بریده بریده گفت: "اینجا همه اذیتش کردن. اصلا همون بهتر که ما رو تنها گذاشت و رفت." صدای گریه ها شدت گرفت. گرمای دست نوازشگری قدری آرام شان کرد. صورت دخترکی کنار آنها به دیوار بوسه زد. اشک از چشمانش جاری شد. راحله دست روی سر دخترک کشید و گفت:" بشکنه دست اون کسی که مادر ما یتیمارو ازمون گرفت و تنها قدری از خونشو روی دیوار برایمان باقی گذاشت." 🖊 📝 @sahel_aramesh
‌ 🌹 و و هر که بر من حقی دارد به بهترین وجه ده و مرا تنها در آنچه برای آن کرده ای دار. 🌹 ❤️ 📝 @sahel_aramesh
هدایت شده از نامه خاص
✨ سلام بر تو ای ام ابیها ✋ اجازه هست صدایتان کنم؟ مادرجان نور ولادتان سرتاسر را پوشانده است. بر سر ما هم دست را هبه کنید. ✋ اجازه هست شکایتی محضرتان عرضه کنم؟ شکایت می کنم از طولانی شدن فرزندتان. از بی پناهی . از دورماندن از اماممان. مادرجان یقین دارم منتظر واقعی خودتان هستید. شما که عزیز خدایی، برای آمدنشان دعا کن. 🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿 شما هم می توانید به خداوند ، امام زمان و بقیه معصومین علیهم السلام یا شهدا نامه بنویسید و آن را با هشتگ همراه اسم انتخابی تان برای آیدی @taghatoae در ایتا ارسال نمایید. 🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿 ✨ با نشر نامه هایتان در ثواب ارتباط گیری با شریک شوید. سلام الله علیها ارواحنا فداه 🆔 @parvanehaye_ashegh