هدایت شده از ˒ سـٰاجدھ ִֶָ 🇵🇸 ˓
•بِـسّمِاللـھِ الْـرَحمنِاَلـرَّحیم⊰♥️🌿⊱•
«🌿🕊»
میگفت:اگرصراطمستقیممیجوییبیا
ازاینراهمستقیمتروجودندارد؛
وآنهمحبحسینعلیهالسلاماست..!
🌿¦↫#شهیدآوینـۍ
🕊¦↫#شــهـیدانه
برای منی که فرمانده اش بودم باور کردنی نبود!
اما عباس تا به حالا یک نامحرم ندیده بود.
اولین نامحرمی که حتی ایشان را هم درست ندید دختر عمویش بود که نامزدش شد😍
روزی که برای مراسم ازدواج رفته بود
پرسیدم: دختر عمویت رو دیدی؟😁
گفت: نه واقعا!!😶
چنین آدمی هست که شهید می شود شهید مراقب چشمش هست.☝️🏻
گفتم: تو از آنهایی هستی که خیلی عاشق پیشه میشوی❤️
چون اولین نامحرمی که دیدی همسرت است...
سردار اباذری فرمانده شهید
#شهید_عباس_دانشگر
˒ سـٰاجدھ ִֶָ 🇵🇸 ˓
🍁🍁🍁🍁🍁🍁 🍁🍁🍁🍁🍁🍁 🍁🍁🍁🍁🍁 🍁🍁🍁🍁 🍁🍁🍁 🍁🍁 🍁 بسم الله الرحمن الرحیم #رمان_سرباز_اقا #پارت 5 داوود. بعد کلی ر
🍁🍁🍁🍁🍁🍁
🍁🍁🍁🍁🍁🍁
🍁🍁🍁🍁🍁
🍁🍁🍁🍁
🍁🍁🍁
🍁🍁
🍁
بسم الله الرحمن الرحیم
#رمان_سرباز_اقا
#پارت_6
داوود: بفرماید خانمی
یکتا: ممنون
داوود: یکتا بت گفتم بیایم بیرون که یسری حرفا رو بگم بیبن عزیزم من شرمندم شرمده شما بچها ولی از همه بشتر شرمده تو ام هرچی من بدی کردم دم به دقیقه ماموریت ام اما تو هیچی نمیگی حتی بهم غر هم نمیزنی .......
یکتا: بسه داوود کافیه نمیخام بشنوم من دوست دارم! تو وقتی اومدی خاستگاری گفتی تو سپاهی گفتی دم به دقیقه ماموریت ام گفتی نیستم منم گفتم تا جایی که میتونی کنارم باش ولی برای من فقط برای من تورو خدا انقدر اتیشم نزن داغونم نکن
داوود : هر وقت خستم ناراحتم تو ارومم میکنی تو عزیز ترین منی تو همه چیز منی
یکتا: نمیتونم چیزی بگم هیچی زبونم نمیچرخه
داوود: یکتا میگم یادته شب عروسیمون چه دعایی کردی
یکتا:کدومش
داوود:اولی
یکتا:مگه میشه یادم بره ولی اگه قولت یادت رفته باشه هااا
داوود:یادمه گفتی اگه شهید شم حوری موری ممنوع
یکتا: افرین
داوود: خدمت شما
یکتا: این چیه
داوود: سوغاتی
یکتا: نه خوشم امد خوش سلیقه ای
داوود توی ی حرکت یکتا رو به خودم چسبوندم واون رو توی آغو*ش خودم گذاشتم وبوس*ه ای به سرش زدم که موجب شد طلق روسریش عقب بره
_عه داوود زشته یکی ببینه
_چه زشتی داره ملکه من
_چی بگم عشقم ❤️
ادامه دارد...🌷✨
کپی از رمان ممنوع🚫
#فاطمه_زینب
🍁🍁🍁🍁🍁🍁
🍁🍁🍁🍁🍁🍁
🍁🍁🍁🍁🍁
🍁🍁🍁🍁
🍁🍁🍁
🍁🍁
🍁
بسم الله الرحمن الرحیم
#رمان_سرباز_اقا
#پارت_7
رسول: سلام بر خانواده
عزیزم
راحیل: سلام عمرم خوش اومدی
رسول: سلام مامان جونم چطوری برو بچ کجان؟
راحیل: خوبم رضا اتاقشه رضوان اتاقشه داره با تلفن حرف میزنه
رسول: اها بابا کجاس
(صدای در تق تق)
راحیل: باباتم امد سلام کاظم جان
کاظم: سلام خانم جان به اقا رسول چه اجب چشم ما به جامالتون روشن شد
رسول: سلام اقاجون شرمنده یمتی است درگیرم
کاظم: بچها کجان
راحیل: بالان تا دست تو صورتو بشوری رسول صداشون میکنه بیان برا شام
رسول: چشم
از پله بالا رفتم ودر اتاق رضا رو باز کردم
رضا: مامان جان الان میام یروبع دیگه
رسول: بسه بچه انقدر که توخوندی من نخوندم
رضا: سلام داش رسول کجاییی توو
رسول: سلام حاجی سعادت نداری منو ببینی دیگه
رضا: هههه چه خبرا
رسول: سلامتی بیا شام
رضا: بله قربان
رسول از اتاق بیرون امدم ورفتم سمت اتاق رضوان با این که زورم میومد در زدم داش با تلفن حرف میزد از حرفاش فهمیدم حسنا خانم زن مهدی حرف میزنه صبر کردم خدا حافظی کنه و رفتم تو اتاق
رسول :سلام اجی
رضوان :سلام برادر بزرگوار
رسول :چه خبرا
رضوان :سلامتی شما چه خبرا
رسول :خبر خاصی نیس
رضوان :قرار نیس من زن داداش داشته باشم
رسول :بیا شام
رضوان :چرا خودتو گول میزنی سنت داره زیاد میشه پسرای هم سنو سال تو الان دارن بچه هاشونو جمع میکنن
رسول :اسیاب به نوبت بیاشا مامان منتظره
منتطر حرفی نشدمو رفتم پایین رضا هم پایین بود بعد شام بابا باز شروع به نصیحت کردن به ازدواج کرد
کاظم:اقا رسول کم کم داری پیر مرد میشیا بیا و دینتو کامل کن مرد مومن
رسول :چشم اول رسام بعد من
کاظم :رسام با شما فرق میکنه اون اینجانی اگه بود تا الان زنش داده بودیم
رسول :بابا الان خانمی که خوب باشه نیس
کاظم:عجب خدا دختر خوبه رو جمع کرده
رسول :هست من نمیبینم
کاظم :خدا چشاتو کور کرده چرا با بهاره ازدواج نمیکنی
رسول :دست شما درد نکنه اخه منو ایشون بهاره زمین تا اسمون با من فرقشه
کاظم :لاالاالله
ادامه دارد...🌷✨
کپی از رمان ممنوع🚫
#فاطمه_زینب
«💓🐰»
-
اگہڪسۍبھتگفت..
فِلانگنـٰاه رۅانجـٰامبده
عذابشبہعھدهمن..!🚶🏻♀
هَمتۅروبراۍانجـٰامدادنگنـٰاه
وَهماونوبہخـٰاطرفَریبدادَن
عذابمےڪنند..!
خیـٰالهَردۅتۅنراحٺ!!💔
-
« #تباهیات»|
هدایت شده از ˒ سـٰاجدھ ִֶָ 🇵🇸 ˓
•بِـسّمِاللـھِ الْـرَحمنِاَلـرَّحیم⊰♥️🌿⊱•
•
اگه آدم یِ رفیقی پیدا کنه،
شبیه رفاقتای بعضیا ها👀،
مثل ...حاج قاسم و ابومهدی!
دنیا به کامش شیرین میشه🌿
به قول پروف خیلیا، تنها تا خدا نمی شود رفت:) همسفر باید داشت🤝
خلاصه رفیق!
بگرد دنبالِ رفیقی که
دلش گیرِ دنیا نباشه ، بویِ دنیا نده :)
•
#دلانه ،،
وَ إِذَا سَئَلَکَ عِبَادِی عَنیِّ فَإِنیِّ قَرِیبٌ...
و هرگاه بندگان من
از تو درباره من پرسیدند،
بگو همانا من نزدیکم :)!🌱
- بقره - ۱۸۶ -
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😅استندآپ کمدی یک رزمنده در جبهه 😂
توی جبهه، خنده هاشون هم حلال بود☺️
پنجاه و چهل سال داره😁
یه ماه و شصت روزه تو جبهه است😅
صدا سازی این رزمنده عالیه 👌🏻😂
#بخندمومن