موانع استجابت دعا_33.mp3
13.12M
#موانع_استجابت_دعا ۳۳
دعا، مقصد نیست،
دعا ابزار حرکت، به مقصد خلقت است!
مقصدِ بزرگ شدن
وسیع شدن
نزدیک شدن و شبیه شدن به الله ...؛
هرچه شبیهتر و نزدیک تر ؛
حظّ و لذّتت از همنشینی با او، افزونتر.
👤 استاد #شجاعی
🙏لطفا با ما شنونده ی این سلسله گفتگو ها باشید
☑️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#انس_با_قرآن
⏪برنامه ی روزنامه ی
✅ #ختم_قرآن کریم
👈 روزی یک صفحه
#صفحه_511
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
❇️ اعمال روزها و شب های #هفته
🙏 آداب ، اعمال ، ادعیه ، استعاذه ، تسبیح و نماز روز #سه_شنبه
👉🏻 1da.ir/oh2u
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
✳️ ترسم که #اشک در غم ما پرده در شود
وین راز سر به مهر به عالم سمر شود
گویند سنگ لعل شود در مقام #صبر
آری شود ولیک به خون جگر شود
خواهم شدن به میکده گریان و دادخواه
کز دست غم خلاص من آن جا مگر شود
از هر کرانه تیر دعا کردهام روان
باشد کز آن میانه یکی کارگر شود
ای جان حدیث ما بر دلدار بازگو
لیکن چنان مگو که صبا را خبر شود
از کیمیای مهر تو زر گشت روی من
آری به یمن لطف شما خاک زر شود
در تنگنای حیرتم از نخوت رقیب
یا رب مباد آن که گدا معتبر شود
بس نکته غیر حسن بباید که تا کسی
مقبول طبع مردم صاحب نظر شود
این سرکشی که کنگره کاخ وصل راست
سرها بر آستانه او خاک در شود
#حافظ چو نافه سر زلفش به دست توست
دم درکش ار نه باد صبا را خبر شود
🔅 برنامه ی روزانه #حافظ_خوانی
#حافظ_غزل_226
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
✳️ حکایت #عارف_و_خرش
قسمت چهارم (این قسمت به علت طولانی بودن در 11 بخش ارائه میگردد انشاالله )
بخش 1
🌺 چونک صوفی بر نشست و شد روان
رو در افتادن گرفت او هر زمان
هر زمانش خلق بر میداشتند
جمله رنجورش همیپنداشتند
آن یکی گوشش همیپیچید سخت
وان دگر در زیر کامش جست لَخت
وان دگر در نعل او میجست سنگ
وان دگر در چشم او میدید زنگ
باز میگفتند ای شیخ این ز چیست
دی نمیگفتی که شکر این خر قویست
گفت آن خر کو بشب لا حول خورد
جز بدین شیوه نداند راه کرد
چونک قوت خر بشب لا حول بود
شب مُسَبِّح بود و روز اندر سجود
ادامه دارد ....
#مثنوی_معنوی_دفتر_دوم_9
برنامه ی #مثنوی_خوانی
#مولوی - #مثنوی_معنوی
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
انس با صحیفه سجادیه
✳️ حکایت #عارف_و_خرش قسمت چهارم (این قسمت به علت طولانی بودن در 11 بخش ارائه میگردد انشاالله ) بخش
🔴چونک صوفی بر نشست و شد روان
وقتى صوفى سوار خر شده براه افتاد خر در هر قدم با سر بزمین مىافتاد.
در هر دفعه مردم او را بلند مىکردند بالاخره گمان کردند که حیوان رنجور است.
یکى گوشش را مىپیچید دیگرى دهنش را باز کرده زیر کامش را مىنگریست.
یکى بنعل او نگاه مىکرد که مبادا سنگ زیر آن رفته باشد آن یکى رنگ چشمش را نگاه مىکرد.
بصوفى مىگفتند تو دیشب شکر مىکردى که این خر خیلى قوى و چابک است اکنون از چیست که باین حال زار افتاده.
صوفى گفت خرى که شب لا حول بخورد روز بهتر از این راه نمىرود.
وقتى قوت شب خر لا حول باشد شب در حال تسبیح گفتن بوده و روز در حال سجده خواهد بود .
👈مضمون این ابیات نیز مثالى است براى نشان دادن تزویر و ظاهر سازى بعض مردم، نیز پایان بد آن کس که به چنین کسان اعتماد کند.
مولانا می گوید: امان از اظهار نظرهای غیر مسئولانه که نه تنها در میان عامه مردم، بلکه در میان خبرگان بی خبره، پژوهش گران بی پژوهش و صاحب نظران بی صائب نیز شیوع مالیخولیایی یافته است. هر کسی از گمان خود گمانه زنی میکند و تنظیم امور مینماید. و نعل وارونه میزند. اینان «لاحول خورانی» هستند که شیطان وار به بندگی و ایمان تظاهر میکنند.
#مثنوی_معنوی_دفتر_دوم_9
بخش1
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2