eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
1.6هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
147 در 150 روز به شیوه ی خوانش از عبارات آسان و ساده به عبارات سخت و مشکل دعای ( 1 تا 7 ) https://eitaa.com/sahife2/44714 https://eitaa.com/sahife2/27286 @sahife2
وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ إِذَا ابْتَدَأَ بِالدُّعَاءِ بَدَأَ بِالتَّحْمِيدِ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الثَّنَاءِ عَلَيْهِ ، فَقَالَ دعای آن حضرت است که به سپاس و ثنای خدای عزّوجلّ شروع می‌کرد آن هنگام که در عرصه‌گاه دعا قرار می‌گرفت، پس می‌گفت: بند 1 تا 7 ﴿1﴾ الْحَمْدُ لِلَّهِ الْأَوَّلِ بِلَا أَوَّلٍ كَانَ قَبْلَهُ ، وَ الآْخِرِ بِلَا آخِرٍ يَكُونُ بَعْدَهُ (1) همۀ ستایش‌ها مخصوص خداست؛ آن وجود مبارکی که اوّل است، بی‌آنکه اوّلی پیش از او بوده باشد؛ و آخر است، بی‌آنکه آخری پس از او باشد. ﴿2﴾ الَّذِي قَصُرَتْ عَنْ رُؤْيَتِهِ أَبْصَارُ النَّاظِرِينَ ، وَ عَجَزَتْ عَنْ نَعْتِهِ أَوْهَامُ الْوَاصِفِينَ . (2) دیدۀ بینندگان از دیدنش کوتاه و گمان وصف‌کنندگان از ستودنش، ناتوان است. ﴿3﴾ ابْتَدَعَ بِقُدْرَتِهِ الْخَلْقَ ابْتِدَاعاً ، وَ اخْتَرَعَهُمْ عَلَى مَشِيَّتِهِ اخْتِرَاعاً . (3) موجودات را به قدرتش آفرید، آفریدنی بی مانند؛ و آفریده‌ها را به اراده‌اش ساخت، ساختنی بی مثال. ﴿4﴾ ثُمَّ سَلَكَ بِهِمْ طَرِيقَ إِرَادَتِهِ ، وَ بَعَثَهُمْ فِي سَبِيلِ مَحَبَّتِهِ ، لَا يَمْلِكُونَ تَأْخِيراً عَمَّا قَدَّمَهُمْ إِلَيْهِ ، وَ لَا يَسْتَطِيعُونَ تَقَدُّماً إِلَى مَا أَخَّرَهُمْ عَنْهُ . (4) آن‌گاه، همۀ آن‌ها را در مسیر خواستۀ خود راهی کرد و در راه محبتش برانگیخت. قدرت پس رفتن، به سوی مرزهایی که آنان را از آن‌ها پیش انداخت، ندارند؛ و توان پیش رفتن به سوی حدودی که آنان را از آن‌ها پس انداخت، ندارند. ﴿5﴾ وَ جَعَلَ لِكُلِّ رُوحٍ مِنْهُمْ قُوتاً مَعْلُوماً مَقْسُوماً مِنْ رِزْقِهِ ، لَا يَنْقُصُ مَنْ زَادَهُ نَاقِصٌ ، وَ لَا يَزِيدُ مَنْ نَقَصَ مِنْهُمْ زَائِدٌ . (5) از رزق و روزی‌اش، برای هر یک از جانداران، خوراکی معلوم و قسمت شده قرار داد. سهم کسی را که فراوان داده، احدی نمی‌تواند بکاهد؛ و نصیب کسی از آنان را که کاسته، هیچ‌کس نمی‌تواند بیافزاید. ﴿6﴾ ثُمَّ ضَرَبَ لَهُ فِي الْحَيَاةِ أَجَلًا مَوْقُوتاً ، وَ نَصَبَ لَهُ أَمَداً مَحْدُوداً ، يَتَخَطَّأُ إِلَيْهِ بِأَيَّامِ عُمُرِهِ ، وَ يَرْهَقُهُ بِأَعْوَامِ دَهْرِهِ ، حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَقْصَى أَثَرِهِ ، وَ اسْتَوْعَبَ حِسَابَ عُمُرِهِ ، قَبَضَهُ إِلَى مَا نَدَبَهُ إِلَيْهِ مِنْ مَوْفُورِ ثَوَابِهِ ، أَوْ مَحْذُورِ عِقَابِهِ ، ﴿لِيَجْزِيَ الَّذِينَ أَسَاوا بِمَا عَمِلوا وَ يَجْزِيَ الَّذِين أَحسَنُوا بِالْحُسْنَي﴾. (6) آن‌گاه در زندگی برای او زمانی معین، مقدّر فرمود؛ و پایانی محدود قرار داد؛ که با ایام عمرش به سوی آن پایان، قدم برمی‌دارد و با سال‌های زندگی‌اش به آن نزدیک می‌شود تا هنگامی‌که به پایان زندگی‌اش برسد و پیمانۀ حساب عمرش را تمام و کامل دریافت کند؛ او را به سوی آنچه از پاداش بسیار، یا عذاب دردناک، فراخوانده بود، ببرد؛ «تا به خاطر عدالتش، بدکاران را به علّت کردار ناپسندشان و نیکوکاران را به سبب کار نیکشان، پاداش بخشد». ﴿7﴾ عَدْلًا مِنْهُ ، تَقَدَّسَتْ أَسْمَاؤُهُ ، وَ تَظاَهَرَتْ آلَاؤُهُ، ﴿لَا يُسْأَلُ عَمَّا يَفْعَلُ وَ هُمْ يُسْأَلُونَ﴾. (7) این [جزا دادن] از عدالت اوست؛ پاک و مبارک است نام‌های حضرتش و پی‌درپی است نعمت‌هایش. «از آنچه انجام می‌دهد، بازخواست نشود، ولی همگان در پیشگاهش بازخواست شوند». 🆔 @sahife2
❇️ یا رادَّ ما قَدْ فاتَ - بخشی از دعای موسوم به دعاء «اَلشَّابُّ المَأخُوذُ بِذَنبِه» (جوانی که به سبب گناهش مجازات شده بود) 👌از جمله دعاهائى كه در آن است و همّ و غمّ را برطرف مى‏ كند و براى شفاء مريض مؤثر است، دعاى مشلول مى‏ باشد كه حضرت آیت الله عبدالکریم (ره) بارها براى مريض ‏ها و درمان دردهاى سخت دستور مى‏ دادند كه آن را بخوانند... ( متن و صوت کامل دعا اینجا ) 👈حتما در سه قسمت در کانال ما را بخوانید. 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شروع سوره توبه به حول و قوه الهی ( این سوره نهمین سوره قرآن و دارای 129 آیه می باشد )
❇️ قرآن کریم هر روز یک آیه تفسیر نور – استاد محسن قرائتی سوره ✳️ بَرَآءَةٌ مِّنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى الَّذِينَ عَهَدتُّم مِّنَ الْمُشْرِكِينَ (این آیات اعلام جدائى و) و بیزارى است از سوى خدا و پیامبرش، نسبت به مشركانى كه با آنان پیمان بسته اید. ✍️ از این كه براى این سوره در روایات، نام هاى «برائت» و «توبه» آمده است، مى فهمیم كه جزء سوره ى انفال نیست، بلكه سوره اى مستقلّ است. از این كه سوره، به دلیل محتواى قهرآمیزش بدون «بسم اللَّه» شروع شده است، مى فهمیم كه «بسم اللَّه» در هر سوره، متعلّق به همان سوره و جزء آن است، نه آنكه به عنوان تشریفات ویا...، در اوّل هر سوره بیاید. اعلام برائت، به خاطر پیمان شكنى كفّار بود كه در آیه ى 7 و 8 مطرح شده است، و گرنه قانون كلّى، مراعات پیمان هاست و تا طرفِ مقابل به پیمان وفادار باشد، باید آن را نگهداشت. چنانكه در آیه ى 4 آمده است: «الاّ الّذینَ عاهَدتُم من المشركِینَ ثمّ لَم ینقُصوكم شیئاً ولم یُظاهروا علیكم اَحداً فاتّموا الیهم عهدهم الى مدّتهم» به میثاقتان با مشركانى كه پیمان نشكسته و توطئه اى نكرده اند، تا آخرِ مدّت وفادار بمانید. به علاوه مسلمانان به دلیل ضعف، تن به آن قرارداد دادند، وگرنه خواسته ى مسلمانان، قلع و قمع هر چه سریعتر شرك است. 👈 با نصب نرم افزار زیر با ما در این دوره ی تفسیر خوانی همراه شوید 👇 https://cafebazaar.ir/app/com.ghadeer.tafsirnour 🆔 @sahife2
❇️ قرآن کریم هر روز یک آیه تفسیر نور – استاد محسن قرائتی سوره ( ادامه قبل ) ✍️ ماجراى اعلان آیات در سال هشتم هجرى مكّه فتح شد، امّا مشركان همچنان براى انجام مراسم عبادى خود كه آمیخته با خرافات و انحرافات بود، به مكّه مى آمدند. از جمله عاداتشان این بود؛ لباسى را كه با آن طواف مى كردند، صدقه مى دادند. یك زن كه مى خواست طواف هاى بیشترى انجام دهد، چون دیگر لباسى نداشت، به اجبار كفّار برهنه طواف كرد و مردم به او نگاه مى كردند. این وضع براى پیامبر و مسلمانان كه در اوج قدرت بودند، غیر قابل تحمّل بود. پیامبر منتظر فرمان خدا بود تا آنكه این سوره در مدینه نازل شد. پیامبرصلى الله علیه وآله به ابوبكر مأموریت داد تا آیاتى از آن را بر مردم مكّه بخواند. شاید انتخاب ابوبكر به دلیل آن بود كه او پیرمرد بود و كسى نسبت به او حساسیّت نداشت. امّا وقتى او به نزدیك مكّه رسید، جبرئیل از سوى خدا پیام آورد كه تلاوت آیات را باید كسى انجام دهد كه از خاندان پیامبر باشد. آن حضرت، على علیه السلام را مأمور این كار كرد و فرمود: من از او هستم و او از من است. على علیه السلام در وسط راه آیات را از ابوبكر گرفت و به مكّه رفت و بر مشركان قرائت نمود. ماجراى تلاوت آیات این سوره توسّط على علیه السلام، در كتب اهل سنّت نیز آمده و از اصحاب، كسانى همچون ابوبكر و على علیه السلام، ابن عباس، انس بن مالك، جابربن عبداللَّه انصارى آن را روایت كرده اند و در مدارك بسیارى نقل شده است. برخى از اهل سنّت تلاش كرده اند كه آن را امرى عادّى جلوه دهند تا امتیازى براى حضرت على علیه السلام به حساب نیاید و تحویل مأموریت تلاوت را به على علیه السلام، براى تألیف دلِ او دانسته اند، نه امتیازى براى او. در حالى كه براى به دست آوردن دل كسى، كارى بى خطر به او محوّل مى كنند، نه تلاوت آیاتِ برائت از مشركین، آن هم در منطقه ى شرك و توسّط كسى كه بسیارى از مشركان را در جنگ ها كشته است و عدّه اى كینه ى او را در دل دارند! وقتى خداوند به حضرت موسى علیه السلام فرمان داد كه نزد فرعون رفته او را به توحید دعوت كند، وى گفت: خدایا من یك نفر از آنان را كشته ام، مى ترسم مرا به قصاص بكشند، برادرم را به همراه من بفرست. ولى على علیه السلام كه تعداد زیادى از سران شرك را كشته بود، به تنهایى رفت و آیاتِ برائت را در نهایت آرامش خواند، آن هم در جاى حسّاسى چون منى و كنار جمره ى عقبه. نكاتى كه توسّط على علیه السلام به كفّار اعلام شد عبارت بود از: 1- اعلام برائت و لغو پیمان ها. 2- ممنوعیّت شركت مشركان در حج از سال آینده. 3- ممنوعیّت طواف در حالت برهنگى. 4- ممنوعیّت ورود مشركان به خانه ى خدا. در موارد زیادى از قرآن، خدا و رسول در كنار هم مطرح شده اند، از جمله: الف: در هدیه و لطف. «اغناهم اللَّه ورسوله» [ ] ب: در بیعت. «انّ الذین یبایعونك انما یبایعون اللَّه» [ ] ج: در اطاعت وپیروى. «من یُطع الرسول فقد اطاع اللَّه» [ ] د: در برائت و بیزارى از دیگران. «برائة من اللَّه و رسوله» 👈 با نصب نرم افزار زیر با ما در این دوره ی تفسیر خوانی همراه شوید 👇 https://cafebazaar.ir/app/com.ghadeer.tafsirnour 🆔 @sahife2
برنامه ی 12 *️⃣ کَتَبَهُ لِلاْشْتَرِ النَّخَعی لَمّا وَلاّهُ عَلى مِصْرَ وَأعمالِها حینَ اضْطَرَبَ أمْرُ أمیرِها مُحَمَّدُ بنُ أبی بَکْر وَهُوَ أطْوَلُ عَهْد کَتَبَهُ وأجْمَعُهُ لِلْمَحاسِنِ. این از نامه هاى امام(عليه السلام) براى نخعى است هنگامى که او را فرماندار مصر و بخش هاى مختلف آن قرار داد و اين در زمانى بود که وضع زمامدار مصر، محمّدبن ابى بکر متزلزل شده بود. اين فرمان طولانى ترين و جامع ترين فرمانى است که امام(عليه السلام) مرقوم داشته است.( 👈 این نامه در 27 بخش می آید : ✳️ بخش دوازدهم: امور سپاهیان: فَوَلِّ مِنْ جُنُودِکَ أَنْصَحَهُمْ فِي نَفْسِکَ لِلَّهِ وَلِرَسُولِهِ وَ لاِمَامِکَ، وَأَنْقَاهُمْ جَيْباً، وَأَفْضَلَهُمْ حِلْماً، مِمَّنْ يُبْطِئُ عَنِ الْغَضَبِ، وَيَسْتَرِيحُ إِلَى الْعُذْرِ، وَيَرْأَفُ بِالضُّعَفَاءِ، وَيَنْبُو عَلَى الاَْقْوِيَاءِ، وَمِمَّنْ لاَ يُثِيرُهُ الْعُنْفُ، وَلاَ يَقْعُدُ بِهِ الضَّعْفُ. ثُمَّ الْصَقْ بِذَوِي الْمُرُوءَاتِ وَالاَْحْسَابِ، وَأَهْلِ الْبُيُوتَاتِ الصَّالِحَةِ، وَالسَّوَابِقِ الْحَسَنَةِ، ثُمَّ أَهْلِ النَّجْدَةِ وَالشَّجَاعَةِ، وَالسَّخَاءِ وَالسَّمَاحَةِ؛ فَإِنَّهُمْ جِمَاعٌ مِنَ الْکَرَمِ، وَشُعَبٌ مِنَ الْعُرْفِ. ثُمَّ تَفَقَّدْ مِنْ أُمُورِهِمْ مَا يَتَفَقَّدُ الْوَالِدَانِ مِنْ وَلَدِهِمَا، وَلاَ يَتَفَاقَمَنَّ فِي نَفْسِکَ شَيْءٌ قَوَّيْتَهُمْ بِهِ، وَلاَ تَحْقِرَنَّ لُطْفاً تَعَاهَدْتَهُمْ بِهِ وَإِنْ قَلَّ، فَإِنَّهُ دَاعِيَةٌ لَهُمْ إِلَى بَذْلِ النَّصِيحَةِ لَکَ، وَحُسْنِ الظَّنِّ بِکَ؛ وَلاَ تَدَعْ تَفَقُّدَ لَطِيفِ أُمُورِهِمُ اتِّکَالاً عَلَى جَسِيمِهَا، فَإِنَّ لِلْيَسِيرِ مِنْ لُطْفِکَ مَوْضِعاً يَنْتَفِعُونَ بِهِ، وَلِلْجَسِيمِ مَوْقِعاً لاَ يَسْتَغْنُونَ عَنْهُ. وَلْيَکُنْ آثَرُ رُءُوسِ جُنْدِکَ عِنْدَکَ مَنْ وَاسَاهُمْ فِي مَعُونَتِهِ، وَأَفْضَلَ عَلَيْهِمْ مِنْ جِدَتِهِ، بِمَا يَسَعُهُمْ وَيَسَعُ مَنْ وَرَاءَهُمْ مِنْ خُلُوفِ أَهْلِيهِمْ، حَتَّى يَکُونَ هَمُّهُمْ هَمّاً وَاحِداً فِي جِهَادِ الْعَدُوِّ؛ فَإِنَّ عَطْفَکَ عَلَيْهِمْ يَعْطِفُ قُلُوبَهُمْ عَلَيْکَ. ✳️ اول. سیمای نظامیان: براى فرماندهى سپاه كسى را برگزين كه خيرخواهى او براى خدا و پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و امام تو بيشتر، و دامن او پاك تر، شكيبايى او برتر باشد، از كسانى كه دير به خشم آيد، و عذر پذيرتر باشد، و بر ناتوان رحمت آورد، و با قدرتمندان، با قدرت برخورد كند، درشتى او را به تجاوز نكشاند، و ناتوانى او را از حركت باز ندارد. سپس در نظاميان با خانواده هاى ريشه دار، داراى شخصيّت حساب شده، خاندانى پارسا، داراى سوابقى نيكو و درخشان، كه دلاور و سلحشور و بخشنده و بلند نظرند، روابط نزديك بر قرار كن، آنان همه بزرگوارى را در خود جمع كرده، و نيكى ها را در خود گرد آورده اند. پس در كارهاى آنان به گونه اى بينديش كه پدرى مهربان در باره فرزندش مى انديشد، و مبادا آنچه را كه آنان را بدان نيرومند مى كنى در نظرت بزرگ جلوه كند، و نيكوكارى تو نسبت به آنان -هر چند اندك باشد- خوار مپندار، زيرا نيكى، آنان را به خيرخواهى تو خواند، و گمانشان را نسبت به تو نيكو گرداند، و رسيدگى به امور كوچك آنان را به خاطر رسيدگى به كارهاى بزرگشان وامگذار، زيرا از نيكى اندك تو سود مى برند، و به نيكى هاى بزرگ تو بى نياز نيستند. برگزيده ترين فرماندهان سپاه تو، كسى باشد كه از همه بيشتر به سربازان كمك رساند، و از امكانات مالى خود بيشتر در اختيارشان گذارد، به اندازه اى كه خانواده هايشان در پشت جبهه، و خودشان در آسايش كامل باشند، تا در نبرد با دشمن، سربازان اسلام تنها به يك چيز بينديشند. همانا مهربانى تو نسبت به سربازان، دل هايشان را به تو مى كشاند. http://farsi.balaghah.net/محمد-دشتی/ترجمه 👌 شرح فقرات نورانی فوق را " اینجا " بخوانید * شرایط فرمانده لشکر ( چهارده وصف) * برترین فرماندهان لشکر 🆔 @sahife2
1 2 ✳️ «تفسير نمونه» در ذیل آیات «اسرا 23 تا 25» مى ‏نويسد: *️⃣ قضا مفهوم مؤكّدترى از «امر» دارد و امر و فرمان قطعى و محكم را مى‏رساند و اين نخستين تأكيد در اين مسأله است. قرار دادن توحيد يعنى اساسى‏ترين اصل اسلامى در كنار نيكى به پدر و مادر تأكيد ديگرى بر اهميت اين دستور الهى است. مطلق بودن احسان كه هر گونه نيكى را در بر مى‏گيرد و همچنين والدين كه مسلمان و كافر را شامل مى‏شود سومين و چهارمين تأكيد در اين آيه است. نكره بودن كلمه احسان كه در اين گونه موارد براى بيان عظمت مى‏آيد پنجمين تأكيد محسوب مى‏گردد. 👈 هرگاه يكى از آن دو يا هر دو آنها نزد تو به سن پيرى و شكستگى برسند آن چنان كه نيازمند به مراقبت دائمى تو باشند از هرگونه محبت در مورد آنها دريغ مدار و كمترين اهانتى به آنان مكن، حتى سبكترين تعبير نامؤدبانه يعنى «اف» به آنها مگو و بر سرآنان فرياد مزن و گفتارت با آنان كريمانه باشد، نهايت فروتنى را در حق آنان رعايت كن و بگو الهى آنان را مشمول رحمتت قرار ده چنانكه در كودكى با من با رحمت برخورد كردند. 👈 در حقيقت در اين دو آيه قسمتى از ريزه كارى‏هاى برخورد مؤدّبانه و فوق العاده احترام‏آميز فرزندان را نسبت به پدران و مادران بازگو مى‏كند. از يك سو انگشت روى حالات پيرى آنها كه در آن موقع از هميشه نيازمندتر به حمايت و محبت و احترامند، گذارده مى‏گويد: كمترين سخن اهانت ‏آميز را به آنها ‏مگو!! آنها ممكن است بر اثر كهولت به جائى برسند كه نتوانند بدون كمك ديگرى حركت كنند و از جا برخيزند، و حتى ممكن است قادر به دفع آلودگى از خود نباشند، در اين موقع آزمايش بزرگ فرزندان شروع مى‏شود. آيا وجود چنين پدر و مادرى را مايه رحمت مى‏دانند و يا بلا و مصيبت و عذاب؟ آيا صبر و حوصله كافى براى نگهدارى احترام‏آميز از چنين پدر و مادرى را دارند، و يا هر زمان با نيش زبان، با كلمات سبك و اهانت‏آميز و حتى گاه با تقاضاى مرگ او از خدا قلبش را مى‏فشارند و آزار مى‏دهند؟! 👈از سوى ديگر قرآن مى‏گويد: در اين هنگام به آنها اف مگو، يعنى اظهار ناراحتى و ابراز تنفّر مكن، و با صداى بلند و اهانت ‏آميز و داد و فرياد با آنها سخن مگو، و باز تأكيد مى‏كند كه با قول كريم و گفتار بزرگوارانه با آنها سخن بگو كه همه آنها نهايت ادب در سخن را مى‏رساند كه زبان كليد قلب است. 👈از سوى ديگر دستور به تواضع و فروتنى مى‏دهد، تواضعى كه نشان دهنده محبت و علاقه باشد و نه چيز ديگر. 👈سرانجام مى‏گويد: حتى موقعى كه رو به سوى درگاه حق مى‏آورى پدر و مادر را چه در حيات و چه در ممات فراموش مكن و تقاضاى رحمت پروردگار را براى‏بنما، مخصوصاً اين تقاضايت را با اين دليل همراه ساز و بگو: خداوند! ا همان گونه كه‏مرا در كودكى تربيت كردند تو مشمول رحمتشان فرما. 👈نكته مهمى كه از اين تعبير علاوه بر آنچه گفته شد استفاده مى‏شود اين است كه اگر و آن چنان مسن و ناتوان شوند كه به تنهايى قادر بر حركت و دفع آلودگى‏ها از خود نباشند، فراموش مكن كه تو هم در كودكى چنين بودى و آنها از هر گونه حمايت و محبت از تو دريغ نداشتند، محبت آنها را جبران نما. 👈 و از آن جا كه گاهى در رابطه با حفظ حقوق پدر و مادر و احترام آنها و تواضعى كه بر فرزند لازم است ممكن است لغزش هائى پيش بيايد كه انسان آگاهانه يا ناآگاهانه به سوى آن كشيده شود، در آخرين آيه مورد بحث مى‏فرمايد: پروردگار شما به آنچه در دل و جان شماست از شما آگاه‏تر است، چرا كه علم او در همه زمينه‏ها حضورى و ثابت و ازلى و ابدى و خالى از هر گونه اشتباه است، در حالى كه علوم شما واجد اين صفات نيست. بنابراين اگر بدون قصد طغيان و سركشى در برابر فرمان خدا، لغزشى در زمينه احترام و نيكى به پدر و مادر از شما سرزند، بلافاصله پشيمان شويد و در مقام جبران برآييد، به يقين مشمول عفو خواهيد شد. گرچه عواطف انسانى و مسأله حق شناسى به تنهايى براى رعايت احترام در برابر والدين كافى است، ولى از آن جا كه اسلام حتى در مسائلى كه هم عقل در آن استقلال كامل دارد و هم عاطفه آن را به وضوح در مى‏يابد، سكوت روا نمى‏دارد، بلكه به عنوان تأكيد در اين گونه موارد هم دستورهاى لازم را صادر مى‏كند، در مورد احترام به والدين آن قدر تأكيد كرده است كه در كمتر مسأله‏اى ديده مى‏شود. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏9، ص: 250 ادامه دارد ... ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
148 در 150 روز به شیوه ی خوانش از عبارات آسان و ساده به عبارات سخت و مشکل دعای ( 8 تا 14 ) https://eitaa.com/sahife2/44714 https://eitaa.com/sahife2/27286 @sahife2
وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ إِذَا ابْتَدَأَ بِالدُّعَاءِ بَدَأَ بِالتَّحْمِيدِ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الثَّنَاءِ عَلَيْهِ ، فَقَالَ دعای آن حضرت است که به سپاس و ثنای خدای عزّوجلّ شروع می‌کرد آن هنگام که در عرصه‌گاه دعا قرار می‌گرفت، پس می‌گفت: بند 8 تا 14 ﴿8﴾ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَوْ حَبَسَ عَنْ عِبَادِهِ مَعْرِفَةَ حَمْدِهِ عَلَى مَا أَبْلَاهُمْ مِنْ مِنَنِهِ الْمُتَتَابِعَةِ ، وَ أَسْبَغَ عَلَيْهِمْ مِنْ نِعَمِهِ الْمُتَظَاهِرَةِ ، لَتَصَرَّفُوا فِي مِنَنِهِ فَلَمْ يَحْمَدُوهُ ، وَ تَوَسَّعُوا فِي رِزْقِهِ فَلَمْ يَشْكُرُوهُ . (8) همۀ ستایش‌ها مخصوص خداست که اگر بندگانش را از شناختِ سپاس‌گزاری‌اش بر آنچه که از عطایای پیاپی‌اش که محض امتحان کردنشان به آنان عنایت فرمود و نعمت‌های پیوسته‌ای که بر آنان کامل کرد، به چاه محرومیّت می‌انداخت؛ در عطایا و نعمت‌هایش، دخل و تصرّف می‌کردند و او را سپاس نمی‌گزاردند؛ و روزیش را به فراوانی هزینه می‌کردند و به شکر عنایاتش برنمی‌خاستند. ﴿9﴾ وَ لَوْ كَانُوا كَذَلِكَ لَخَرَجُوا مِنْ حُدُودِ الْإِنْسَانِيَّةِ إِلَى حَدِّ الْبَهِيمِيَّةِ فَكَانُوا كَمَا وَصَفَ فِي مُحْكَمِ كِتَابِهِ ﴿إِنْ هُمْ إِلَّا كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبيلاً﴾. (9) اگر چنین بودند [که شکرگزاری نمی‌کردند]، از حدود انسانیّت بیرون می‌رفتند و به مرز حیوانیّت می‌رسیدند. در نتیجه به این صورت بودند که در کتاب محکمش وصف کرده: «آنان جز مانند چهارپایان نیستند؛ بلکه آنان گمراه‌ترند!». ﴿10﴾ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى مَا عَرَّفَنَا مِنْ نَفْسِهِ ، وَ أَلْهَمَنَا مِنْ شُكْرِهِ ، وَ فَتَحَ لَنَا مِنْ أَبْوَابِ الْعِلْمِ بِرُبُوبِيَّتِهِ ، وَ دَلَّنَا عَلَيْهِ مِنَ الْإِخْلَاصِ لَهُ فِي تَوْحِيدِهِ ، وَ جَنَّبَنَا مِنَ الْإِلْحَادِ وَ الشَّكِّ فِي أَمْرِهِ . (10) و همۀ ستایش‌ها مخصوص خداست که وجودش را به ما شناساند و شکرش را به ما الهام کرد و درهای دانش را به پروردگاری‌اش به روی ما گشود و ما را بر اخلاص ورزی در یکتایی‌اش راهنمایی کرد و از انحراف در دین و تردید در دستورش، دور داشت. ﴿11﴾ حَمْداً نُعَمَّرُ بِهِ فِيمَنْ حَمِدَهُ مِنْ خَلْقِهِ ، وَ نَسْبِقُ بِهِ مَنْ سَبَقَ إِلَى رِضَاهُ وَ عَفْوِهِ . (11) خدا را ستایش می‌‌کنم، ستایشی که با آن، در گروه ستایش‌گران از بندگانش زندگی کنم و با آن ستایش بر هر که به خشنودی و گناه بخشی‌اش پیشی جسته، سبقت گیرم. ﴿12﴾ حَمْداً يُضِي‌ءُ لَنَا بِهِ ظُلُمَاتِ الْبَرْزَخِ ، وَ يُسَهِّلُ عَلَيْنَا بِهِ سَبِيلَ الْمَبْعَثِ ، وَ يُشَرِّفُ بِهِ مَنَازِلَنَا عِنْدَ مَوَاقِفِ الْأَشْهَادِ ، ﴿يَوْمَ تُجْزَى كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ وَ هُمْ لَا يُظْلَمُونَ﴾، ﴿يَوْمَ لَا يُغْنِي مَوْلًى عَنْ مَوْلًى شَيْئاً وَ لَا هُمْ يُنْصَرُونَ﴾. (12) ستایشی که به سبب آن، تاریکی‌های برزخ را بر ما روشن کند؛ و به وسیلۀ آن، راه رستاخیز را بر ما آسان فرماید؛ و به کمک آن، رتبه‌های ما را نزد گواهان روز قیامت بلند گرداند. «روزی که هر وجودی، به خاطر آنچه مرتکب شده، پاداش داده شود و مورد ستم قرار نگیرد»؛ «روزی که هیچ دوستی، چیزی از عذاب را از دوستش برطرف نکند و این گنه‌کاران حرفه‌ای از جانب کسی یاری نشوند». ﴿13﴾ حَمْداً يَرْتَفِعُ مِنَّا إِلَى أَعْلَى عِلِّيِّينَ فِي ﴿كِتَابٍ مَرْقُومٍ يَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ﴾. (13) سپاسی که از سوی ما، «در پرونده‌ای که کردار نیکان در آن رقم خورده و مقرّبان درگاهش گواهان آنند»، به سوی اعلا علیّین بالا رود. ﴿14﴾ حَمْداً تَقَرُّ بِهِ عُيُونُنَا إِذَا بَرِقَتِ الْأَبْصَارُ ، وَ تَبْيَضُّ بِهِ وُجُوهُنَا إِذَا اسْوَدَّتِ الْأَبْشَارُ . (14) ستایشی که چون دیده‌ها در قیامت خیره شود، سبب روشنی دیده ما شود؛ و هنگامی‌که چهره‌ها سیاه گردد، به نورانیّت آن صورت‌های ما به سپیدی رسد. 🆔 @sahife2