#رمان🌹
#فنجـانی_چـاے_بـا_خـدا_قسمت_صدودو🌴
✍دیدنِ حسام آن هم درست در نقطه ی صفر دنیا، یعنی نهایت عاشقانه ها..
دستم را گرفت و به گوشه ایی از خیابان برد. و من بی صدا فقط و فقط در اوج گنگیِ شیرینم تماشایش کردم.
خستگی در صورت و سفیدیِ به خون نشسته ی چشمانش فریاد میزد..
راستی چقدر این لباس های نیمه نظامی، مَردم را پر جذبه تر میکرد دوستش داشتم، دیوانه وار..
ایستاد بالبخندی بر لب و سری کج شده نگاهم کرد خب حالا دیگه جواب منو نمیدی؟؟
حساب اون دانیالو که بعدا صاف میکنم اما با شما کار دارم..
به اندازه تمامِ روزهایِ ندیدنش، سراپا چشم شدم.
از درون کیسه ی پلاستیکی که در دستش بود، پارچه ایی مشکی بیرون آورد و بازش کرد.
چادر بود،آن هم به سبک زنان عرب لبخند زد اجازه هست؟
باز هم مثل آن ساق دست. اینبار قرار بود که چادر سرم کند؟
نماد تحجر و عقب ماندگیِ برایِ سارایِ آلمان نشین …؟
چادر را آرام و با دقت روی سرم گذاشت و آستین هایش را دستم کرد
یه قدم به عقب برداشت و با تبسمی عجیب تماشایم کرد. سری تکان داد خانوم بودی.. ماه بانو شدی.. خیلی مخلصیم، تاج سر..
خوب بلد بود به در مسیری که دوست داشت، هدایتم کند. بدون دعوا.. بدون اجبار.. بدون تحکم..
رامم کرده بود و خودم خوب میدانستم.. و چه شیرین اسارتی بود این بنده گی برای خدا..
و در دل نجوا کردم که ” پسندم هر چه را جانان پسندد” این که دیگر تاج بندگی بود روبه رویم ایستاد.
شال را کمی جلوکشید و آرام زمزمه کرد شما عزیز دلِ حسامیااا..
راستی، زبونتونو پشتِ مرزایِ ایران جا گذاشتین خدایی نکرده؟
خندیدم نه.. دارم مراعاتِ حالِ جنگ زدتو میکنم..
صورتش با تبسمهایِ خاص خودش، زیباتر از همیشه بود خب خدا رو شکر.. ترسیدم که از غم دوریم زبونتون بند اومده باشه.. که الحمدالله از مال من بهتر کار میکنه..
چادرم را کمی روی سرم جابه جا کردمو نگاه به تنِ پوشیده شده ام انداختم اونکه بله، شک نکن.
راستی داداش بیچارم کجاست..؟ این چرا یهو غیب شد؟ یه وقت گم وگورنشه..
دستم را گرفتم به طرف خیابان برد نترس.. بادمجون بم آفت نداره..
اونو داعشیام ببرن؛ سرِ یه ساعت برش میگردونن..
میدونه از دستش شکارم، شما رو تحویل دادو فلنگو بست..
فشار جمعیت آنقدر زیاد بود که تصورِ رسیدن، محال مینمود..
کمی ترسیده بودم و درد سراغِ معده ام را میگرفت حسام که متوجه حالم شد در گوشه ایی مرا نشاند همین جا بشین میرم برات آب بیارم.. اینجا این وقت سال اینجوریه دیگه..
دستش را کشیدم و او کنارم نشست نمیخواد.. الان خوب میشه.. چیزی نیست..
کاش میشد حداقل از دور چشمم به ضریح پسرانِ علی میافتاد.
این همه راه آمدن و هیچ؟ بغض صدایم را بم کرده بود یعنی هیچ جوره نمیشه بریم تا من بتونم ضریحشونو ببینم؟
دستم را میانِ مشتش گرفت نبینم گریه کنیااا..
من گفتم میبرمت،پس میبرم.. امشب، شبِ اربعینه.. خیلی خیلی شلوغه.. تقریبا ۲۴میلیون زائر اینجاست از همه جای دنیا اومدن، تک تکشونم مثه شما آرزوشونه که حداقل فقط چشمشون به ضریح آقا بیوفته.. پس یه کم صبر کن
امشب بچه های موکب علی بن موسی الرضا خانوما رو میبرن واسه زیارت ان شالله با اونا میبرمت داخل.. قول
و قولهایِ این مرد، مردانه تر از تمامِ مردانه هایِ جهان بود.
با دانیال تماس گرفت و مکان دقیق مان را به او گفت.
کاش میشد که نرود میخوای بری؟ نرو بیسکوییتی از جیبش بیرون آورد و باز کرد بخور.. باید برم، ناسلامتی واسه ماموریت اینجاما..
اما قول میدم امشب خودمو بهت برسونم.. باید دوتایی با هم بریم واسه زیارت آقا..
کلی حاجت دارم که تو باید واسم بگیریشون
نفسی عمیق وپرسوز کشیدم من کجایِ عاشقیِ این بچه سید قرار داشتم که لیاقت پا درمیانی داشته باشم.
⏪ #ادامه_دارد
••———*💕*~💕~*💕*———••
❤️@sahele_aramesh313❤️
🌷بـا آرزوی شبـی
🌼سـرشـاراز آرامـش
🌷بـرای شمـا عـزیـزان
🌼شبتون در آغوش اَمن خــدا
🌷🌼شــب خـوش🌼🌷
••———*💕*~💕~*💕*———••
❤️@sahele_aramesh313❤️
جمعه که از راه می رسد،
صاحبدلان «دل» از دست می دهند
و قرار از کف می نهند....
و آمدنت را به انتظار می نشینند...❤
اَلــلــّهــُم عــَجــِّل لــِوَلــیــِّک الــفــَرَج🙏
♥️ #یا_مهدی_اردکنی
♥️ #آدینه_تون_مهدوی
••———*💕*~💕~*💕*———••
❤️@sahele_aramesh313❤️
زندگی، رسم پذیرایی از تقدیر است
وزن خوشبختی من، وزن رضایتمندی ست
زندگی ، خاطره آمدن و رفتن ماست
لحظه آمدن و رفتن ما، تنهایی ست
من دلم می خواهد
قدر این خاطره را دریابیم
صبح بخیر💚
••———*💕*~💕~*💕*———••
❤️@sahele_aramesh313❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💞ﺧﻮﻧﻪ ﻳﻌﻨﻰ
💗ﻓﻀﺎﻳﻰ ﺧﺎﻟﻰ ﺍﺯ ﺧﺸﻢ
💞ﺧﺎﻟﻰ ﺍﺯ ﺍﺳﺘﺮﺱ
💗ﺧﻮﻧﻪ ﻳﻌﻨﻰ
💕ﻭﻗﺘﻰ ﻭﺍﺭﺩﺵ ﻣﻴﺸﻰ ﻟﺒﺨﻨﺪ
💗ﺑﺰﻧﻰ ﻭ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺒﻴﻨﻰ
💕ﻳﻪ ﺧﻮﻧﻪ ﺧﻮﺏ
💗 ﻣﺘﺮﺍﮊﺵ ﺑﺎﻻ ﻧﻴﺴﺖ
💕ﻭﺳﻌﺖ ﻗﻠﺐ ﺁﺩﻣﺎﺵ ﺯﻳﺎﺩﻩ
💗ﻫﻤﭽﻴﻦ ﺧﻮﻧﻪ ﺍﯼ ﺭﻭ
💕ﺑﺮﺍﻯ ﻫﻤﻪ ﺁﺭﺯﻭ میکنیم
••———*💕*~💕~*💕*———••
❤️@sahele_aramesh313❤️
#حدیث_زندگی
پیامبررحمت(ص):
نشستن مرد کنار همسر نزد خدا از اعتکاف در مسجد محبوبتراست.
••———*💕*~💕~*💕*———••
❤️@sahele_aramesh313❤️
ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤഽ
چه لذتــی بالاتر از اینکـــه ❤️
مطمئن باشی هرچقدرم
قهر و آشتی کنین
بازم تهش ماله خودته!
••———*💕*~💕~*💕*———••
❤️@sahele_aramesh313❤️
#طنز
تو خارج زنه با ظرف غذا میره محل کار شوهره...
مرد 😍
سلام عشقم، خوبی عزیزم!؟
چه کار خوبی کردی اومدی ، دوستدارم ، چه خوشگل شدی ، همیشه از این سوپرایزا بکن ...
همکاران مرد: خوش اومدین
و اما تو ایران...
شوهر با اخم و داد و بیداد :
برای چی اومدی اینجا
موهاتو بکن تو
کی به تو گفت بیای اینجا
دوباره :
برای چی اومدی
برو خونه شب میام
این مانتو چیه پوشیدی
زود برو خونه ...
همکارای شوهر : عجب زنی گرفته 😁😂
••———*💕*~💕~*💕*———••
❤️@sahele_aramesh313❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سخنرانی
اثر فوقالعادهی تشکر کردن در بهبود روابط همسران
🌹دکتر سعید #عزیزی
••———*💕*~💕~*💕*———••
❤️@sahele_aramesh313❤️
13.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#آشپزی
شیرینی تابه ای سه سوته😍
#شیرینی_عید
مواد لازم
۳۰۰ گرم آرد( دولیوان سرپر)
۱۵۰ گرم کره یا مارگارین
۱۰۰گرم پودرقند(دوسوم لیوان)
۱عددتخم مرغ
یک قاشق چای خوری پودرهل
نصف قاشق چای خوری بکینگ پودر
۲قاشق زعفران دم کرده
طرزتهیه
کره و پودرقندابتدابالیستک سپس با دورتندهمزن پنج دقیقه بزنید،بین کارحتما دورگیری کنید.
تخم مرغ،پودرهل،زعفران دم کرده اضافه کرده یک دقیقه هم بزنید.
بکینگ پودرو آردالک شده را دردومرحله اضافه کنید.
خمیرا با نوک انگشتها جمع کنید ،خیلی ورزندین که به روغن میفته،بعداشیرینی هاسفت میشن.
خمیرا بین دومشما به قطرنیم سانت پهن کرده قالب بزنید.
بافاصله ازهم روی کاغذ روغنی بچینید.
روی شیرینی ها زعفران دم کرده رومال بزنید.
به دلخواه کنجد،خلال بادام،خلال پسته بریزید.
دم کنی گذاشته روی شعله پخش کن که پنج دقیقه قبل گرم شده گذاشته ۱۵ دقیقه بپزد.
••———*💕*~💕~*💕*———••
❤️@sahele_aramesh313❤️
#عالیجناب_عشق
💑 یک توصیه مهم به آقایان: سعی کنید از کلمه #سخت_نگیر استفاده نکنید
🔸با این جمله زن احساس میکند که تمامی دغدغههای او را کوچک جلوه دادهاید و نسبت به آنها بیتفاوت هستید و موضوعی که او فکر میکند بسیار مهم است و یک مشکل تلقی کرده است بسیار بیاهمیت و پیش پا افتاده بوده.
🔸لذا همسر شما میخواهد صحبت کند، از شما انتظار حل مشکل را ندارد. او را درک کنید و به صحبتهایش گوش کنید، قبل از اینکه گوش دیگری برای شنیدن حرف هایش پیدا کند!
••———*💕*~💕~*💕*———••
❤️@sahele_aramesh313❤️
#شاهبانوی_من
💑 جلب همکاری مردان در خانه
💕اگر تمایل دارید همسرتان در منزل به شما کمک کند به او فرصت دهید به کارهایی که میخواهد بپردازد.
💕اگر کاری را ناشیانه انجام داد، او را ملامت نکنید و توانایی خود را به رخ نکشید. به شوهرتان ثابت کنید که به کمکش نیاز دارید.
💕برایش تعیین تکلیف نکنید. از فشار کار ننالید و غرولند را کنار بگذارید. کمکهای شوهرتان را کوچک نشمارید و برعکس، آن را بزرگتر از آنچه هست نشان دهید.
••———*💕*~💕~*💕*———••
❤️@sahele_aramesh313❤️
#هر_دو_بدانیم
🍃 هرچه زوجین زمان بیشتری را به حضور در فضای مجازی اختصاص بدهند؛ وقت کمتری برای ارتباط با شریک زندگی و خاطره ساختن در کنار او دارند.
👈 یادتان باشد هر چه زمان کمتری را با هم بگذرانید؛ هر چه خاطرات مشترکتان کمتر باشد؛ هر چه وقت کمتری را صرف شناخت یکدیگر کنید؛ هر چه کمتر برای بررسی و حل چالشهای زندگی وقت اختصاص دهید؛ بنیان زندگی مشترکتان، سستتر میشود...
••———*💕*~💕~*💕*———••
❤️@sahele_aramesh313❤️
#تربیت_فرزند
رسول اکرم ص:
اولاد خود را زیاد کنید، من فردای قیامت به کثرت شما بر سایر امت ها افتخار میکنم . 🌸
••———*💕*~💕~*💕*———••
❤️@sahele_aramesh313❤️
#تربیت_فرزند
ناامید نشوید
مشكلات كودكان معمولا يكشبه حل نميشود و تغييرات در كودكان و نوجوانان تدريجي، آرام و مرحله به مرحله صورت ميگيرد.
برخي والدين وقتي در تغيير عادات و رفتارهاي فرزندشان به مشكل برميخورند، به سرعت آشفته و نااميد ميشوند و اعتماد به نفس خود را از دست ميدهند. حال آنكه بايد به پيشرفتهاي كوچك و تدريجي فرزندشان توجه كنند زيرا كليد پيشرفتهاي بزرگ، تشويق پيشرفتهاي كوچك است.
••———*💕*~💕~*💕*———••
❤️@sahele_aramesh313❤️
#رمان🌹
#فنجـانی_چـاے_بـا_خـدا_قسمت_صدوسه🌴
✍صدای پوزخندم بلند شد من؟ من انقدر سیاهم که دعام تا سقف اتاقم بالا نمیره.. زانویش را بغل کرد و به رو به رویش خیره شد تو؟تو انقدر سفیدی که منِ بچه سید، یه عمر واسه اومدن به اینجا نذرو نیاز کردمو تو فقط هوسش از دلت گذشتو اومدی..
بودن کنارِ دوست داشتنی ترین مردِ زندگیم، وسطِ زمینِ کربلا.. شنیدنِ یاحسین خوانی و گریه هایِ بی اَدا حالی بهشتی تر این هم میشد؟
دانیال آمد با چشمانی متعجب شده از چادرِ رویِ سرم.
به سمتم چرخید ظاهرا دیگه از دست رفتی سارا خانووم..
رشته ایی بر گردنم افکنده دوست.. میکشد هرجا که خاطرخواهِ اوست..
و حسام به آغوشش کشید.. بماند که چه زیر گوشش پچ پچ کرد و برادر بیچاره ام، قیافه ایی مثلا ترسیده به خود گرفت و کامم شیرین شد از خوشبختیم..
خوشبختی که حتی به خواب هم نمیدیدم. هرگز نداشتمو حالا نفس به نفس هم آغوشش بودم..
حسام مرا به دانیال سپرد و رفت..
به هتل رفتیم و بعد از کمی استراحت ساعت یازده شب درست در مکانی که امیرمهدی گفته بود حاضر شدیم..
آسمان تاریک اما گنبدِ طلایی رنگِ حسین میدرخشید..
قیامت برپا بود و من با چشمم میدیدم دویدن و بر سر و سینه کوبیدنهایِ عاشقانه را..
پرچمهای عظیم و قرمز رنگ منقش به نام حسین در آسمان میچرخید و انگار فرشتگان با بالهایی گرفتارِ آتش به این خاک هجوم آورده بودند..
مسیحی اشک میریخت.. خاخام یهودی می بارید.. دانیال سنی حیران ودلباخته میشد و شیعه ی علی، میسوخت و جنون وار خاکستر میشد..
خدایا بهشت را بخشیدم، این ساعت را به نامم بزن..
گیج و گنگ سر میچرخاندم و تماشا میکردم.. زمین طاقتِ این همه زیبایی را یکجا داشت؟
اشک، دیدم را تار میکرد و من لجوجانه پرده میگرفتم محضِ عشق بازی دل، چشم وگوش..
باید ظرف نگاه پر میشد .. پر از ندیده هایی که دیده بودم و شاید هیچ وقت دیگر نمیدیدم.
حسام نفس نفس زنان آمد حالمِ پریشانم از صد فرسنگی نمایان بود..
دانیال و حسام کمی حرف زدند و امیرمهدی دستام را در انگشتان قفل کرد و به دنبال خود کشید.
قدم به قدم همراهیش میکردم و او کنار گوشم نجوا کرد حال خوبتو میخرم بانو و مگر میفروختمش؟ حتی به این تمامِ دنیام..من
مفاتیح الجنان را
زیرو رویش کرده ام
نیست یک حرزو دعااندر دوامِ وصلِ تو..
⏪ #ادامه_دارد
••———*💕*~💕~*💕*———••
❤️@sahele_aramesh313❤️
هدایت شده از تبلیغات به صرفه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸در این شب زیبای زمستانی
🍃دعا میڪنم
🌸شبتون پر امید
🍃عشقتون خدا
✨زندگیتون پویا
🌸و لحظہ هاتون پر از آرامش باشہ.
🌸زندگیتون پر از آدمهای خوب
🍃و امضاء خدا پای تک تک آرزوهاتون
شبتون بخیر ✨🌙⭐️
••———*💕*~💕~*💕*———••
❤️@sahele_aramesh313❤️
#صفحه_دویست_نودوسه
به نیابت از:شهیدان🌷
••———*💕*~💕~*💕*———••
❤️@sahele_aramesh313❤️
بوی صبحانه مےآید
عطرچایے صفای سفره صبح
چند لقمه زندگے کافیست
تا انرژی جاودانگے
در وجودمان شکوفا شود
صبحتون بخیر روزتون شـــــــاد
••———*💕*~💕~*💕*———••
❤️@sahele_aramesh313❤️
#سبک_زندگی
♦ جمعه ها در اختیار خانواده هستم ...
🌺 روزهای جمعه می گفت:امروز میخوام یه کار خیر براتون انجام بدم؛هم برای شما،هم برای خدا...
وضو می گرفت و می رفت توی آشپزخانه.هرچه می گفتم: نکنید این کار رو من ناراحت میشم، باعث شرمندگی منه...گوش نمیکرد، در راه می بست وآشپزخانه را می شست.
🌹راوی: همسر شهید صیاد شیرازی
📚 یادگاران/ ص ۷۲
••———*💕*~💕~*💕*———••
❤️@sahele_aramesh313❤️
#حدیث_زندگی
💠پیامبر صلى الله علیه و آله فرمودند :
🔰 اِنَّ اللّهَ یُحِبُّ المُؤمِنَ وَ یُحِبُّ اَهْلَهُ وَوُلْدَهُ وَ اَحَبُّ شَىءٍ اِلَى اللّهِ تَعالى اَنیَرَى الرَّجُلَ مَعَ امَرأَتِهِ و وُلْدِهِ عَلى مائِدَةٍ یَأکُلونَ فَاِذَ ا اجتَمَعوا عَلَیْها نَظَرَ اِلَیْهِمبِالرَّحْمَةِ لَهُمْ فَیَغْفِرُ لَهُم قَبْلَ اَن یَتَفَرّقُوا مِنْ مَوْضِعِهِم ؛
❇️خداوند، مؤمن و خانواده و فرزندانش را دوست دارد. محبوبترین چیز نزد خداوندآن است که مرد را با زن و فرزندانش بر سفره اى ببیند که از آن غذا مى خورند. پس در آن هنگام که بر سفره گرد آیند، به آنها نگاهى مهربانانه مى کند و آنها را پیش از آنکه از جاى خود متفرق شوند، مىآمرزد.
📙 تنبیه الغافلین ، ص ۳۴۳، ح ۴۹۸
••———*💕*~💕~*💕*———••
❤️@sahele_aramesh313❤️
13.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ
⭕️ در آخرالزمان یکی از هدفهای اصلی شیطان، خانوادههاست.
🔰صمیمیت را در خانواده بیشتر کنید. پیوندها را قویتر کنید. خانه و خانواده یکی از مقدسترین سنگرهایی است خداوند متعال آن را دوست دارد.
🎙حجت الاسلام والمسلمین استاد عالی
••———*💕*~💕~*💕*———••
❤️@sahele_aramesh313❤️
#یلقمه_عشق
#خورش_هویج_تبریزی 🥕 😋
🔸پنج عدد هویج درشت رو با رنده آلمانی رنده می کنم. داخل ماهی تابه می ریزم (فقط به اندازه کف ماهی تابه می ریزم). نصف لیوان آب و نصف ق روغن می ریزم و درش و می ذارم تا هم بپزه و هم سرخ شه. حدودا ده دقیقه بعد وقتی هویج پخته و آبش کشیده شد، یک ق چایخوری آبلیمو می ریزم تا وقتی هویج ها رو با قاشق هم می زنم نشکنن و له نشن. بعد از اینکه سرخ شد، از ماهی تابه بر میدارم و باز دو مشت هویج می ریزم و همین کار تکرار می کنم تا همهی هویج ها پخته و سرخ بشن.
در آخر هویج ها رو یکجا می ریزم و نصف ق رب گوجه، دو ق غذا زعفرون، نمک، روغن و به مقدار دلخواه آبلیمو اضافه می کنم و هممی زنم، درش و می ذارم تا ده دقیقه با بخارش، جا افتاده بشه
••———*💕*~💕~*💕*———••
❤️@sahele_aramesh313❤️