eitaa logo
ساحل رمان
7.9هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.1هزار ویدیو
19 فایل
رمان‌های [ نرجس شکوریان‌فرد ] را این‌جا بخوانید✨ . . بعضی لحظه‌ها سخت و کسل‌کننده می‌گذرند :( . یک حرفی نیاز دارم تا این لحظات ناآرام را، آرام‌بخش کنم🌱 . نویسنده‌هایی هستند که خاص لحظات من می‌نویسند♡✍🏻 . . ارتباط با ما: @sahele_roman
مشاهده در ایتا
دانلود
. توجه شما را به ساعت چت که نشان‌دهنده عمق فاجعه است جلب می‌نمایم دوستان🤧 .
•• خستگی امتحان آخر مرا بـــدرود گــفـــت و رفـــــت✊🏻🥲
•• به عنوان یه معلم پر انرژی و همیشه پایه‌ی هر کاری، ازش انتظار بیشتری داشتم😂😔 ••
•• گفتم به هیچ‌کس دل خود را نمی‌دهم اما دلم برای همان هیچ‌کس گرفت...🪨 |
•• چه شد در من نمی‌دانم فقط دیدم پریشانم فقط یک لحظه فهمیدم که خیلی دوستت دارم ...!🪐:) |
•• اینو اونایی درک می‌کنن که تا تعطیلات میشه، یهو از آدمیزاد به جغد تبدیل میشن :)🦉😂
•• یه ساحل رمانیِ واقعی هرجا بره، با این صحنه ذوق می‌کنه😌❤️ اینجا، جمکران:)
•• ما کنار عاشقانه‌های عاقلانه‌ی زهرا و محمد، خیلی ذوق کردیم. بله!🥲 همون‌طور که در تصویر مشاهده می‌کنید.📷
حدود دو هفته ای بود مهمون علیرضا توسلی و همسرشون بودم خیلییی زحمت‌ دادم بهشون ولی خیلیییییی خوب ازم پذیرایی کردن توی این دوهفته ای که مهمونشون بودیم به حدی باهاشون گرم گرفتم و چیزای خوب و جدیدی یاد گرفتم که اصلا نمیتونم به خوبی وصف کنم ؛ به حدی بابا پیش دو تا دخترقندِعسل احساسی و پیش شیرمردش با اقتدار بود به حدی خاتون با قوماندان مهربون و قوماندان با خاتون پر عشق و محبت که حقیقتا کارخونهٔ قند تو دلم آب شد . جوری زندگی سخت اما دلنشینی داشتند و جوری قوماندان آرامش داشت که گاهی به خاتون به خاطر داشتن قوماندان حسودیم می‌شد :) و این آرامش قوماندان جوری در قلب خاتون رسوخ کرده بود که . . . - وحقیقتا باید بگم با اختلاف بهترییییین مهمونی‌ای بود که دعوت بودم🥲♥️! و شما رو هم به این مهمونی دعوت می‌کنم ؛ در این خونه همیشه بازه :) • •