eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
5.1هزار دنبال‌کننده
16.8هزار عکس
2.6هزار ویدیو
1.7هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
1_1051089138.mp3
2.56M
❇️هر کاره ای هستید روی تان را از ما برنگردانید!!! 👤 علیه السلام ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
برنامه ی اهمیت مال برای انسان وَ قَالَ (علیه السلام): يَنَامُ الرَّجُلُ عَلَى الثُّكْلِ، وَ لَا يَنَامُ عَلَى الْحَرَبِ. [قال السيد الرضي: و معنى ذلك أنه يصبر على قتل الأولاد و لا يصبر على سلب الأموال]. حضرت علی که درود خدا بر او باد ، در مشكل مال غارت شده فرمودند: آدم داغدار مى خوابد، امّا مال غارت شده، نمى خوابد. سید رضی گوید: (معناى سخن امام عليه السّلام اين است كه انسان بر كشته شدن و ان بردبارى مى كند امّا در غارت و ربوده شدن اموال بردبار نيست). 🆔 @sahife2
◀️ داغ فرزند و داغ غارت اموال: ⏺ امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به نكته اى اشاره مى كند كه درباره غالب مردم صادق است، مى فرمايد: «انسان داغدار و مصيبت زده خواب و آسايش دارد؛ اما كسى كه مالش را به زور گرفته اند خواب ندارد»؛ (يَنَامُ الرَّجُلُ عَلَى الثُّكْلِ، وَلاَ يَنَامُ عَلَى الْحَرَبِ). «ثُكل» (بر وزن قُفل) به معناى مصيبت و ناراحتى، به سبب از دست دادن عزيزان است. «حَرَب» (بر وزن طَرَف) به معناى غارت اموال است. سيّد رضى؛ در تفسير اين كلام شريف مى گويد: «مفهومش آن است كه انسان ممكن است بر قتل فرزندان خود صبر كند؛ اما در ربودن اموالش صبر نخواهد داشت»؛ (وَمَعْنى ذلِکَ أَنَّهُ يُصْبَرُ عَلى قَتْلِ الاْوْلادِ، وَلا يُصْبَرُ عَلى سَلَبِ الاَْمْوالِ). براى اين سخن كه به نظر مى رسد به صورت ضرب المثلى عمومى درآمده، دو تفسير گفته شده است: نخست اينكه انسان وقتى گرفتار مصيبتى مى شود، مثلاً عزيزى را از دست مى دهد، يقين دارد كه بازنمى گردد و به همين دليل به تدريج آرامش خود را بازمى يابد. در حالى كه وقتى مالش را به ناحق ببرند هر زمان در فكر است كه از طريقى بتواند آن را بازگرداند. به همين دليل خواب و آرامش ندارد. در تفسير ديگرى گفته شده كه اين گفتار حكيمانه كنايه اى است از بسيارى از توده هاى مردم كه دلبستگى آنها به مال و ثروتشان حتى بيش از دلبستگى به فرزندان و عزيزانشان است و گاه حتى تا پاى جان براى نگهدارى اموالشان مى ايستند و اين ضرب المثل فارسى كه مى گويند: «مال است نه جان تا بتوان آسان داد»، شاهد بر آن است. گاه گفته شده است كه از دست دادن عزيزان نه تنها سبب ذلت انسان نمى شود بلكه دوستان و علاقه مندان، چنين شخصى را عزيز مى دارند و احترام مى كنند تا مصيبت خود را فراموش كند؛ ولى غارت اموال و ربودن آن به وسيله زورمندان غاصب نوعى ذلت براى انسان است، ازاينرو انسان نمى تواند آن را تحمل كند. در اينجا مناسب است به داستانى در زمينه قتل «معلى بن خنيس» به دست حاكم مدينه «داود بن على» و گفت وگويى كه ميان او و امام صادق عليه السلام رد و بدل شد اشاره كنيم. علامه مجلسى؛ در جلد 47 بحارالانوار در شرح حالات آن حضرت از كتاب مناقب ابن شهرآشوب روايتى نقل مى كند كه هفت نفر از روات آن را ذكر كرده اند: «داود بن على» (فرماندار مدينه) هنگامى كه «معلى بن خنيس» را (كه از ياران امام صادق عليه السلام بود) به قتل رساند و اموالش را گرفت، امام صادق عليه السلام به او فرمود: دوست مرا كشتى و اموالش را گرفتى، آيا نمى دانى كه انسان ممكن است بر مصيبت صبر كند؛ ولى در برابر غارت صبر نمى كند؟ به خدا سوگند تو را نفرين خواهم كرد. داود به صورت استهزاء گفت: مرا به نفرينت تهديد مى كنى؟ امام عليه السلام (چيزى نگفت و) به خانه خود بازگشت و آن شب پيوسته مشغول عبادت و قيام و قعود بود. داود پنج نفر از مأموران خود را فرستاد و گفت: او را نزد من آوريد. اگر خوددارى كرد سر او را براى من بياوريد. آنها نزد امام عليه السلام آمدند در حالى كه امام عليه السلام مشغول به نماز بود. گفتند: داود شما را فرا خوانده است. فرمود: اگر نيايم چه مى شود؟ گفتند: دستور خاصى به ما داده است. امام عليه السلام فرمود: بازگرديد كه براى دنيا و آخرت شما بهتر است. آنها خوددارى كردند و گفتند: حتمآ بايد بيايى. امام عليه السلام دستها را به سوى آسمان بلند كرد و سپس بر شانه هاى خود گذاشت و آنها را گشود و دعا كرد و با انگشت اشاره خود اشاره نمود. آنها مى گويند: شنيديم كه مى فرمود: همين ساعت، همين ساعت. ناگهان فريادى بلند شد. امام عليه السلام به آنها فرمود: رئيس شما مرد. آنها برگشتند. جريان را از امام عليه السلام سؤال كردند، فرمود: او فرستاده بود گردن مرا بزنند من به اسم اعظم پروردگار او را نفرين كردم. خداوند فرشته اى را فرستاد كه با سلاح، ضربه اى به او زد و او را كشت. 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
❇️ قرآن کریم هر روز یک آیه تفسیر نور – استاد محسن قرائتی سوره وَقَتِلُوهُمْ حَتَّى‏ لا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الْدِّينُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهُواْ فَلاَ عُدْوَنَ إلّاَ عَلَى الْظَّلِمِينَ‏ و با آنها بجنگید تا (بت‌پرستى وسلب آزادى از مردم،) باقى نماند ودین، تنها از آنِ خدا شود. پس اگر (از روش نادرست خود) دست برداشتند، (مزاحم آنها نشوید. زیرا) تعدّى جز بر ستمكاران روا نیست. 1- هدف از جنگ در اسلام، برچیدن شرك و فتنه و استقرار دین و قانون خداست. «حتى لا تكون فتنة» 2- پاكسازى، قبل از بازسازى است. ابتدا فتنه برداشته شود تا بعد دین الهى مستقر گردد. اوّل كفر به طاغوت، بعد ایمان به خدا. «حتى لاتكون فتنة و یكون الدین للّه» 3- راه برگشت و توبه بر هیچ كس و در هیچ شرایطى بسته نیست. حتّى دشمن سرسخت نیز اگر تغییر مسیر دهد، خداوند او را مورد عفو قرار مى‌دهد. «فان انتهوا فلا عدوان...» 4- در آیه‌ى قبل بخشش خداوند نسبت به گناه كفّار مطرح شده است؛ «فانّ اللّه غفور رحیم» در این آیه به مردم سفارش مى‌كند كه در صورت دست برداشتن دشمن از جنگ، شما هم از جنگ صرف نظر كنید. «فلاعدوان» با نصب نرم افزار زیر با ما در این دوره ی تفسیر خوانی همراه شوید 👇 https://cafebazaar.ir/app/com.ghadeer.tafsirnour ⏺کانال انس با 🆔 @sahife2
⏺ از جمال روئی بیاد آمد مرا وز دم ویس القرن بوئی بیاد آمد مرا فکرتم در سر نبی اوجی گرفت قرب حق سوی بی سوئی بیاد آمد مرا درکنار بحرعلم ساقی کوثر شدم از بهشت معرفت جوئی بیاد آمد مرا سوی وجه الله رهی میخواستم روشن چو مهر زاهل عصمت یک بیک روئی بیاد آمد مرا زلف بر رخسار خوبان دیده ام از سرکنه اهل ایمان را سر موئی بیاد آمد مرا در شب تاری بدل نور عبادت چون نیافت روی حورائی و گیسوئی بیاد آمد مرا را در شاعری فکر کهن از یاد رفت در حقیقت فکرت توئی بیاد آمد مرا ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
👈 يا مَنْ لَا تَنْقَضِي عَجَائِبُ عَظَمَتِهِ اى آن كه، شگفتى‏هاى عظمتش به پايان نمى‏رسد! ✔️(برای دیدن ذره ای از و گردش در بدن انسان ، روی عبارت دعا کلیک کنید ) 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
‏ 3 1 🔴 درباره خون بدن آورده‏اند: خون مايه زندگى است و آن در انسان و مهره داران سرخ رنگ، و مركّب از دو قسمت است: سلول‏هاى خون و پلاسما. سلول‏هاى خون از سه گروه تشكيل يافته‏اند: گلبول‏هاى قرمز و گلبول‏هاى سفيد و پلاكت‏ها. گلبول‏هاى قرمز مأمور رسانيدن اكسيژن به بافت‏ها هستند؛ گلبول‏هاى سفيد مدافع تن در برابر هجوم ميكرب‏ها و ذرّات خارجى‏اند و پلاكت‏ها مانع خونريزى مى‏شوند. پلاسما غذاى بافت‏ها را تأمين مى‏نمايد و مواد اضافى را از بافت‏ها گرفته‏ از راه كليه به نام ادرار خارج مى‏سازد. خون در ضمن گردش از غده‏هاى مترشح داخلى موادى مى‏گيرد و براى انتظام تن، آنها را به همه جا مى‏برد. مسلّم است در اين گيرودار دسته‏اى از گلبول‏هاى خون پير و فرسوده شده از دايره فعاليت خارج مى‏شوند و گلبول‏هاى تازه نفس جانشين آنها مى‏گردند. عمر گلبول‏هاى قرمز در حدود چهار ماه، امّا عمر گلبول‏هاى سفيد و پلاكت‏ها كوتاه‏تر است. پس كمبود خون از كجا تأمين مى‏شود؟ در بدن دستگاه‏هايى وجود دارد به نام دستگاه‏هاى خون ساز و آنها شامل مغز استخوان‏هاى گِرد و پهن و طحال و عقده‏هاى لنفاوى‏اند. مغز استخوان‏ها مأمور ساختن گلبول‏هاى سفيد هسته‏اى و پلاكت‏ها مى‏باشند، طحال و عقده‏هاى لنفاوى سازنده گلبول‏هاى سفيد يك هسته‏اى‏اند و اين دو دستگاه در دوران زندگى دائم در كارند. در بدن هم قرنطينه‏اى وجود دارد و آن مأمور است عناصر فرسوده خونى را بازداشته و متلاشى سازد، در عوض دستگاه‏هاى خون ساز سلول‏هاى تازه نفس را وارد گردش خون مى‏نمايد. در مدّت زندگى انسان سالم اين روش برقرار است. اين است سرّ زندگى كه آثار آن در هر جا به شكلى نمودار است! 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 239 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
‏ 3 2 🔴 كارل كه از اساتيد بزرگ قرن معاصر است، درباره خون و محيط داخلى آن مى‏گويد: محيط داخلى، جزئى از بافت‏ها و از آن غير قابل تفكيك است و ادامه زندگى براى اندام‏هاى بدن بدون آن ممكن نيست. تمام تظاهرات حيات عضوى و حالت سلسله عصبى و افكار و اميال ومحبّت‏ها و خشونت‏هاى ما و زشتى و زيبايى جهان در ديده ما با حالت فيزيكو شيميايى اين محيط بستگى دارد. اين محيط از خون كه در شريان‏ها و وريدها گردش مى‏كند، و مايعى كه از جدار مويرگ‏ها مى‏گذرد و در ما بين اندام‏ها و بافت‏ها نفوذ مى‏كند تشكيل شده است و به اين ترتيب مى‏توان يك محيط عمومى شامل خون و محيطهاى موضعى كه به وسيله لنف بين بافتى ايجاد مى‏شود تميز داد. هر عضوى به استخرى مملوّ از نباتات آبى شبيه است كه به وسيله نهر كوچكى سيراب مى‏شود. آب را كد استخر نظير با لنفى است كه سلول‏ها در آن شناورند و مازاد تغذيه گياهان و مواد شيميايى ديگرى كه آزاد مى‏كنند در آن ريخته مى‏شود. ميزان ركود يا آلودگى اين به سرعت حجم جويبارى كه در آن مى‏ريزد بستگى دارد، همچنين تركيب لنف بين بافتى نيز به وسيله مقدار خون شريان مغذّى عضو تنظيم مى‏شود. در هر حال خون است كه به طور مستقيم يا غير مستقيم تركيب محيطى را كه در آن تمام سلول‏هاى بدن زندگى مى‏كنند مى‏سازد. خون نيز بافتى مانند همه بافت‏هاى ديگر بدن است و تقريباً شامل 30000 ميليارد گلبول قرمز و 50 ميليارد گلبول سفيد است. اين گلبول‏ها مانند ساير سلول‏هاى بدن در ميان تار و پودى ثابت نشده‏اند، بلكه در مايعى به نام پلاسما شناورند و به اين ترتيب خون، بافت سيّالى است كه تمام قسمت‏هاى بدن را فرا مى‏گيرد و به هر سلول غذايى را كه نيازمند است مى‏رساند، در عين حال محصولات زايد زندگى بافتى را نيز جمع آورى مى‏كند، به علاوه مواد شيميايى لازم و سلول‏هايى كه بتوانند نواحى آسيب ديده بدن را از نو ترميم كنند نيز با خود دارد و با اين عمل شگفت انگيزش بمانند سيلابى است كه به كمك گل و لاى و تنه‏هاى درختى كه با خود كنده و آورده است خانه‏هاى خراب شده مسيرش را از نو ترميم مى‏كند. ساختمان پلاسماى خون در حقيقت آن چيزى نيست كه شيميست‏ها تصور مى‏كنند و علاوه بر موادى كه آزمايش‏هاى ايشان نشان داده است عناصر فراوان ديگر نيز در خود دارد. از يك طرف محقّقاً محلولى از بازها و اسيدها و املاح و پروتيين‏هايى است كه وان اسليك و هندرسون قوانين تعادل فيزيكو شيميايى آنها را كشف كرده‏اند و به علت اين تركيب خاص، خون مى‏تواند با وجود ترشحات دائمى مواد اسيدى بافت‏ها، حالت يونى خود را كه خيلى نزديك به خنثى است حفظ كند و براى تمام سلول‏هاى بدن محيط تغييرناپذيرى كه نه زياد قليايى ونه اسيد است بسازد، ولى از طرف ديگر شامل پروتيين‏ها و پلى پيتيدها و اسيدهاى آمينه و قندها و چربى‏ها و مايه‏ها و مقادير ناچيزى از فلزات مختلف و محصول ترشحات غدد داخلى و بافت‏ها نيز هست و ما هنوز به خوبى ماهيت بسيارى از اين مواد را نمى‏شناسيم و به زحمت مى‏توانيم اعمال پيچيده و متعدد آنها را توجيه كنيم. در پلاسماى خون براى هر بافتى غذاى مخصوص همان بافت و موادى كه اعمال آن را تند يا برعكس آهسته مى‏كند وجود دارد و به اين جهت مثلًا بعضى چربى‏ها توام با پروتيين‏هاى سرم مى‏توانند از قدرت تقسيم سلولى بكاهند و حتى‏ آن را يكباره متوقف سازند. همچنين در سرم خون عناصرى يافت مى‏شود كه مى‏توانند مانع از رشد باكترى‏ها گردند. اين مواد در نسوجى كه مورد حمله ميكرب‏ها قرار گرفته است تهيه مى‏شود و براى دفاع به كار مى‏رود، به علاوه در پلاسما ماده‏اى به نام فيبرينوژن موجود است كه به شكل فيبرين در مى‏آيد و با چسبندگى خاص خود به زودى روى عروق زخمى شده را مى‏پوشاند و از خونروى جلوگيرى مى‏كند. 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 239 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
‏ 3 3 🔴 سلول‏هاى خونى يعنى گلبول‏هاى سفيد و قرمز وظيفه بزرگى را در تشكيلات محيط داخلى دارند. در حقيقت پلاسما نمى‏تواند جز مقدار كمى از اكسيژن هوا را در خود حل و ذخيره كند و اگر گلبول‏هاى قرمز مقدار كافى اكسيژن با خود حمل نمى‏كردند، تهيه اين ماده حياتى براى توده عجيب سلول‏هاى بدن كه دائماً طلب اكسيژن مى‏كنند به وسيله پلاسما غير ممكن بود. گلبول قرمز سلول زنده‏اى نيست، بلكه كيسه كوچكى پر از هموگلوبين است كه هنگام عبور از ريه، اكسيژن هوا را در خود مى‏گيرد و چند لحظه بعد آن را به سلول‏هاى گرسنه بافت‏ها پس مى‏دهد. در همين حال سلول‏ها اسيد كربونيك و ديگر مواد زايد را نيز در خون مى‏ريزند. گلبول‏هاى سفيد برعكس، سلول‏هاى زنده‏اى هستند كه گاهى در ميان پلاسماى خون شناورند و گاهى نيز از جدار مويرگ‏ها مى‏گذرند و تا سطح سلول‏هاى مخاط روده و اندام‏هاى ديگر مى‏خزند. به وسيله اين عوامل است كه خون از عهده انجام وظايف خود مانند يك نسج سيّال و عامل ترميم نسوج فرسوده و در عين حال محيطى مايع و جامد بر مى‏آيد و به هر جا كه وجودش لازم باشد خود را مى‏رساند. به وسيله خون در پيرامون ميكرب‏هايى كه به يك ناحيه بدن هجوم آورده‏اند به زودى توده بزرگى از گلبول‏هاى سفيد حاضر مى‏شوند و به مبارزه مى‏پردازند. همچنين خون براى ترميم زخم‏هاى پوستى و اندام‏ها مواد ضرورى را با خود همراه‏ مى‏آورد. گلبول‏ها در اين جا به شكل سلول‏هاى ثابت در مى‏آيند و به دور خود رشته‏هاى هم بندى ايجاد و نسوج مجروح را مرمّت مى‏كنند. مايعات و سلول‏هايى كه از مويرگ‏ها خارج مى‏شود، محيط موضعى بافت‏ها و اندام‏ها را مى‏سازد. مطالعه اين محيط تقريباً غير ممكن است، چنانكه «رو» آزمايش كرده است اگر در بدن موجود مواد خاصى كه رنگ آنها برحسب حالت اسيدى بافت‏ها تغيير مى‏كند تزريق نمايند اندام‏ها به رنگ‏هاى گوناگونى در مى‏آيند و به اين ترتيب مشاهده اختلاف محيطهاى داخلى موضعى ممكن مى‏گردد. در حقيقت اين تغييرات عميق‏تر از آن است كه به نظر مى‏آيد ولى ما قادر به شناسايى تمام خصايص آن نيستيم. در دنياى وسيع بدن آدمى، كشورهاى مختلفى مى‏توان يافت و با اين كه كشورها همه از انشعابات يك رودخانه سيراب مى‏شود معهذا خواص آب درياچه‏ها و استخرهاى آنها با ساختمان زمين و نوع نباتات هر كشورى فرق مى‏كند. هر بافتى و هر اندامى به كمك پلاسماى خون، محيط خاص خود را مى‏سازد و سلامت يا بيمارى و قدرت يا ضعف و سعادت و تيره روزى هر يك از ما با همكارى متقابل سلول‏ها و اين محيط بستگى دارد.» آرى، به قول حضرت زين العابدين عليه السلام: «يا مَنْ لا تَنْقَضى عَجائِبُ عَظَمَتِهِ» 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 239 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
⏺ دعای صحیفه‌ی سجادیه را مکرر در مکرر بخوانید. این دعای پنجم صحیفه‌ی سجادیه مال ماست. 👤 ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2